دنیای قلم -سیاست خارجی ایران طی یك ماه گذشته دستخوش تحولی شده كه در 43 سال گذشته بیسابقه بوده است. از آنجا كه این تحول تا حد زیادی تحت تاثیر واكنش افكار عمومی بینالمللی به اعتراضات جاری در ایران است، میتوان عواقبی دامنهدار را از این رهگذر متصور شد. برخی عوامل فرعی مانند عدم توافق در مورد برجام و ادعای غرب مبنی بر فروش پهپاد و موشك به روسیه نیز مزید برعلت شده و سیاست خارجی كشور درهمه زمینهها و از همه جوانب تحت تاثیر قرار گرفته است. لذا صرفنظر از اینكه اعتراضات جاری در كشور چه سرنوشتی بیابد، ممكن است تاثیر تحولات جاری بر سیاست خارجی موقتی و گذرا نباشد.این تحولات در چند سطح قابل بررسی است: 1- در سطوح غیررسمی، اعتراضات در ایران و به ویژه جان باختن یك دختر جوان و نقش عمدهای كه دختران و زنان در اعتراضات داشتهاند، در بر دارنده همه عناصر دراماتیك برای جلبتوجه افكار عمومی بینالمللی بوده و دلیل اصلی شرایط جدیدی است كه برای سیاست خارجی ایران رقم خورده است. طی این دوره، واكنش طیفی از چهرههای سرشناس هنری، ورزشی و فرهنگی بینالمللی حتی موجب جلبتوجه بخشهایی از مردم در كشورهای مختلف شده كه معمولا به تحولات سیاسی، به ویژه سیاست خارجی، بیتوجه هستند. این امر فینفسه و صرفنظر از اینكه دولتهای غربی چه میگویند و چه مواضعی دارند، تحول بیسابقهای در رابطه با ایران است. نكته مهمتر این است كه جان باختن یك دختر جوان در ارتباط با حجاب و اعتراض زنان به حجاب اجباری در یك كشور اسلامی خاورمیانه در شرایطی رخ داده كه طی چند دهه گذشته شماری از دولتها و بخشهایی از افكار عمومی در سراسر جهان خود را با آنچه كه به «بنیادگرایی اسلامی» و «اسلام سیاسی» معروف شده، درگیر میدانستهاند. اقدامات تروریستی كه از سوی گروههایی مانند داعش و القاعده از مبدا خاورمیانه انجام شده، حساسیت فوقالعادهای نسبت به این گروهها ایجاد كرده است.
این سابقه موجب شده تا جریانهایی در سطوح رسمی و افكار عمومی در شماری از كشورها انگیزهای مضاعف برای حمایت از پدیدهای نو از همان مبدا بیابند كه با شعاری یكسره متفاوت، از زن و زندگی و آزادی میگویند. ممكن است دولتها و مجامع بینالمللی كه طی بیش از دو دهه گذشته مقابله با تروریسم از مبدا خاورمیانه را در راس اولویتهای خود داشتهاند، بكوشند تا تحولات در ایران را به عنوان تقابلی با بنیادگرایی تفسیر كنند و اهمیتی استراتژیك و فراملی و فرامنطقهای برای آن قائل شوند. در چنین صورتی ممكن است مجموعه كنشها و واكنشها نسبت به تحولات داخلی در ایران دامنهدار شود. 2- در سطوح رسمی، واكنش دولتهای غربی به اعتراضات در ایران گسترده و غیرمنتظره بوده است. تعلیق مذاكرات برجام كه قبل از اعتراضات پیش آمد و ادعای بیمیلی برخی در ایران به احیای آن به غربیها امكان داده تا با دست باز واكنش نشان داده و اجازه دهند تا روابطشان با ایران دستخوش تلاطمی كمسابقه شود. اظهارات تند مقامات اروپایی، امریكایی و كانادایی در مورد تحولات ایران و تحریمهایی كه از سوی آنها اعمال شده را باید عقبگردی جدی در روابط دانست.در حالی كه در یكی، دو هفته اول تصور میشد كه تفاوتی در واكنش كاخ سفید و وزارت خارجه امریكا وجود دارد، اكنون به نظر میرسد كه با گذشت زمان وزارت خارجه امریكا به كاخ سفید نزدیك شده و حتی كار تا آنجا پیش رفت كه وزیر خارجه امریكا با چند چهره ایرانی كه «فعال جامعه مدنی» خوانده شدند، رسما و علنا ملاقات كرد و هدف آن «بررسی راههای كمك به معترضان علاوه بر تسهیل اینترنت» خوانده شد. تا آنجا كه به برجام مربوط میشود، وزارت خارجه امریكا در 12 اكتبر از اینكه «اكنون تمركز امریكا بر احیای برجام نیست» و امریكا بر «چگونگی حمایت از معترضین در ایران» متمركز است و اینكه «احیای برجام قطعا قریبالوقوع نیست»، سخن بگوید. نهایتا تكرار این سخنان توسط رابرت مالی، نماینده امریكا در مذاكرات برجام كه همواره بیشترین تمایل را به پیشرفت كار داشته، تحول مهمی بود. او نیز گفت اكنون برجام در دستور كار نیست و مسائل دیگری در دستور كار است. مقایسه شرایط كنونی بین ایران و امریكا توسط سخنگوی كاخ سفید با شرایطی در اوج جنگ سرد كه طی آن ریگان هم شوروی را «امپراتوری شر» مینامید و هم به همراه گورباچف درگیر مذاكرات خلع سلاح بود، موجب شده تا برخی این فرض را مطرح كنند كه گویا مقامات امریكا مشغول بررسی الگوی مشابهی در رابطه با ایران هستند. 3- در این میان مساله سومی موجب پیچیدهتر شدن وضعیت شده است و آن اتهام استفاده از پهپادهای ایرانی در جنگ اوكراین و نیز اتهام برنامهریزی برای صدور موشك ایرانی به روسیه است. در این رابطه، بهرغم اینكه آقای امیرعبداللهیان و شورای امنیت ملی كرارا ارسال پهپاد به روسیه برای «استفاده در جنگ اوكراین» را تكذیب كردهاند، دولتهای فرانسه، انگلیس و امریكا از آنچه نقض قطعنامه 2231 مینامند، سخن میگویند. اگر چه تحریم تسلیحاتی علیه ایران در این قطعنامه در اكتبر 2020 خاتمه یافت، این دولتها مدعی شدهاند كه پهپاد كامیكازه در حكم موشك است و صدور آن توسط ایران همچنان تا 2023 ممنوع است. این ادعاها میتواند زمینهسازی برای اقدامی در چارچوب ماده 11 و 12 قطعنامه 2231 در شورای امنیت یعنی توسل به «مكانیسم ماشه» با هدف اعاده قطعنامههای قبلی علیه ایران باشد. نكته مهم در این رابطه این است كه روسیه و چین امكان توسل به وتو برای جلوگیری از این اقدام را ندارند.
منبع: اعتماد