دنیای قلم -علی میرزامحمدی : تجارب اعتراضها چه خیابانی و غیر خیابانی در هر سطح و حجم نشان میدهد كه همه اعتراضها دارای لیدر و تمركز مدیریتی نیستند، بلكه بخشی از آنها بدون لیدر و تمركز مدیریتی و از منظری سیال هستند. درباره این نوع اعتراضها به صورت خلاصه به نكات زیر میتوان اشاره نمود: - برخلاف اعتراضهای متمركز كه با سركوب، یا تطمیع و گفتوگو با لیدرها برای اقناع، كنترل میشوند، اعتراضهای سیال از چنین ویژگی برخوردار نیستند. در اینچنین اعتراضهایی همه افراد، لیدر و سرچشمه شعلهور شدن آتش اعتراضی محسوب میشوند. - آنچه به گسترده شدن اعتراضهای سیال، یاری میرساند آن است كه مخاطبان اعتراضهای سیال دقیقا نمیخواهند ماهیت واقعی معترضین و خواستههای آنها را به رسمیت بشناسند. این عدم تمایل، مانع از تشكیل حلقه اتصالی بین معترضین و مخاطبان اعتراضها برای شنیدن و شنیده شدن میشود. این مساله با شناختهای ناقص و نادرست از جمعیت اعتراضی و تعمیم آماری نادرست و شیوههای برخورد تحقیرآمیز و تحلیلهای یكطرفه تشدید میشود. - یكی از اشتباهات مهلك حاكمیتها در تحلیل اعتراضهای سیال آن است كه بر اساس ویژگیهای افراد دستگیرشده دست به تعمیم میزنند. در صورتی كه اعتراضهای سیال در مقام تشبیه، «ویژگی كوه یخی» دارند؛ به این معنا بخشی از آن در معرض دید است اما بخش مهمی از آن ناپیدا است. بر این اساس هرچند هسته جمعیتی كف خیابان از جوانان هستند، اما به این سادگی نمیتوان درباره تركیب سنی واقعی معترضین شامل معترضین محافظهكار و كف خیابان نظر داد. - اعتراضهای سیال از ماهیت ناشناخته ماندن معترضین، برای گسترده شدن و تداوم خود بهره میگیرد. اما به محض دستگیری یا كشته شدن افراد خود تلاش میكند تا آنها را به عنوان نماد خود معرفی كند. این پارادوكس گمنامی- شهرت به پیچیدگی اعتراضهای سیال میافزاید. - اعتراضهای سیال از ماهیت پنهان كردن ترس معترضین در زیر چتر «همه یا هیچكس» برخوردار هستند.
- اعتراضهای سیال از ماهیت خلقالساعه بودن و ابداع شیوههای جدید برخوردار هستند. یكی از این شیوهها، توانایی مناسبتسازی زمانی و تقارن آنها با مناسبتهای تقویمی است. معترضین به راحتی میتوانند مناسبتهای تقویمی و تقارن تصادفی آنها را با تحولات اعتراضی به نفع جریان خویش تفسیر كنند . - جهش جوامع از اعتراضهای متمركز و با لیدر به اعتراضهای سیال و بدون لیدر، نشاندهنده ناامیدی اقشار مختلف از تصمیمسازان سیاسی و اجتماعی و نقش آنها در اصلاح امور اجتماعی است. در اینچنین جوامعی، متوسط جامعه در تحلیل مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، خود را از تصمیمسازان دولتی برتر و محققتر میداند و با نقد تصمیمهای اتخاذی حاكمیت، آنها را نمیپذیرد و شیوههایی را برای مقاومت و تمرد از آنها جستوجو میكند. در اینچنین جوامعی افراد به انتظار اینكه فردی پیشگام اعتراض شود نمینشینند، بلكه هر فرد خود را پیشگام میداند . - كنترل اعتراضهای بدون لیدر و سیال بسیار دشوار است. رویكردهای كنترلی در اعتراضهای سیال و بدون لیدر باید مبتنی بر اقناع جمعی و انجام اصلاحات ریشهای و پایدار باشد؛ مگر نه بهرهگیری از رویكردهای امنیتی و سخت و سركوب معترضین راه به جایی نخواهد برد و این اعتراضها در جایی دیگر و به شكلی متفاوت، دوباره شعلهور خواهد شد .