کد خبر : 277514 تاریخ : ۱۴۰۱ سه شنبه ۲ اسفند - 13:41
ایران، مادری برای فرهنگ‌های مختلف اجازه دهیم  ایران مأمن همه اقوام منطقه شود

دنیای قلم - علی میرزا محمدی : 14 آذر امسال، یادداشتی به همین قلم با عنوان «ایرانیان و هراس از تجزیه ایران» در روزنامه اعتماد منتشر شد كه بازتاب قابل توجهی در میان مخاطبان به همراه داشت. در آن نوشتار آمده بود كه ایجاد جذابیت در كشور ایران می‌تواند جلوی خطر تجزیه ایران را بگیرد و ایران را به كشوری تبدیل كند كه قومیت‌های مرزنشین آن به همزبان‌های مقیم دیگر كشورها فخر بفروشند كه آنها یك ایرانی هستند و گرفتن تابعیت ایرانی را در مردمان كشورهای دیگر به ویژه همسایه‌ها به یك خواسته و آرزو تبدیل كند. در تكمیل آن یادداشت، در این نوشتار به جذابیت‌آفرینی ایران در بعد فرهنگی و زبانی خواهیم پرداخت و ایده‌هایی عملی و كاربردی پیشنهاد خواهیم نمود. اگر بیشتر كشورهای منطقه به دلایل ملاحظات سیاسی معترف نباشند كه سرزمین آنها قرن‌ها به نوعی بخشی از قلمرو سرزمینی ایران بوده است اما به احتمال حداقل این را می‌پذیرند كه سرزمین ایران مادر فرهنگ‌های مختلف منطقه است. اما این باور و پذیرش، نیازمند تقویت و ایجاد بسترهای نهادی و حمایت عملی است. اجازه بدهید برای ایده‌پردازی درباره تقویت و بسترسازی نهادی این باور، از كلید واژه «مادر» كمك بگیریم. اگر مدعی هستیم كه ایران سرزمین مادری و زایشگاه فرهنگ‌‌های مختلف است، باید منش رفتاری دولت- ملت ایران شامل حاكمیت، نخبه‌ها و نیز عامه مردم نیز همانند مادر باشد. اما مادر چگونه رفتار می‌كند كه می‌تواند الهام بخش ما در سیاست‌های فرهنگی منطقه‌ای باشد؟ مادر با عمل رهبرانه می‌داند چگونه با فرزندان ارتباط برقرار كنند. مادر با برجسته‌سازی خوبی‌ها، فرزندان را تعلیم می‌دهد اما هیچگاه وارد حریم خصوصی آنها نمی‌شود. او هرگز به فرزندانش ترس و اضطراب منتقل نمی‌كند بلكه سعی می‌كند كه با آنها دوست باشد و اعتماد آنها را جلب كند. خانه مادری مأمن فرزندان است.

 

فرزندان حتی پس از مستقل شدن نیز هر وقت دلشان خواست به خانه مادر سر می‌زنند و از او مهربانی می‌بینند.
سیاست‌های فرهنگی ایران نیز به مثابه سرزمین مادری می‌تواند از رفتارها و خلق و خوهای مادرانه اقتباس شود. ایران خانه مادری فرهنگ‌های مختلف است؛ اما آیا رفتار و منش سیاسی و فرهنگی ما با كشورهایی كه بخشی از قلمرو فرهنگی ایران محسوب می‌شوند، مادرانه است؟ اجازه بدهید به برخی واقعیت‌ها اشاراتی داشته باشیم كه در برجسته‌سازی ایده مادر بودن سرزمین ایران به ما كمك خواهد كرد. 

 


- جمعیت ترك‌های آذربایجانی ایران از جمعیت جمهوری آذربایجان بیشتر است. سهم و نقش ایران در شكل‌گیری فرهنگ آذربایجانی در قرن‌های متمادی قابل انكار نیست. حال پرسش این است آیا به‌طور طبیعی نباید در مقام مقایسه، ایران سردمدار جذابیت فرهنگی ترك‌های آذربایجانی باشد و نگاه‌ها بیشتر به ایران باشد تا كشور كنونی جمهوری آذربایجان؟ متاسفانه آنچه ذهن سیاست‌ورزان و نخبه‌ها و حتی افكار عمومی را به خطا می‌كشاند، «درصد جمعیت» و «سهم جمعیتی یك گروه قومی» در دو كشور مجاور است. این خطای تحلیلی موجب می‌شود كه به جای شمار جمعیت اقوام ساكن در كشورها، درصد جمعیتی آنها در كشورها ملاك قرار گیرد. در نتیجه كشوری كه درصد جمعیت یك گروه قومی در آن بیشتر است، برای مردمان آن قوم، سرزمین مادر محسوب و نگاه‌های فرهنگی به آن معطوف می‌شود. 
- كردها، قطب مهم جمعیتی ایران را تشكیل می‌دهند و سهم ایران در ایجاد فرهنگ كردی مانند فرهنگ آذربایجانی قابل توجه است.
- جمعیت عرب زبان‌های ایران از برخی كشورهای عرب منطقه بیشتر است. 
- جمعیت بلوچ زبان ایران هرچند در مقایسه با كشورهای همسایه چون پاكستان و افغانستان كمتر است ولی به لحاظ فرهنگی، بستر نفوذ ایران در مسائل فرهنگی این قوم بیشتر است.
این مسائل را به آن جهت در این نوشتار پررنگ كردیم كه تلنگری باشد به این واقعیت كه آنچه می‌تواند درباره فرهنگ اقوام ایرانی نقطه قوت و امتیاز و برگ برنده ما در تحولات منطقه به ویژه جذابیت‌آفرینی ایران باشد با سیاست‌های نادرست به عامل هراس و چالش امنیتی و سیاسی تبدیل شده است. شالوده این بی‌تدبیری‌ها به این بر می‌گردد كه تقویت فرهنگ‌های قومی ایران، عاملی در راستای تضعیف هویت ملی و خطر تجزیه ایران تلقی می‌گردد. در صورتی كه درست بر عكس، وقتی ایران به عنوان سرزمین مادر، محل پرورش فرهنگ‌ اقوام منطقه در زمینه‌هایی چون شعر، داستان، هنرهای نمایشی، تصویری و شنیداری چون نقاشی، تئاتر، سینما و موسیقی باشد و شهرهای بزرگی چون تهران، تبریز، سنندج، اهواز و زاهدان، مأمن نخبه‌ها و فعالان فرهنگی، سخنوران، شاعران، نویسندگان، هنرمندان ترك، كرد، بلوچ و عرب از كشورهای مختلف منطقه محسوب شود، دیگر سمت و جهت نگاه‌ها به ایران خواهد بود. همچنین ایجاد كرسی‌های پژوهش برای زبان‌های تركی آذربایجانی، كردی، بلوچی، ... و تشویق و ترغیب سخنوران دیگر كشورهای جهان برای همكاری با این مراكز، زمینه را برای مركزیت بخشی فرهنگی ایران فراهم خواهد ساخت.
یادمان باشد ویژگی سیاست فرهنگی مادرانه آن است كه در مقابل نامهربانی‌های سیاستمداران كشورهای همسایه به مثابه فرزندان صبوری كرد تا حرمت مادری شكسته نشود. باید زیركانه عمل كرد تا فرزند را مقابل مادر قد علم نكنند. یادمان باشد شباهت ایران با كشورهای همسایه و خاورمیانه بسیار بیشتر از شباهت كشور فرانسه با كشورهای آفریقایی است اما امروز به‌رغم وجود برخی احساسات ضد فرانسوی در این كشورها، فرانسه همچنان از نفوذ اقتصادی و فرهنگی عمیقی برخوردار است و نخبگان برخی كشورهای آفریقایی، فرانسه را به عنوان مركز ثقل فرهنگی و علمی تلقی می‌كنند. جای تعجب نیست كه در كشور فرانسه موسسه‌ای برای اهدای جایزه ادبیات عرب تاسیس می‌شود. 
اجازه دهیم ایران مأمن همه اقوام منطقه گردد. با ایجاد جذابیت كاری كنیم نخبه‌های كشورهای منطقه، ایران را به عنوان مركز ثقل فرهنگی، مقصد مهاجرتی خویش انتخاب كنند. اجازه دهیم تهران، مركز همایش‌های زبان اقوام ایرانی با حضور گسترده از پژوهشگران كشورهای مختلف باشد. خودمان به این زبان‌ها كتاب چاپ كنیم و خودمان برای تدوین فرهنگ لغت آنها، بودجه اختصاص دهیم. از گسترش فرهنگ اقوام ایرانی نهراسیم؛ چراكه با گسترش تلقی ایران به عنوان سرزمین مادری، هیچ كسی از مردم منطقه، از كوچك و ناامن‌شدن ایران حمایت نخواهند كرد و به عكس ایران را آباد و آزاد خواهند خواست.