دنیای قلم -مطالعهای که بهتازگی در آمریکا انجام شده، نشاندهنده روند کاهشی روابط جنسی میان زوجهاست.این مطالعه نشان می دهد که زوج های امروزی 9 برابر کمتر از 20 سال پیش رابطه زناشویی دارند.این کاهش عمدتاً در زوجهایی است که زندگی باثباتی دارند، دارای فرزندان مشترک هستند و محتوای هرزهنگاری مصرف نمیکنند. به همین دلیل، چندین متخصص شروع به بررسی این موضوع کردهاند که چه چیزی پشت این کاهش روابط زناشویی وجود دارد؟
30 سال پیش، جامعه نه تنها از نظر فکری بلکه در شیوه زندگی، بسیار سادهتر از اکنون بود. گزینههای اوقات فراغت، سبک زندگی یا مسائل مربوط به کار هم بسیار کمتر از امروز پیچیده بودند. در واقع میتوان گفت که رابطه جنسی بین زوجها، رقبای کمتری نسبت به امروز داشت.این بدان معناست که 3 دهه قبل، رابطه جنسی به عنوان گزینهای برای گذراندن اوقات خوش، وزن بیشتری در زندگی زوجها داشت. این ما را به عامل بعدی هدایت میکند.
نه تنها بسیاری از افراد نیمی از شبانه روزشان را صرف کار می کنند،بلکه برخی پس از خروج از محل کار هم با تلفن همراهشان کار میکنند.در نتیجه، مرز بین زندگی روزمره و کار مبهم شده است بنابراین میل به رابطه جنسی هم کاهش یافته است. علاوه بر این، در دو سه سال اخیر و در پی همهگیری کووید 19 و تبدیل کار به دورکاری، روز کاری به درون زندگی خصوصی تعمیم یافته است و افراد در همان فضای فیزیکی که میخوابند، کار میکنند. این موضوع باعث قطع ارتباط عاطفی با محیط خصوصی می شود و در نتیجه فکر کردن به رابطه زناشویی را دشوار میکند.
سلامت روان یکی دیگر از مسائل معلق در دنیای امروز است. اضطراب و افسردگی دو اختلال روانی است که بیشترین تأثیر را بر میل و رضایت جنسی دارد. بدیهی است، فردی که رنج روانی را تجربه میکند، در موقعیتی نیست که بتواند بهطور منظم رابطه زناشویی داشته باشد.
نوع نگاه به روابط جنسی بین زوج ها به عنوان بخشی از روال زندگی مشترک به فعالیتی مختص اوقات فراغت و نمایش صمیمیت، تغییر کرده است. طرز تفکر درباره رابطه جنسی در نسلهای اخیر، دلیل دیگری است که باعث می شود زوجها به طور فزایندهای رابطه جنسی کمتری داشته باشند: اعتقاد به این باور که کیفیت بر کمیت ترجیح دارد. امروزه، کنش جنسی اغلب در تمام ابعاد بررسی میشود تا بهترین تجربه را ایجاد کند. به همین دلیل، اگر مردم زمان کافی برای انجام کامل آن یا تضمین لازم را برای رضایت هر دو شریک نداشته باشند، تمایلی به انجام آن ندارند و رابطه جنسی را به بعد موکول میکنند. به عبارت دیگر زوجها امروزه به کیفیتِ رابطه جنسی بیشتر اهمیت میدهند تا به کمیت و تعداد دفعات آن.
همه موارد مطرح شده، حاکی از مشکلاتی است که به راهحل نیاز دارد. مثل همیشه، نتیجه بحث یکی است: شما به عنوان زوج، میتوانید بدون رابطه زناشویی زندگی کنید، اما بدون سلامتی روان و جسم که داشتن رابطه جنسی مکرر بخشی از آن است؛ زندگی خوبی نخواهید داشت. به یقین وقتی کیفیت زندگی مناسب برای مردم تضمین شود، آمار روابط زناشویی هم افزایش خواهد یافت.