دنیای قلم - محمد ذاكری : چند روز پیش كه برای دیدن مادربزرگم به منزلش رفته بودم از این موضوع شكایت داشت كه این روزها فرزندان و همسایگان كمتر به او سر میزنند و تنهایی اذیتش میكند. ظاهرا به چندنفر از این نزدیكان هم زنگ زده بود و همه شرایط «آخر سال» را بهانه كرده بودند. مادر بزرگم میگفت «ما هم از این «آخر سال، اول سال»ها زیاد دیدهایم؛ ولی واقعا آخر سال با اول سال چه فرقی دارد؟ اما ممكن است كسی كه آخر سال هست دیگر اول سال نباشد.» البته طبیعی است كه برای بسیاری از ما آخر سال و اول سال متفاوت است. اصلیترین تفاوتش نقطه عطفی به نام یكم فروردین است شاید تفاوت ذاتی با دیگر روزهای سال نداشته باشد. یعنی نه از روزهای قبل و بعدش گرمتر است نه سردتر، نه بلندتر است نه كوتاهتر (مثل سی آذر و شب یلدا). تفاوتش با روزهای دیگر برای مردمان جغرافیای فرهنگی ایران بیشتر یك تفاوت اعتباری است. از این حیث كه بر اساس یك سنت باستانی آن را نقطه شروع سال شمسی قرارداد كردهایم. البته یكم فروردین نقطه تغییر فصل هم هست و از سرمای زمستانی وارد اعتدال بهاری میشویم. تعطیلات نوروز هم مزید بر علت است كه براساس شغل و صنف و موقعیت اجتماعی و كاری ممكن است از 6روز تعطیلات رسمی تا بیش از 20 روز تداوم داشته باشد.
یكی از دلایل این جنب و جوش و رفت و آمد و شلوغی روزهای آخر اسفند (كه امسال در تهران ترافیك آن از روزهای آخر بهمن شروع شد) همین است كه خیلیها تلاش میكنند برخی پروندههای بازشان را پیش از تعطیلات ببندند و با ذهنی فارغ، ایام نوروز را بگذرانند. برای خیلیها، همین روزهای آخر اسفند اوج كاسبی است و برای برخی تعطیلات نوروز. از این رو بعضی آخر سال را دوست دارند و بعضی اول سال را. پس از این چند منظر و بسیاری وجوه دیگر تفاوت بین آخر سال و اول سال زیاد است. حالا بیاییم از دریچه دید آنهایی به موضوع نگاه كنیم كه برایشان آخر سال و اول سال تفاوت چندانی ندارد. مثل مادربزرگ من كه به خاطر بیماری و كهولت سن در خانه هستند و از غوغای آخر و اول سال فارغند. یا پدر بزرگ و مادربزرگهایی كه در خانه سالمندان روزگار میگذرانند و سال به سال كسی را ندارند كه به دیدارشان بیاید.
آنهایی كه شغلشان تعطیلیبردار نیست و باید در تعطیلات نوروز هم سر كار حاضر باشند. یا بچههایی كه عید برایشان مقارن با كفش و لباس نو و سفر و عید دیدنی و عیدی گرفتن نیست. یا بیماران و جانبازانی كه آخر و اول سال تفاوتی در درد و رنج خود و خانوادهشان ایجاد نمیكند. مرگ و تولد هم دو جلوه از زندگی آدمیان است كه كاری به اسفند و فروردین و عید ندارد. حتی در روز یكم فروردین هم زایشگاهها و آرامستانها مشغول كارند و مشتریان خود را دارند. همه اینها مواردی هستند كه چندان به قرارداد اعتباری ما پایبند نیستند و راه خودشان را میروند. البته در كنار همه اینها، مظاهر مدرنیسم، تكنولوژی، زندگی ماشینی و یكنواختی كه با خود به زندگی ما آوردهاند باعث شده از معنیداری تفاوت آخر سال و اول سال كاسته شود. با این همه زیبایی بهار همیشه و همچنان مسحوركننده است حتی برای آنهایی كه سهمشان از این زیبایی تنها پنجرهای در اتاقشان است كه رو به بیرون باز میشود. كاش این نسیم تغییر فصل و دم مسیحایی بهار، در فكر و دل و زبان و عمل ما اثر كند، دلهایمان را با خودمان و دیگران نرمتر كند و از همه مهمتر مهر و شفقت ما، برای آنهایی كه آخر سال و اول سال برایشان فرقی ندارد، تفاوتی سبز و معنادار به وجود آورد.