کد خبر : 298227 تاریخ : 1402 دوشنبه 29 خرداد - 10:33
اعتراضات و تدبیر در ابتكار عمل اعتراضات چند ماه گذشته هم دارای ابعاد ملی است و هم ابعاد محلی.هر نوع تلاش برای حل و فصل ریشه‌ای این پدیده نیازمند اهتمام در شناخت ابعاد مساله از طریق مطالعه و تحقیقات جدی در دو سطح ملی و كلان و نیز سطوح محلی است.

دنیای قلم -احسان هوشمند: 1- از آغاز اعتراضات مرتبط با درگذشت خانم مهسا (ژینا) امینی 9 ماه می‌گذرد.در دوره چند ماهه بخش قابل توجهی از كشور شاهد بروز اعتراضات خیابانی بود كه هزینه‌های انسانی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی قابل توجهی نیز در پی داشت. بررسی زمینه‌ها، علت‌ها و ابعاد حوادث غم‌انگیز سال گذشته و كاركردها و پیامدهای اعتراضات چند ماه گذشته نیازمند بررسی‌های چند وجهی و كارشناسی جدی و متنوعی در سطح ملی به صورتی میان رشته‌ای و در سطوح محلی، كشوری و منطقه‌ای و بین‌المللی است. نظام علمی و آكادمیك و نهادهای پژوهشی و مطالعاتی كشور در این باره وظیفه سترگی بر عهده دارند.هر چند قوای سه‌گانه كشور به ویژه قوه مجریه تاكنون نشانه‌ای از احساس نیاز و ضرورت یا اراده‌ای برای چنین بررسی‌های چند لایه‌ای را لااقل در سطوح عمومی نمایان نكرده و مطالعات جدی و عمیقی درباره اعتراضات و دلایل ظهور و بروز آن در دستور كار چنین نهادهایی قرار نگرفته است.در نتیجه برای گذر از این وضعیت نیز راهبردهای روشن و مشخصی تدوین و تعریف نشده است.مشاركت بسیار پایین كشوری در انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال 1398 و سپس انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1400 هشداری روشن و واضح بود كه گوش شنوایی نیافت.پس از آن بروز اعتراضات صنفی و كارگری و اجتماعی متعددی در سطح كشور ظهور كرد كه باز به صورت جدی از دریچه مساله‌شناسی مورد توجه نظام تدبیر قرار نگرفت. 


2- اعتراضات چند ماه گذشته هم دارای ابعاد ملی است و هم ابعاد محلی.هر نوع تلاش برای حل و فصل ریشه‌ای این پدیده نیازمند اهتمام در شناخت ابعاد مساله از طریق مطالعه و تحقیقات جدی در دو سطح ملی و كلان و نیز سطوح محلی است.هر چند بنا بر اساس تجربیات شخصی و دریافتی بر اساس معدل خرد جمعی مرتبطین می‌توان درباره ریشه‌های اعتراضات به تفصیل سخن گفت.
3- از زوایه‌ای دیگر اگر اراده‌ای هم برای جلب مشاركت و سپس تغییر در رویكردها باشد... 

 

 ضروری است كه در سطح ملی اصلاح روش‌ها و رویكردها با مشاركت مشفقانه دلسوزان كشور از هر جناح و جریان فكری و سیاسی به یاری طلبیده شود.جدای از ابعاد و علت‌های ملی بروز اعتراضات، در سطوح محلی نیز برخی زمینه‌ها به تشدید مسائل و شكاف‌ها منجر شده و لذا برای مدیریت و حل و فصل ریشه‌ای مسائل در سطوح محلی و منطقه‌ای بایسته‌هایی چند وجهی مكمل اصلاحات در سطوح ملی است. به عنوان مثال چرا در میان شهرستان‌هایی با شرایط نسبتا مشابه و زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی مشابه رویدادهای اعتراضی با هزینه‌های انسانی و كشته و زخمی‌ها متفاوت همراه بود؟ به عنوان مثال چرا در استان كردستان در اعتراضات مشابه در شهرستان بیجار و كامیاران یا مریوان و بانه، اعتراضات با هزینه‌های كمتری روبه‌رو بود، اما در شهرستان‌های دیواندره و دهگلان و سنندج و سقز و قروه پیامدهای غم‌انگیز اعتراضات بیشتر بود.چرا زاهدان بیش از ایرانشهر یا چابهار درگیر حوادث اخیر شد؟ یا در مناطق دیگر مثلا چرا تعداد تلفات در استان مازندران یا استان گیلان بیش از دیگر استان‌های كشور بود هر چند در این استان‌ها نیز میزان هزینه‌ها مثلا در ساری با آمل همسان نبود! چرا؟


4- در ماه‌های گذشته برخی مناطق كشور از جمله شهرهای ایذه، سقز، زاهدان و چند شهر دیگر در گوشه و كنار كشور بیش از دیگر مناطق كشور درگیر رویدادهای اعتراضی بوده است.به همین منظور در كنار اقدامات اساسی در سطح ملی، در سطوح محلی نیز انجام مطالعات عمیق و كارشناسی و در نهایت ارایه ابتكار عمل‌های هوشمندانه و كارشناسی شده و مبتنی بر دادگری و حق شهروندان می‌تواند به خروج از وضعیت جاری منجر شود. ساختار اجتماعی و مناسبات اجتماعی در این مناطق به ویژه در ایذه و زاهدان و سقز ظرفیت‌های قابل توجهی دارد كه می‌تواند در این مهم مورد توجه قرار گیرد.در ایذه مناسبات طایفه‌ای و در زاهدان مناسبات طایفه‌ای و مذهبی و در سقز ظرفیت‌های مدنی در دسترسی است كه می‌تواند در حل و فصل مسائل جاری گره‌گشا باشد.در پرتو ابتكار عمل مبتنی بر خرد جمعی و ظرفیت‌های محلی همراه با انعطاف و عقلانیت به ویژه درباره بازداشتی‌ها و زندانیان و آسیب‌دیدگان موتور محركه آغاز تجدیدنظر در رویه‌های جاری با هدف حل‌و فصل ریشه‌ای مسائل موجود است.تعیین كمیته‌های متشكل از ظرفیت‌های منطقه‌ای و مسوولان مربوطه گام ابتدایی برای آغاز چنین رویكردی است.در هفته‌های گذشته اصلاح رویه‌ها در سیاست منطقه‌ای و تجدیدنظر در رابطه با عربستان اقدامی شگفتی‌ساز تلقی شد كه می‌تواند به اصلاحات و دگرگونی اساسی در روابط منطقه‌ای كشور با عربستان و دیگر كشورهای عربی منطقه منجر شود.حتی پیش‌بینی می‌شود این ابتكار عمل می‌تواند به مناسبات با كشورهای اروپایی و امریكا نیز تسری پیدا كند.چنین ابتكار عملی در سطوح داخلی نیز می‌تواند كاركردهای جدی در پی داشته باشد.آیا چنین امیدی برای آغاز تجدیدنظر در رویكردها و ارایه ابتكار عملی برای درمان آسیب‌ها و شكاف‌ها در داخل كشور واقع‌بینانه است؟