دنیای قلم -پس از رونق گرفتن نمایش خانگی و افزایش تولیدات این مدیوم، تعدادی از برنامهسازان و کارگردانها، سراغ ساخت آثار غیرنمایشی، برنامههای گفتوگومحور، مسابقه و... رفتند. به این ترتیب شاهد پخش برنامههای غیرنمایشی گوناگونی در پلتفرمهای مختلف بودهایم که از میان این عناوین، قالب «رئالیتیشو» (یا مستند واقعنما) طرفداران بسیاری داشته است. این قالب به نوعی برنامه تلویزیونی اطلاق میشود که بخشهایی از زندگی آدمهای واقعی را روایت میکند. البته ساخت این برنامهها محدود به نمایش خانگی نبوده و در تلویزیون نیز آثار اینچنینی مانند «خانه ما»، «کارساز»، «ضد گلوله» و «77 ساعت» تولید شده است، اما در نمایش خانگی، شاهد ساخت رئالیتیشوهای بیشتری، به نسبت کل برنامهها بودهایم. اکنون 3 برنامه «ناتو»، «ارتش سری» و «دست به مهره» با این ساختار، همزمان در فیلیمو، فیلمنت و نماوا در حال انتشار هستند. پخش «پدرخوانده» نیز به تازگی به پایان رسیده و پیش از آن در سال 1401 نیز دو مستند واقعنمای پرطرفدار «شبهای مافیا» و «جوکر» پخش شد. به همین بهانه، در گزارش امروز درباره تولید آثار متعدد این قالب در نمایش خانگی، جذابیتهای این محصول و علاقه برنامهسازان به این نوع مسابقهها پرداختیم.
علاوه بر «ناتو»، «ارتش سری» و «دست به مهره» که اکنون همزمان در حال انتشار هستند، در سالهای گذشته نیز مستندهای واقعنمای مختلفی تولید و پخش شدهاند. در روزگاری که نمایش خانگی مانند امروز مخاطبان فراوانی نداشت، سریالهای متعددی منتشر نمیشد و تولید برنامه غیرنمایشی در این مدیوم چندان مرسوم نبود، بیژن بیرنگ در سال 90 «شام ایرانی» را تولید کرد و سروش صحت نیز فصلهای بعدی این مسابقه را ساخت. سعید ابوطالب نیز سال 91 سراغ ساخت مستند مسابقه «رالی ایرانی» رفت و در مقام تهیهکننده این مسابقه را تولید کرد. او سال 97 نیز مسابقه «رالی ایرانی 2» را ساخت و سپس فصلهای جدیدی از مسابقه «شام ایرانی» را جلوی دوربین برد. هیچ کدام از این آثار نتوانستند مورد استقبال فراوان مخاطبان قرار بگیرند و تماشاگران زیادی نداشتند، تا این که پس از موفقیت «شهروند و مافیا» در شبکه سلامت، ابوطالب سال 99 تصمیم گرفت نسخه نمایش خانگی این رئالیتیشو را با شرکت چهرههای شناختهشده تولید کند. این مسابقه در نمایش خانگی هم مانند تلویزیون، مورد توجه قرار گرفت. در این میان، احسان علیخانی و گروهش نیز تصمیم گرفتند با استفاده از ایده یک مسابقه خارجی، اثری به نام «جوکر» را بسازند که این مسابقه هم نزد مخاطبان محبوب شد. آرامآرام تولید آثار غیرنمایشی رواج پیدا کرد و در سالهای اخیر محصولاتی در این قالب مانند «پدرخوانده»، «ارتش سری»، «ناتو» و «دست به مهره» انتشار یافت.
گفتیم فرمول تولید مسابقه بر اساس بازی مافیا جواب داد و طولی نکشید که نام این مستند واقعنما بر سر زبان طرفدارانش افتاد. سعید ابوطالب به پشتوانه این موفقیت، «شبهای مافیا» را تا فصل پنجم ویژه فیلیمو ادامه داد و پس از آن در ساخته جدید خود نیز همچنان از محبوبیت بازی مافیا استفاده کرد. ابوطالب سال 1401 محصول جدیدی به نام «پدرخوانده» را برای انتشار در پلتفرم فیلمنت ساخت و بیشتر شرکتکنندگان آن را نیز از میان چهرههایی انتخاب کرد که امتحانشان را در فصول قبلی «شبهای مافیا» پس داده بودند و به عنوان بازیکنان حرفهای و بااستعداد این بازی شناخته میشدند. همزمان با این مسابقه، مرداد 1401 خبر رسید که «شبهای مافیا» با تغییرات تازه و البته توسط گروه سازنده جدیدی ویژه فیلیمو ساخته خواهد شد. محمدرضا رضاییان تهیهکننده این مسابقه است و سینا دوراندیشان نیز کارگردانی آن را بر عهده دارد. فعلا خبری از انتشار این اثر نیست، اما پلتفرم فیلیمو اواخر سال گذشته شبهمافیای جدیدی به نام «ارتش سری» را منتشر کرد. این مسابقه نیز مانند مافیا، یک بازی استدلالی است و کلیت قواعد آن مشابه مافیاست، اما تلاش شده با طراحی سناریوی بازی بر اساس سریال معروفی به همین نام، اضافه کردن قوانین جدید و تغییراتی در قوانین مافیا و «پدرخوانده» نسخه متفاوتی از آن بازی محبوب تولید شود. با توجه به تب ساخت این آثار، بعید نیست در آینده باز هم شاهد ساخت نسخههای جدیدی از بازی مافیا باشیم؛ اگرچه همچنان رئالیتیشوهای غیرمافیایی نیز در پلتفرمها دیده میشوند.
امین کفاشزاده کارگردان چند فصل اخیر مستند واقعنمای شاخص «خانه ما» درباره راز استقبال از این قالب گفت: «در کشورمان فیلمها و سریالهای داستانی کمی از دنیای واقعی فاصله دارند و اگزجره(غلوآمیز) هستند. مثلاً صداوسیما همه را بیش از حد صاف و ساده نشان میدهد و در مدیومهای دیگر، گاهی بیش از اندازه منفیاند. در رئالیتیشوها تصویری واقعیتر از جامعه وجود دارد.» او ادامه داد: «مثلاً در جهان عرب، اگر یک فیلم یا سریال در کشور اردن تولید شود، در کشورهای دیگر مثل مصر یا عراق به لحاظ فرهنگ و زبان هم نزدیک است و مخاطبان میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند، اما ما به علل مختلف اجتماعی، فرهنگی، دینی و مرز زبانی، جامعه خاصی هستیم. مخاطب هم که همیشه دوست دارد تصویری از جامعه خودش ببیند، این قالب را دوست دارد، چون آدمهای آن نسبت به فیلم و سریال واقعیترند.» کارگردان مسابقه «کارساز» بیان کرد: «در خیلی از محصولات این قالب در دنیا، همهچیز کاملاً سناریو دارد. مثلاً روشن است که هر شخصیت باید چه کارهایی بکند و با چه مشکلاتی مواجه شود، چه تصمیماتی بگیرد و حتی در قرارداد ذکر شده که در فلان قسمت حذف خواهد شد! آنها میگویند فیلم میسازیم، اما در این قالب خاص. حتی در جایی مثل ترکیه، بعضی برنامههای گفتوگومحور هم دارای سناریو و برنامهریزیشده است! به طور کلی این روزها مرز قالبهای مختلف کمی برداشته شده است.»
مجید عزیزی کارگردان مستندهای واقعنمایی چون «ضدگلوله» و «بریم بسازیم» که در تلویزیون پخش شدند و بعد در پلتفرمها نیز در دسترس قرار گرفتند، درباره افزایش این آثار گفت: «در محصولات مختلفی که به سبد سرگرمی مردم میآید، آن چه جدیدتر است، معمولاً بر اساس نیاز مخاطب طراحی شده و طبعاً با استقبال مخاطب هم مواجه میشود. قالبهای مختلف مثل سریالهای تلویزیون که البته جایگاه خودشان را دارند، اما قالبی که در تلویزیونهای دنیا قدمت زیادی دارد و در ایران شاید تنها حدود 10 سال است به وجود آمده، قالب «رئالیتیشو» یا «مستندهای واقعنما» است.» او ادامه داد: «مهم ترین علت جذابیت این قالب، آن است که معمولاً در این آثار، از مردم معمولی استفاده میشود و جذاب بودن شخصیت ها، جذابیت برنامه را رقم میزند.» عزیزی در پاسخ به پرسشی مبنی بر ساخت آثاری در پلتفرمها با حضور سلبریتیها و علل جذابیت آن بیان کرد: «نکتهاش این جاست که مخاطب در این برنامهها، ساحتی از سلبریتی را میبیند که تا به حال ندیده است. مثلا شرکتکننده این برنامه، بازیگری است که تاکنون صرفاً نقشآفرینی کرده، اما در آن دیگر بازی نمیکند و خودش است و مثلاً در «شام ایرانی»، شام میخورد. مخاطب هم عملاً مثل مردم عادی، با این سلبریتی برخورد میکند و برایش جذاب است.»
این کارگردان درباره انطباق عناصر مستندهای واقعنمای ایرانی بر نسخههای خارجی این قالب توضیح داد: «در موضوعات محتوایی، محدودیتهایی در کشورمان وجود دارد که باعث میشود از بعضی جذابیتهای محصولات مشابه خارجی، نتوانیم استفاده کنیم. بر همین اساس مقداری دستمان بسته است، اما باز هم راههایی پیدا میشود. در نهایت میبینیم عمده رئالیتیشوهای موفق، آنهاییاند که از نسخههای خارجی کپی و بومیسازی شدهاند و در موارد کمی مثل «خانه ما» وجود دارند که به شکل مبتکرانه، بر اساس فرهنگ بومی خودمان طراحی شدهاند.» عزیزی اضافه کرد: «این محصولات معمولاً ریلتایم (Real Time) هستند، یعنی همان قدر که تولیدشان طول میکشد، زمان دارند، مثلاً مافیا 2 ساعت طول میکشد، اما به شما 5/1 ساعت برنامه میدهد. در صورتی که اگر بخواهید 5/1 ساعت سریال بسازید، ممکن است دو هفته فیلم برداری داشته باشید. این کار هزینههای تولید را خیلی پایینتر میآورد تا پلتفرمها بتوانند به صورت فلهای آن را تولید کنند.»
در نهایت به نظر میرسد چند عامل باعث جذابیت این قالب خاص برنامهسازی برای پلتفرمها شده است. از سویی حضور ستارهها، همواره مخاطب را به تماشای برنامه ترغیب میکند و از سوی دیگر، به علت بالا بودن سرعت تولید، مخارج ساخت این قبیل محصولات نسبت به سریالها پایینتر است. به ویژه آن که پلتفرمها برای بسیاری از عوامل پشت صحنه مانند طراح و سازنده دکور، صاحب لوکیشن و... هزینه چندانی نمیکنند و این آثار فیلم نامهنویس نیز ندارد که زمان زیادی را برای نگارش فیلم نامه، صرف کند. استقبال تماشاگر ناشی از عواملی مانند واقعی بودن تصاویر نیز پلتفرمها را بیشتر برای ساخت آثاری در این قالب ترغیب میکند.