کد خبر : 277309 تاریخ : ۱۴۰۱ چهارشنبه ۲۸ دي - 11:15
نقدی بر برنامه شیوه چرا برنامه شیوه دیگر جذاب نیست

دنیای قلم - مصطفی قاسمیان : از شنبه هفته گذشته سری جدید برنامه «شیوه» روی آنتن شبکه 4 سیما رفت؛ برنامه‌ای که نخستین بار در واپسین روزهای شهریورماه به عنوان جایگزین برنامه تعطیل‌شده «زاویه» و با همان سبک و سیاق و همان مجری، به تلویزیون رسید تا بحث‌هایی داغ و پرواکنش را درباره وقایع آن روزهای خیابان‌ها مطرح کند. «شیوه» در اولین قسمت‌ها به سرعت محبوب شد و نگاه عده‌ای را به صداوسیما جلب کرد که تا پیش از آن، چندان میانه‌ای با این رسانه نداشتند. فصل اول این برنامه پس از حدود 2 ماه پخش، با نزدیک شدن به جام جهانی فوتبال به پایان رسید و از هفته گذشته، فصل دوم آن با تغییراتی بازگشته است. بازگشتی که البته نتوانسته مثل سری اول، پربیننده و داغ شود. در این گزارش نگاهی به فصل دوم «شیوه» و علل پربیننده نشدن آن داریم.


دکور متفاوت


در اولین نگاه به «شیوه» جدید، دکور آن به نظر می‌آید که با طراحی متفاوتی نسبت به برنامه‌های گفت‌وگومحور و مناظره‌محور تلویزیون ساخته شده است. دکوری شکیل که اگرچه مینیمال طراحی شده، اما در سادگی افراط نکرده است. «شیوه» در فصل دوم از این نظر، چند گام از فصل اول جلوتر می‌ایستد که به نظر می‌رسید کم وبیش با سرعت به آنتن رسیده و در همان دکور «زاویه» روی آنتن می‌رفت. علاقه مندان به برنامه‌های فکری-فرهنگی و مناظره‌محور، برنامه «زاویه» را به یاد دارند که برای مدتی طولانی از شبکه 4 سیما پخش می‌شد و با اجرای میزبانانی چون حبیب رحیم‌پور ازغدی، به نسبت شبکه پخش‌کننده‌اش پربیننده به شمار می‌آمد. «شیوه» این بار با دکور جدید، تلاش کرده هویت مستقلی نسبت به «زاویه» پیدا کند.


میزبان همچنان برگ برنده


عطاءا... بیگدلی مجری «شیوه» که در فصل اول نیز به عنوان یکی از علل پربیننده و جریان‌ساز شدن برنامه مطرح شده بود، در فصل دوم همچنان با همان سبک گذشته مشغول اجراست؛ با دقت و به خوبی، به حرف‌های طرف ها گوش می‌دهد، با تسلط کافی آن‌ها را جمع‌بندی و نقاط اختلاف را مشخص می‌کند و در نهایت با پرسشی که بحث را به پیش ببرد، به طرف مقابل پاس می‌دهد. او در کمبود جدی گفت‌وگوکننده‌های ماهر در حوزه‌های فکری و فرهنگی در تلویزیون، کیمیایی است که همچنان به عنوان یک نقطه قوت برای «شیوه» باقی مانده و ایراد خاصی به کارش وارد نیست.


دقت در انتخاب مهمان


نقطه قوت اصلی «شیوه» در فصل نخست، فضای بازی بود که برای طرح دیدگاه‌های مختلف و مغایر قرائت رسمی از سیاست، جامعه و فرهنگ فراهم کرد. اساس این فضای باز را می‌توان مدعوین برنامه دانست که پس از مدت‌ها به تلویزیون پا گذاشتند، در حالی که برای بخش مهمی از جامعه و به ویژه طبقه متوسط و کاربران شبکه‌های اجتماعی شناخته شده بودند و دیدگاه‌هایشان در خارج از صداوسیما، بازتاب فراوانی می‌یافت. بسیاری از آن‌ها حتی برای سال‌ها به شکل رسمی یا غیررسمی ممنوع‌التصویر بودند. تفاوت اصلی «شیوه» در فصل دوم نسبت به فصل اول، همین موضوع است که احتمالاً از عوامل اصلی کمتر دیده شدن مباحث آن نیز به شمار می‌رود. چه بپسندیم و چه نپسندیم، در این زمینه، مهم تر از چهره‌های طیف موافق برنامه، چهره‌های طیف منتقدند؛ چراکه گروه اول در دیگر برنامه‌های تلویزیون هم دیده می‌شوند و قرائتی مطابق یا نزدیک به قرائت رسمی ارائه می‌کنند که در صداوسیما معمولاً تبلیغ می‌شود. حال وقتی به جای چهره‌هایی چون احمد زیدآبادی، محمد فاضلی، بیژن عبدالکریمی و...، دیگرانی حاضر شوند که اگرچه نگاهی انتقادآمیز به سیاست‌های رسمی دارند، اما از نظر شهرت عمومی (نه از نظر اهمیت و اهلیت علمی) در سطحی پایین‌تر قرار می‌گیرند، طبیعی است که «شیوه» توجهات کافی را جلب نمی‌کند. در دو قسمت از «شیوه» که تاکنون پخش شده، مریم نصر اصفهانی از همین‌گونه به شمار می‌رود. اما مصطفی کواکبیان حکایتی دیگر دارد. اصلاح‌طلبی میانه‌رو که اگرچه ممکن است گاه سخنانی جنجالی را مطرح کند، اما از جمله چهره‌های جریان اصلاح‌طلبی به شمار می‌رود که حتی در دوران ممنوعیت چهره‌های این جریان در تلویزیون، همواره نماینده آن‌ها بود! در نتیجه با این که «شیوه» در فصل دوم نیز برای طرح دیدگاه‌های منتقد سیاست‌های رسمی فضایی باز را فراهم کرده، اما آن‌قدری که باید و شاید، دیده نشده است.


مورد خیابان‌های آرام


از عواملی که روی «شیوه» تأثیر منفی گذاشته و آن را از جریان‌سازی انداخته، می‌توان به مسائل برون‌برنامه‌ای نیز اشاره کرد. این برنامه برای اولین بار در زمانی به آنتن رسید که اعتراضات در داغ‌ترین شکل خود قرار داشت و بیشترین توجهات عمومی را جلب کرده بود. در مقابل اکنون مدت‌هاست که عملاً خیابان‌ها آرام شده و شرایط عادی حاکمیت یافته.  پخش هفتگی برنامه نیز که احتمالاً متأثر از شرایط عادی خیابان‌هاست، در افتادن «شیوه» از تب‌وتاب قبلی، بی‌تأثیر نیست. نکته مهم آن است که تلویزیون در این شرایط، «شیوه» را دوباره سرپا و برپا کرده؛ در حالی که پیش از این نیز بسیار گفته شده بود زمان ایده‌آل برای تأثیرگذاری بحث‌های فکری و فرهنگی معطوف به انتقاد و اصلاح سیاست‌های رسمی، همزمان با آرامش خیابان‌هاست. با پایان اوضاع متشنج، «شیوه» گوهری است که نه فقط به باز شدن فضای رسانه‌ای و بیان آرام نقدها و اعتراضات کمک می کند، بلکه می‌تواند به بازگشت رسانه ملی به مرجعیتی که از آن انتظار می‌رود، یاری جدی برساند. همه این‌ها به شرطی است که «شیوه»، ویژه بماند و با دقت در انتخاب مهمانان، همان چیزی باشد که از آن انتظار می‌رود و به برنامه‌ای معمولی تبدیل نشود.