دنیای قلم -كمالالدین پیرموذن : جنبش اصلاحی ایران كه حدود هفت دهه است در حافظه تاریخی ملت ما وجود دارد و مبنای دموكراسی و فلسفی و آزادیخواهی و عدالتخواهی هم دارد، با تقویت بیش از پیش خود ماندنی است و این جنبش اصلاحی مردمی، جریان خاص جبهه ناپایدار مخالف جمهوریت نظام را پس خواهد زد و احقاق حقوق اساسی عموم اقشار و اقوام غیور ایرانی را و همچنین ارتقای كیفیت زندگی ایرانیان با بها دادن به توسعه سیاسی، جلوه كیفی توسعه، و توسعه اقتصادی مولد، توسعه كمی و با نگاه به درون ایران و تعامل سازنده بیرون، مجدانه پیگیری خواهد كرد. اصلاحطلبی، ملك مطلق كسی نیست و هر كس برای پیشرفت كشور و آبادانی آن و حصول حقوق شهروندی هموطنان، دلسوزانه و شجاعانه اهتمام میورزد و به تغییر و بهبود وضع موجود و تحقق حكمرانی خوب در قالب نظام و كیان میاندیشد و دل در گروی تعالی ایرانیان و منافع ملك و ملت دارد اصلاح طلب است، تخریب و تخطئه و ترور و اغتشاشات را نمیتوان در زمره فعالیتهای اصلاحطلبانه شمرد.
تقابل افراد و نیروهای سیاسی با حاكمیت را نمیتوان اصلاح نامید و مورد خواست ملت رشید ایران اسلامی نیست. مردم خسته از اغتشاشات و برخوردهای رادیكالی و دعواهای بیحاصل سیاسی به آرامش خیال و رهایی از فشار معیشتی و انحصارطلبی سیاسی نیاز دارند. خشونت، افراطیگری و اغتشاشات سم مهلك پیشرفت كشور و رفاه هموطنان نازنین است. اصلاحطلب وطنپرست، بیش از هر چیز قانونمدار است و با جریان خاص مخالف جمهوریت نظام در چالش است. در حال حاضر این جریان حاكم در قدرت، به طرز محسوسی همه تلاش خود را برای حفظ قدرت انحصاری و نفی هر چه و هر كس كه غیر از خودش است معطوف كرده و مجدانه با به فرجام رسیدن برجام و افزایش ثروت ملی و ارزش پول ملی مخالفت و سنگاندازی میكند.
این جریان خاص محدود، در واقع درد قدرت دارد اما آن را با پوشش دفاع از ولایت مطرح میكند و نسبت به ایفای تعهدات و پایبندی به میثاقها، شعارها و ارزشهای انقلاب و مفاد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، چون مردمسالاری، عدالت اجتماعی، توجه كامل به جمهوریت نظام، آزادی و حقوق اساسی شهروندی عموم اقوام و مردم ایران، حق انتقاد و اعتراض عموم اقشار و صنوف جامعه و توسعه عالمانه فراگیر اقتصادی و رفاه كامل اجتماعی بیتفاوت است. همچنین تلاش دارد با برجسته كردن نزاع دین و دموكراسی و مردمسالاری با اسلامیت، بر پایه قرائتی كه توسط نظریهپردازان افراطی چسبیده انقلاب ارایه میشود، به حقوق اساسی شهروندان از جمله حق حاكمیت مردم، یا به كمترین درجه اهمیت بنگرند، یا مورد انكار قرار دهند، یا حتی آن را به كلی از ملت بزرگ ایران سلب كنند.
با این قرائت از دین، قصدداشتند جای انتخابات آرام و سالم كه مورد تعهد حاكمیت به ملت وفق مفاد قانون اساسی و شعارهای محوری انقلاب اسلامی است، حركت خزندهای را پیگیری و یكدستسازی قوا را استمرار و كاهش فاحش سرمایه اجتماعی نظام و كیان را دامن زده و آزادی شركت در انتخابات را فقط در دایره بسته افراد و گرایش سیاسی خاص خود محدود و منحصر كنند كه در عمل هم كارایی ندارد و هم پایمال كردن حقوق تعیین سرنوشت شهروندان است و نارضایتی گسترده فزاینده فراهم میآورد.
انتقادات و اعتراضات چند ماه اخیر و ناتوانی و ناكارآمدی صاحبمنصبان فعلی در حل مشكلات اقتصادی مردم و فشار معیشتی ملت و تعامل سازنده با دنیا و به فرجام رساندن برجام، گرایش جریانی كه تمام جنب و جوش و هیجانش برای استمرار قبضه قدرت انحصاری و حاكمیت بر تمام نهادهای رسمی و قانونی كشور است، در حالیكه میبینیم، بهرغم دستیابی به آنها قادر نیستند حتی ذرهای از مشكلات و مسایل پیچیده مملكتی همچون اقتصاد داخلی و سیاست خارجی كشور را حل كنند با چالش جدی مواجه و یأس و ناامیدی را به اردوگاه آنان حاكم كرده است و روز به روز با بیمهری با آحاد ملت برخورد میكنند و در نهایت مردم هوشمند ایران بیتردید بساط قدرتطلبی دلواپسان مخالف برجام را جمع خواهند كرد. فضای بسته و انحصاری سیاسی - اجتماعی موجود در جامعه در طول سه سال گذشته، یا ركود سیاسی را بر جامعه حاكم كرده و بیاعتمادی و بیتفاوتی، سكوت و عدم مشاركت در انتخابات را باعث شده است، یا اینكه اعتراضات گسترده مدنی و غیرمدنی دانشآموزان، دانشجویان، بانوان، جوانان و اقوام ایرانی را به دنبال داشته است. در جنب آن به دلیل اینكه در جامعه ما گرفتاریهای اقتصادی و معیشتی فراوان است و تندروی در برخورد گشت ارشاد با بانوان صورت میپذیرفت و حقوق شهروندی رعایت نمیشد و... حساسیت بحق حاكمیت مردم و توسعه سیاسی بسیار شده است، مردم حل مشكلات معیشتی اقتصادی و مدیریتی كشور را در گرو حل مشكلات سیاسی و چرخش قدرت و اندكی قلیل بالاتر از آن میدانند. ظهور بینشها و قرائتهای مخالف نظر صریح امام خمینی(ره) از اسلام به ویژه پیرامون حق حاكمیت مردم، كه آن را بیاثر تلقی میكنند و همچنین رویه دولت و برخی نهادها كه سیاست را بیشتر به معنای چگونگی از میدان در بردن رقبا و مردم غیرخودی میدانند تا به معنی چگونگی جلب همكاری همه منابع انسانی كشور و ایجاد آشتی و سازش برای حسن اداره امور جامعه به انضمام عدم اعطای حقوق شهروندی و روزمرّگی، بیبرنامگی، تنش با دول دنیا، حمایت از روسیه جنگطلب متجاوز و عجز در انجام امورات مملكتی، خسران فراوان و زیانباری را برای كشور و نظام به ارمغان آورده و ازدیاد بیسابقه فرار مغزها و انتقال سرمایهها را باعث شده است چراكه بر طبق تحقیقات، مهمترین دلیل فرار مغزها و سرمایهها، نابسامانیها و فقدان حقوق انسانی در كشورهای مبدا بوده است.
همچنین كاهش مشاركتهای مردمی و اعتراضات و اغتشاشات را فراهم آورده، در حالی كه برای جهانیان ثابت شده كه تنها راه پایداری نظامها در همراهی كامل اركان حكومت با مردم است. منافع ملی، پاسداری از خط امام و شعارهای انقلاب اسلامی ایجاب میكند كه دست یكایك اعضای قلیل جبهه پایداری را از قدرت قطع كنیم و كاری نكنیم كه مردم رایدهی را ناكارآمدی و بیاثر تلقی كنند. رسم سیاستورزی خردمندانه، خداپسندانه و مردمپسند ایجاب میكند با تلاش جمعی برای خلق امید و آینده بهتر در ملت و جلوگیری از تشدید بیاعتمادی و اعتراضات مردم، یا عبوری ساده و بیانگیزه و انگیخته از كنار انتخاباتها و حماسههای مهم ملی، هم با اختلاسگران و كاسبان پشت پرده تحریم، برخورد قاطع كنیم، هم بساط جریان خاص ضد جمهوریت ناپایدار را جمع كنیم و هم جملگی از اصل جریان اصلاحطلبی و آرمانهای بلند آن دفاع كنیم و هم متعاقبا با افزایش قدرت چانهزنی حاكمان خوب ملك و ملت برجام را به فرجام و سرانجام برسانیم.