کد خبر : 266682 تاریخ : ۱۴۰۱ سه شنبه ۳ آبان - 08:12
شرایط گرگ و میش و عبور از بحران برای عبور از چالش‌های پیش‌رو در زمان پسابحران چه باید كرد؟ این پرسشی است كه این روزها مطرح است كه فعالان سیاسی و تحلیلگران به اندازه توان فكری خود تلاش می‌كنند به آن پاسخ دهند.

دنیای قلم - برای عبور از چالش‌های پیش‌رو در زمان پسابحران چه باید كرد؟ این پرسشی است كه این روزها مطرح است كه فعالان سیاسی و تحلیلگران به اندازه توان فكری خود تلاش می‌كنند به آن پاسخ دهند. 


محمدصادق جوادی‌حصار:در شرایط فعلی بسیاری از ساختارهای تبلیغاتی و رسانه‌ای حكومت از توان كافی برای اقناع عمومی و ایجاد اعتماد بهره‌مند نیستند، بلكه به قوه عاقله‌ای نیاز است كه بتواند چنین نقشی را ایفا كند. واقع آن است كه قوه عاقله‌ای كه بتواند كشور را از چالش‌های پیش‌رو عبور دهد، در متن نهادهای اجرایی، تقنینی و امنیتی نیست و گزاره دیگری وجود دارد كه اتفاقا طی سال‌های اخیر تلاش زیادی برای تضعیف آنها صورت گرفته است. تنها نهادی كه می‌تواند در شمایل یك قوه عاقلانه به عبور كشور از بحران پیش‌رو كمك كند، نهادهای باقیمانده مدنی هستند كه اندك اعتبار و آبرویی نزد مردم داشته و دارند. نظام هم می‌تواند به حسن‌نیت و توانایی آنها برای كاهش التهابات اعتماد كرده و به آنها تكیه كند.

 

تا این التهاب از میان نرود و تا قوه عاقله‌ای جایگزین نیروی برخورد نظامی و امنیتی نشود، امكان عبور از بحران وجود ندارد. البته امكان كنترل بحران است، اما امكان عبور از بحران وجود ندارد. یعنی در حقیقت نیروهای مجری، قانونگذار و امنیتی تدبیرساز و تدبیر‌گر نتوانسته‌اند با شیوه عمل‌شان طی سال‌های اخیر كاری كنند كه وقتی وعده‌ای می‌دهند، مردم باور كنند. وقتی برنامه‌ای می‌دهند، مردم قبول كنند. این روند اطمینان‌ساز ایجاد نشده است و مردم امروز اعتمادی به این ساختارها ندارند. باید توجه داشت كه مردم رفتارهای پیچیده‌ای دارند، وقتی مردم جایی به دلیل برخوردهای امنیتی و سلبی كوتاه می‌آیند این به معنای پذیرفتن همه خواسته‌های طرف مقابل نیست، بلكه مردم ساكت می‌شوند برای تجدید قوا، برای تدبیر و برای تدبر در چشم‌انداز آینده. بنابراین بهترین نهادی كه می‌تواند زمینه ساماندهی وضع موجود را فراهم سازد، قوای عاقله ملت است.

قوای عاقله ملت هم كه متاسفانه به دلیل شیوه‌های نامناسب از چرخه تصمیم‌سازی كشور دور مانده‌اند. از این منظر یكی از راه‌های رسیدن به آرامش اجتماعی، برگشتن از راه طی شده است. مسوولان از مسیری كه در گذشته طی كرده‌اند باید بازگردند.

 

هر اندازه كه عدم اعتماد ایجاد كرده‌اند باید اعتماد را جایگزین آن كنند. اعتمادآفرینی هم با شعار، فریب و برخورد امنیتی ایجاد نمی‌شود، بلكه با تلطیف قلوب است كه اعتماد حاصل می‌شود. بر اساس اعلام خود مسوولان همه كسانی كه در خیابان بوده‌اند كه مزدور اجنبی نبوده‌اند.

به گفته برخی آقایان اغفال شده‌اند. كسی كه اغفال شده، كتك خورده و آسیب دیده، با نصیحت و امر و نهی و... كه راضی نمی‌شود، بلكه باید از او دلجویی شود، به او لبخند زده و عذرخواهی شود. باید اعلام شود كه ما هم تقصیر داشتیم كه شرایطی را ایجاد كردیم كه در زاهدان مومن نمازگزار با خائن فریبكار درهم آمیختند و امكان تشخیص آنها فراهم نشد.كسی كه در لباس دوست آمد و بنا بر گفته مسوولان انتظامی اغتشاش ایجاد كرد بر اثر غفلت مسوولان این شرایط را ایجاد كرده است. در واقع در شرایط گرگ و میش است كه مردم خطا می‌كنند (به فرض اینكه خطایی صورت گرفته باشد) این مسوولان هستند كه زمینه چنین عدم شفافیتی را ایجاد كرده‌اند. اگر با مردم شفاف صحبت می‌شد، چنین شرایطی ایجاد نمی‌شد. اساسا مردم چرا باید علیه نظامی كه خود ایجاد كرده‌اند، قیام كنند.‌ راه برون‌رفت از مشكلات فعلی كسب اعتماد و استفاده از قوه عاقلانه فاهمه خارج از قدرت سیاسی مستقر است.