دنیای قلم - منصور ساعی : اخیرا یكی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از گردش مالی 40 تا 50 هزارمیلیارد تومانی فروش فیلترشكن برای دور زدن فیلترینگ پرده برداشت. این گردش مالی عظیم 50 همتی در اقتصاد ایران بیانگر چیست؟ در یك پاسخ ساده میتوان گفت كه «كاسبان تحریم اینترنت» برنده اصلی این گردش مالی هستند. درست همانطور كه در ابعاد اقتصاد كلان نیز تحریمهای اقتصادی امریكا علیه ایران در سالهای گذشته موجب ایجاد رانت برای عدهای از افراد و شركتها برای دور زدن تحریمها شده بود و حتی هنوز به خاطر همین موضوع، عدهای در زندان یا تحت تعقیب قضایی هستند، در حوزه اینترنت نیز، سیاست فیلترینگ اینترنت موسوم به «طرح صیانت» كه نوعی «خودتحریمی اینترنتی» محسوب میشود، فضا و فرصت را برای افراد و شركتهایی باز كرده است كه به فروش قانونی یا قانونی فیلترشكن به منظور دور زدن سیاست فیلترینگ بپردازند.
اما تفاوت در این است كه تحریمهای اقتصادی از سوی یك كشور متخاصم اعمال شده است، اما تحریم اینترنت منشا داخلی دارد كه چنین بازار مكاره و آثار زیانباری را بر اقتصاد ایرانی و ایرانیان تحمیل میكند كه علاوه بر تعمیق نارضایتی اجتماعی و كاهش سرمایه اجتماعی- نهادی حكمرانی به خروج سرمایهها از كشور منجر میشود.
طرح صیانت و سیاست فیلترینگ با هر هدفی ارایه شده باشد، ناشی از «رویكرد گلخانهای» سیاستگذاران به فضای فرهنگی و رسانهای ایران است. رویكرد گلخانهای سیاستگذاری فرهنگی و اجتماعی به «اینترنت گلخانهای» منجر میشود كه هدف آن كنترل بر میزان و حجم و نوع محتوا و تعاملات اینترنتی است تا مبادا محتوا، كنش و تعاملی در نقد یا تقابل با سیاستهای حكمرانی مبادله شود. نتیجه چنین سیاست گلخانهای، گردش مالی چشمگیری است كه نصیب كسانی میشود كه نانشان از بحرانها و تحریمها در میآید.
در واقع سرمایهای كه باید صرف توسعه زیرساختهای دسترسی آزاد، فراگیر و كم هزینه به اینترنت شود، باید صرف خرید فیلترشكن از دلالان و رانتخوارانی شود كه سرمایه، وقت و انرژیهای ملی را بر باد میدهند. علاوه بر این پیامدهای اقتصادی كه از آن میتوان به عنوان اقتصادی سیاسی فیلترینگ نام برد، پیامدهای اجتماعی و فرهنگی بغرنجی را هم در پی داشته است.
حكمرانی ما به جای قبول مسوولیت برای فعالسازی گزینه گوگل كودكان و نوجوانان برای جلوگیری از دسترسی آنها به محتوای خشن و هرزهنگاری، با اعمال رسمی فیلترینگ و تلاش جامعه برای دور زدن فیلترینگ و عرضه فیلترشكن از سوی كاسبان فیلترینگ، ناخواسته، دسترسی به محتوای ناهمخوان با سلامت جسمی و روان كودكان و نوجوانان ممكن كرده است كه بحران ناشی این سیاست اشتباه تا چندین نسل گریبانگیر جامعه و خانواده ایرانی خواهد بود. به نظر میرسد حكمرانی باید با احساس مسوولیت اجتماعی، با برداشتن فیلترینگ، راهبردهای اشتباه را اصلاح كند و با آموزش شیوههای بهرهگیری مفید از رسانهها و فناوریهای ارتباطی به شهروندان در مسیر توسعه فردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی گام بردارد تا جامعه ایرانی از قافله توسعه بیش از این دچار عقبماندگی نشود. حكمرانی ما با بررسی و مرور تجربه كشورهای در حال توسعهای نظیر مالزی و تركیه در ایجاد و توسعه زیرساختهای اینترنتی در مسیر توسعه ملی میتواند به خلق و تقویت ثروت ملی، رضایت اجتماعی، سرمایه اجتماعی و جلوگیری از مهاجرت مغزها و نخبگان و سرمایهها در ایران كمك كند.