دنیای قلم -شاخه اقتصادی فرهنگستان علوم اقدام به برگزاری سلسله نشستهایی با موضوع «ارزیابی تحولات اخیر كشور و ریشههای اقتصادی آن» كرد.
اعتماد نوشت : در سومین نشست این فرهنگستان، فرشاد مومنی اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه در ابتدای سخنان خود گفت: پدیده اخیر خلقالساعه رخ نداده و باید به آن مانند یك حلقه از یك زنجیره نگاه كرد. شروع این زنجیره را باید از اعتراضات به نسبت گسترده دهه 1370 در نظر بگیریم كه مرداد 1370 در نجفآباد و زنجان آغاز شد سپس به صورت زنجیرهای در فروردین 1371 در شیراز، در خرداد 1371 در مشهد، در اردیبهشت 1371 در اراك، مرداد 1373 در قزوین و در فروردین 1374 در اسلامشهر رخ داد. هر قدر به سالهای اخیر نزدیك میشویم مشاهده میشود كه فاصله بین این اتفاقات كوتاهتر شده و گستره بیشتری پیدا میكند. كانون اصلی این نابسامانیها و ناآرامیها را باید در شیوه نادرست سیاستگذاری بدانیم. وی افزود: برای اولینبار در تاریخ برنامهریزی ایران ما شاهد این هستیم در یك دوره 3 ساله در نیمه دوم دهه 1390 جمعیت فقرای ایران دو برابر شده است. به نظر میرسد خود این مساله به اندازه كافی گویا است. كلیدیترین جهتگیریهای لایحه بودجه 1401 این است كه به طرز نگرانكنندهای فقرساز و نابرابرساز است. بیشترین فشارها بر گروههای فرودست و مزد و حقوقبگیران لحاظ شده و بیشترین معافیت برای بهرهمندان با درآمدهای نامتعارف بالا درنظر گرفته شده است. سند بودجه 1401 تمركز ویژهای بر شوكهای قیمتی گذاشته است.
مومنی با بیان اینكه نابرابرسازترین متغیر آسیبزا، توزیع ناعادلانه قدرت است، گفت: گزارشهای رسمی نشان میدهد كه تجربه قدرت یكدست در دوره احمدینژاد، قله انحطاط و فساد را برای ایران ثبت كرد. گزارشهای مركز پژوهشهای مجلس نیز میگوید در دوره احمدینژاد نسبت به دولت قبل از او، هزینهها برای دستیابی به یك واحد تولید ناخالص داخلی 5 برابر افزایش یافته بود. ماجرای نحوه استقبال مردم از پدیده انتخابات در دو انتخابات آخر به وضوح نشان میدهد كه وضعیت مشاركت سیاسی با ما چه كرده است. طی بالغ بر سه دهه گذشته در سرشماریهای صورت گرفته گفته شده نزدیك به دوسوم جمعیت فعال در تولید ملی نقشی نداشتهاند. این بحران برحسب آخرین گزارش اتاق بازرگانی حكایت از این دارد كه آمیزه ضعف در اعتماد مردم به دولت و سقوط بنیه تولید، باعث شده نزدیك به 61درصد ظرفیتهای صنعتی نصب شده بلااستفاده بماند.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به این پرسش كه چرا مطالبات اقتصادی جایگاه بایستهای در اعتراضات اخیر نداشتند، گفت: متداولترین شعاری كه در این مدت شنیده شده، زن، زندگی، آزادی است كه نشان میدهد زندگی به عنوان معیشت در این جریانات مطرح بوده اما این معیشت به معنای تغذیه برای زنده ماندن نیست. مسالهای كه برای من خیلی قابل اعتنا است، این است كه برخی برآوردهای كارشناسی سطح بالا این را نشانه تشدید سرخوردگیها از تمركز روی شعارها و مطالبات معیشتی به ویژه در تجربه سال 1396 و 1398 به شمار میآورند لذا بحران اعتماد از این ناحیه شدت گرفته است. از این دریچه گفته میشود وقتی خواستهها و مطالبات رادیكال میشوند، مطالبه شعارهای دمدستی به خاطر بیاعتمادی با بیاعتنایی مواجه میشود. بحث بر سر این است كه گفته میشود تا كی میخواهید بگویید هر فریادی دارید بر سر دولتهای قبل بزنید؟ در این مدت یك سال و اندی كه گذشته است، كاری كردهاید كه این برداشت فراگیر شود كه صد رحمت به دولتهای قبلی! طنز تلخی كه وجود دارد این است كه این دولت همهچیز را به گردن دولت قبل میاندازد درحالی كه او اولین كابینهای است كه در دو سال پیاپی برنامه دولت قبلی را تمدید میكند. اگر برنامههای آنان مقصر همهچیز است، این پافشاری شما را به پای چه بنویسیم؟ دولت و مجلس باید بیاعتنایی به نظام دانایی كشور را متوقف كنند. كافی است به اسناد رسمی انتشار یافته توسط همین دولت كه برای سال 1401 مطرح كرده بودند، بپردازند. اینها گفته بودند كه در سال 1401 یك میلیون مسكن برای مردم تدارك میبینند اما ببینید در همین سال چه شرایطی از لحاظ تملك و اجارهنشینی مسكن برای مردم پدیدار شده است.
مومنی همچنین میافزاید: اتاق بازرگانی میگوید با این شیوه كه در برخورد با دسترسی به اینترنت ایجاد كردهاید، بین 500 تا 700 هزار شغل موجود را ازبین بردید. شما چگونه میخواهید وقتی وعده یك میلیون شغل میدهید، مردم به شما اعتماد كنند؟ این شیوه برخورد همه را به سمت سرخوردگی و رادیكالیزه شدن مطالبات پیش میبرد. من صمیمانه و مشفقانه عرض میكنم كه این به نفع هیچ كس در ایران نیست. اهل خرد و دانایی به امید دولت نمانند لذا همه باید مشاركت كنند حتی اگر با تحقیر و تلخكامی مواجه شوند. خاضعانه از اهل خرد میخواهم كه به كمك دولت و حكومت بیایند تا از این شرایط عبور كنیم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود در رابطه با وابستگیها به دنیای خارج افزود: در همین ماجراهای ناآرامیهای اخیر، ببینید دو متحد استراتژیكی كه توسط سیاست خارجه كشور تعیین شده، با ما چه كردند! روسیه قضیه پهپاد را راه انداخت كه خدا این بیشفقتی تاریخی آنها را ختم به خیر كند. من سهم ندانمكاریهای طرف ایرانی را نادیده نمیگیرم اما میخواهم بگویم كه ببینید روی دیوار چه كسی یادگاری مینویسید. در همین ایام كه مداخله نامتعارفی از ناحیه رسانههای خارجی برای دامن زدن به ناآرامیها رخ داد، یكی از كارهای شگرف دولت به غایت محافظهكار چین این بود كه با یك فرد ورشكسته ایرانی در شبكه دولتی چین مصاحبه كردند. آنها كه اهل سیاست هستند، میفهمند این یعنی چه! امیدوارم كسانی بفهمند كه این عبارت دشمنِ دشمن من، دوست من است خیلی سادهانگارانه است. آنچه روسیه و چین به نمایش گذاشتند، عین كاری است كه متحدان استراتژیك محمدرضا پهلوی با او كرده بودند.
نزدیك به دوسوم پذیرفتهشدگان در دانشگاه، خانمها بودند و همزمان با سقوط مشاركت زنان مواجه بودهایم. درآمد زنان برای درآمد خانوار خصلت مكمل دارد یعنی باید راه را باز كنید تا زنان، مشاغل متناسب با صلاحیتهای خود را داشته باشند نه اینكه بزرگترین مداخلات در زندگی آنان را تا حد حیاط خلوتشان ببرید. اینها نیمی از جمعیت این كشور هستند. نمیشود آنها را از بازار كار برانید و از شرم، آمارهای طلاق را بپوشانید و طبقهبندی كنید تا نگویید وقتی زنان شاغل نباشند خانوادهها متزلزل میشوند. ما در این زمینه خطاهای خیلی غیرعادی مشاهده میكنیم. مومنی در پایان سخنان خود گفت: اینكه ما علیرغم همه سرخوردگیها و روندهای ناامیدكننده و یأسآور هنوز انگیزه داریم و یافتههایمان را با همه مخاطراتش در میان میگذاریم به خاطر این است كه مسائل ایران در تسخیر علم قرار دارد. اگر حكومتگران گرامی علم را فصلالخطاب قرار دهند، هم میتوانیم بفهمیم چرا دچار انحطاط شدهایم و هم سازوكارهای برونرفت را ارایه دهیم.