دنیای قلم -مائده کاشیان : در فصل اول سریال «پوست شیر» به کارگردانی جمشید محمودی که مدتی پیش منتشر و محبوب شد، قصه رفاقت «نعیم» و «رضا پروانه» با استقبال خوب مخاطبان نمایش خانگی همراه بود و این دو شخصیت را در مرکز توجه قرار داد. جنس ارتباط این دو شخصیت با یکدیگر و به ویژه بازی هادی حجازیفر و علیرضا کمالی، باعث شد رابطه دوستانه «نعیم» و «رضا» جذاب و دوستداشتنی از آب دربیاید. به بهانه آغاز پخش فصل دوم این سریال از فردا، به تازگی شاهد روایت رفاقت دو دوست در مجموعههای دیگری مانند «خونسرد»، «آفتاب پرست» و «یاغی» نیز بودیم. این سریالها چطور به ارتباط دوستانه شخصیت های اصلی خود پرداختند و کدام یک روایت جذابتری از رفاقت داشتند؟
در سریال «پوست شیر»، «نعیم» شخصیت افسرده و تنهایی است که به اتهام قتل زندانی میشود و 15 سال بعد در شرایطی آزاد میشود که همسر و زندگیاش را از دست داده است. از همان ابتدای قصه که با «نعیم» به عنوان مردی ناامید و طرد شده روبهرو میشویم، شخصیت «رضا» به سراغش میآید و سعی میکند زندگی و خانواده از دست رفتهاش را به او برگرداند. «رضا» از هیچ کمکی به او دریغ نمیکند و به نوعی سرسپرده «نعیم» است! فعلا تا این جای قصه، صداقت «رضا»، کمکهای بدون منت او، همراهیاش در همه تصمیمات «نعیم» و از خودگذشتگی این شخصیت باعث شده «رضا» نزد مخاطب یک رفیق تمام عیار باشد. از طرفی خوبیهای بیاندازه این شخصیت، تردیدهایی را در تماشاگر به وجود آورده، تا جایی که از نظر بعضی مخاطبان، او مظنون اصلی ماجرای قتل «ساحل» به شمار میآید. چه این پیشبینی درست باشد، چه غلط ، در هر صورت همین واکنشهای متفاوت و کنجکاویها، ارتباط این دو شخصیت را دیدنی کرده است.
ترکیب احمق و احمقتر، مورد علاقه بسیاری از فیلم ها و سریالهای کمدی است. سریال «آفتاب پرست» ساخته برزو نیکنژاد هم با استفاده از این فرمول و با محوریت دو رفیق به نامهای «جمال» و «منوچهر» قصه خود را روایت کرد. این دو شخصیت خلافکارند و قدمت دوستی آنها کم نیست. «جمال» شخصیتی سادهلوح و کمهوش است و «منوچ» نیز دست کمی از او ندارد! گرچه «منوچ» شخصیت بیعرضه و نالایقی است و سعی دارد به واسطه همراهی «جمال»، به نان و نوایی برسد، مدام پاپیچش میشود و خودش را در همه کارهای او دخالت میدهد، اما منطق کمدی باعث میشود جنس رابطه دوستانه آنها متفاوت باشد و پایبندی به اخلاقیات و فداکاری برای رفیق در منش آنها جایی نداشته باشد. در نتیجه رفاقت آنها، ارتباطی پرچالش و دردسرساز است.
رابطه دوستانه در سریال «خونسرد» نسبت به «پوست شیر» و «یاغی»، جلوه متفاوتی دارد. سابقه دوستی «امیرعلی» (شهرام حقیقتدوست) و «کسری» (امیر آقایی) به دوران کودکی آنها میرسد، هر دو در اداره آگاهی مشغول کار هستند، «امیرعلی» مامور پلیس و «کسری» به ظاهر یک پزشک قانونی و در باطن قاتل است. کودکی سخت «کسری» از او شخصیتی خطرناک و بیمار ساخته است، اما «امیرعلی» شخصیتی قوی و خوب دارد. هرچند که این شخصیتها به عنوان دو دوست معرفی میشوند، اما رفاقتشان چندان عمیق نیست. «کسری» نمیتواند درباره مسائل خصوصی زندگی خود، رازهایش و رنج درونی خود با «امیرعلی» صحبت کند و این شخصیت هم تا لحظات آخر که دست او رو میشود، از کارهای پنهانی «کسری» مطلع نمیشود. به دلیل شغل «امیرعلی»، آن اعتماد و صداقتی که جزو اصول رفاقت است، در رابطه آنها وجود ندارد. نقش حمایتگری «امیرعلی» هم به اندازه «رضا» در «پوست شیر» و «خلیل» و رفقا در «یاغی» پررنگ نیست.
رفاقت در جنوب شهر تعریف خاص خود را دارد. اهالی یک محله ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند، رفقا سر نترسی دارند، کمتر محافظهکار هستند و منشی لوطیوار دارند. در سریال «یاغی» بخشی از قصه، بر پایه دوستی «جاوید» (علی شادمان) با تعدادی از بچهمحلهایش شکل گرفته است. «جاوید» والدین خود را از دست داده و تنها یک خواهر دارد، اما رفقایش او را تنها نمیگذارند و به حکم برادری، برای موفقیت و پیشرفت او تلاش میکنند. رابطه دوستانه در «یاغی»، تنها میان دو شخصیت برقرار نیست و شاهد رفاقت او با جمعی از هممحلهایها هستیم، اما در میان این جمع «خلیل» با بازی محمد صابری ارتباط نزدیکتری با «جاوید» دارد. او در غم و شادی این شخصیت شریک است، رفاقتی خالصانه و صادقانه با «جاوید» دارد، او را درک میکند و یک رفیق و همراه خوب است.