دنیای قلم -بیش از 120 سال از روزی که نخستین سینماتوگراف به ایران وارد شد، میگذرد؛ هنر – صنعت - رسانهای که حتی در این سالها با وجود همه حواشی، جایگاه ویژهای دارد و توجه بسیاری از اقشار را به خود جلب می کند. در تقویم رسمی کشورمان، 21 شهریور به عنوان روز ملی سینما گرامی داشته میشود؛ روزی که در آن، سالنهای سینما، فیلمها را نیمبها نمایش میدهند تا یادمان نرود هنر هفتم روزگاری چه ارج و قربی در کشورمان داشت و سالنها چطور مملو از جمعیت بودند. در گزارش امروز به این مناسبت، به مهمترین و تأثیرگذارترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران میپردازیم و دلایل اثرگذاری هرکدام را مرور میکنیم.در این فهرست نام آثار دیگری چون«گوزنها»،«عروس»،«کلاه قرمزی و پسر خاله»،«طلا و مس»،«شور عشق» و ... میتوانست جاگیرد که به علت کمبود فضا از آن ها صرف نظر کردیم.
هرجا سخن از شروع سینما در ایران است، نامی از اولین فیلم ناطق ایرانی هم هست. «دختر لر» ساخته خان بهادر اردشیر ایرانی که از قضا اهل هند بود اما نخستین فیلم ناطق سینمای ایران را ساخت! پیش از این فیلم، سینماهای کمتعداد تهران، عموما آثار کوتاه خارجی را به نمایش میگذاشتند. گفته میشود نمایش این فیلم، کمک ویژهای به رونق اقتصادی سالنهای سینمای تهران در آن روزها کرد.
در سالهای پایانی حیات فیلمفارسی، در واکنشی به این نوع آثار، موج نوی سینمای ایران به وجود آمد. یکی از سردمداران نخست موج نو که به عنوان یکی از فیلمهای بسیار تحسینشده و فوقالعاده پرفروش در پیش از انقلاب شناخته میشود، «قیصر» بود که روی محصولات سینمایی پس از خود، تأثیر فوقالعادهای گذاشت. این فیلم را مسعود کیمیایی در 28 سالگی ساخت و هنوز که هنوز است، به عنوان یکی از برترین آثارش شناخته میشود.
داریوش مهرجویی در 30 سالگی، فیلمی ساخت که نهتنها در زمان خود مهم و شاخص شد و به عنوان یکی از آغازگران موج نو شناخته میشود بلکه یک دهه پس از تولید، مایه نجات سینمای ایران شد. در حالی که در اوایل انقلاب، عدهای با اصل سینما مخالفت میکردند، تمجید امام خمینی(ره) از این فیلم باعث شد اصل سینمای ایران زنده بماند. بخشهایی از فیلم نامه این اثر که همچنان به عنوان یکی از برترین آثار تاریخ سینمای ایران شناخته میشود، بعدها به کتابهای درسی نیز راه یافت.
در سال 1356 و زمانی که شعلههای اعتراضات مردم کمکم زبانه میکشید و دیگر انقلاب اسلامی در دسترس مینمود، مسعود کیمیایی اثری نمادین ساخت که به نوعی، پیشبینی وقوع انقلاب اسلامی تعبیر شد. فیلمی درباره یک قیام مذهبی علیه ارباب ظالم روستا که در سال 57 اکران و پرفروش شد. میگویند در بحبوحه آتش زدن سینماها در روزهای انقلاب، مردم سینماهای نمایشدهنده «سفر سنگ» را آتش نمیزدند!
در نخستین روزهای پس از انقلاب اسلامی، ایرج قادری کارگردان و سعید مطلبی نویسنده فیلمفارسی، شماری از ستارههای سینمای پیش از انقلاب را جمع کردند و فیلمی نمادین ساختند که نشان درخواستشان برای توبه بود. فیلمی که در همان روزهای نخست، به سرعت پرفروش شد اما سینماگر تندرویی که خود بعدها از قطار انقلاب پیاده و فراموش شد، مردم و مسئولان را علیه «برزخیها» و سازندگانش شوراند. در نتیجه فیلم توقیف و هنرمندانش ممنوع از کار شدند.
لقب پرتماشاگرترین فیلم تاریخ سینمای ایران، به تنهایی برای درک اهمیت «عقابها» کافی است. این فیلم اثری از ساموئل خاچیکیان که پیش از انقلاب نیز با آثاری قابل توجه از نظر تکنیکی شناخته میشد، در سال 64 اکران عمومی شد و تا 22 سال بعد، حدود 10 میلیون و 200 هزار قطعه بلیت فروخت. خاچیکیان با این فیلم روی شماری از آثار جنگی زمان خود مانند «کانی مانگا» و «افق» نیز تأثیرگذار بود. «عقابها» هنوز هم برای مخاطب جذاب است.
در سال 1364 همکاری مشترک محمدعلی طالبی و مرضیه برومند، در «شهر موشها» که نسخه سینمایی برنامهای تلویزیونی به همین نام بود، آغاز جدی سینمای کودک را رقم زد، در حالی که تا پیش از آن، عملاً فیلم چندانی در جریان سینمای کودک تولید نمیشد و آن چه روی پرده میرفت، بیشتر «درباره کودک» بود تا «برای کودک». فیلم عروسکی «شهر موشها» برای سالها یک نمونه موفق و پرفروش فیلم کودک بود و بسیار جریانساز شد.
هر صحبتی از فیلمهای تأثیرگذار سینمای ایران به خصوص در روز ملی سینما، بدون ذکر نامی از سعدی سینمای ایران ناقص است. سینمای زندهیاد علی حاتمی در عین حال که خاص و بیبدیل است، به عنوان مثال کمنظیر سینمای ملی شناخته میشود. «مادر» نیز به عنوان یکی از بهترین آثار این فیلم ساز شاخص، زمینه ای کاملا ایرانی و بومی دارد و از این منظر، یک فیلم نمونه در تاریخ سینمای ماست.
مدت کوتاهی پس از پایان جنگ تحمیلی، سینمای دفاع مقدس وارد دوران تازهای شد. به تدریج فیلمهایی که در قاب تصویر، اصل جنگ و شلیک گلولهها را نمایش نمیدادند، سر رسیدند. در سال 1371، ابراهیم حاتمیکیا پا را فراتر گذاشت و در «از کرخه تا راین»، برای نخستین بار یک ملودرام دفاع مقدسی ساخت. فیلمی بسیار تأثیرگذار و تماشایی که پرمخاطب شد و خیل ملودرامهای اجتماعی با مضامین مرتبط با جنگ تحمیلی را در سینمای ایران کلید زد.
کمال تبریزی در نیمه دهه 70، تصمیم به ساخت اثری گرفت که به اولین فیلم کمدی دفاع مقدسی تبدیل شد و در تاریخ سینمای ایران و به خصوص آثار ژانر دفاع مقدس، اثری ویژه گذاشت. «لیلی با من است» موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین فیلم نامه از جشنواره فیلم فجر شد که در نوع خود، اتفاق چشمگیری برای یک فیلم کمدی است. این فیلم در نمایش عمومی نیز گیشه مناسبی داشت.
اغراق نیست اگر زندهیاد عباس کیارستمی را بینالمللیترین فیلم ساز کشورمان بنامیم. در سال 1376 فیلم ساده و مینیمال او با نام «طعم گیلاس» در یک اتفاق تاریخی برای سینمای ایران، نخل طلای جشنواره فیلم کن را برد؛ فیلمی که بعدها در بسیاری از فهرستهای سینمایی، به عنوان یکی از آثار شاخص تاریخ سینمای جهان برگزیده و در میان علاقه مندان جدی سینما، محبوب شد.
هر روایتی از سینمای پس از انقلاب اسلامی، بدون اشاره به «آژانس شیشهای» ناقص است. فیلم نمونه دهه 70 که به سینماییترین شکل ممکن، تغییرات جامعه و گفتمان سیاسی را به تصویر کشید تا در نهایت در جشنواره فیلم فجر رکورددار دریافت سیمرغ شد و در نمایش عمومی هم پرفروش. بسیاری این فیلم را بهترین اثر ابراهیم حاتمیکیا میدانند؛ فیلمی که شاید دفاع مقدسیترین فیلم سینمای ایران است، در حالی که در آن تنها یک گلوله شلیک میشود.
«بچه های آسمان» یکی از فیلمهای کالت سینمای ایران است که در خارج از کشور نیز بسیار مورد توجه قرار گرفت و برای نخستین بار، ایران را نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان کرد؛ هرچند در نهایت به آن نرسید. میگویند اگر سال قبل از آن در ماجرایی عجیب از معرفی به اسکار کنار گذاشته نمیشد، قطعا اسکار را میبرد. مجید مجیدی پس از «بچههای آسمان» فیلمهای موفق دیگری هم ساخت اما همچنان با همین فیلم به یاد اغلب مخاطبان میآید.
اصغر فرهادی از نیمه دهه 80 مسیرش را تغییر داد و در «درباره الی» دومین فیلم خود در مسیر تازه اش، بسیار تأثیرگذار بود. این فیلم با موفقیتهای جشنوارهای و جهانی خود از جمله فروش هفت میلیون دلاری در جهان، سنگ بنای یک موج بزرگ سینمای اجتماعی را گذاشت و فیلمهای پرشماری به تقلید از فرهادی و به طور مشخص فیلم «درباره الی» ساخته شدند و شماری از فیلم سازان هم برچسب تقلید از فرهادی را خوردند.
سومین تجربه اصغر فرهادی در روایت طبقه متوسط جامعه که در سال 89 ساخته شد، دومین فیلم تاریخساز کارنامهاش شد. فیلمی که حتی ورای حد تصور سازندهاش در دنیا مورد توجه قرار گرفت. «جدایی نادر از سیمین» از خرس طلایی جشنواره برلین شروع کرد و بعد به درو کردن جوایز سینمایی ادامه داد و در نهایت، مهمترین اتفاقی که رقم زد و حالا به خاطر آن شناخته میشود، کسب نخستین جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان برای ایران است.
سینمای دفاع مقدس که در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 کم وبیش دچار تکرار شده بود و با قوت سابق دنبال نمیشد، در سال 92 با «شیار 143» ساخته مهم نرگس آبیار، پا به عرصهای تازه گذاشت و حضور نسل تازهای از فیلم سازان را به خود دید؛ فیلمی که حواشی هم داشت. ماجراهایی که «شیار 143» داشت تا در نهایت به جشنواره فیلم فجر رسید و استقبالی که از آن در جشنواره و سپس در نمایش عمومی شد، خودش میتواند سوژه یک فیلم مستقل باشد!
کمدی «نهنگ عنبر» ساخته سامان مقدم در سال 1393 به تولید رسید و یک سال بعد نمایش داده شد. فیلمی که در ابتدا به نظر میرسید یک کمدی معمول دیگر رضا عطارانی است اما جریان پررنگ پرداختن به نوستالژیهای دهه 60 و شوخی با آنها را آغاز کرد که همچنان در سینما ادامه دارد. «نهنگ عنبر» با وجود این که کمتر از نمونههای متأخر خود مانند «هزارپا» فروخت اما واجد کیفیتی حداقلی بود که در برخی آثار بعدی یافت نشد.
در حالی که سینمای اجتماعی با تمرکز بر طبقه متوسط، پس از یک دهه، دچار تکرار شده بود، در سال 94 جوانی 26 ساله به نام سعید روستایی با «ابد و یک روز»، مسیر تازهای در سینمای ایران باز کرد؛ مسیری که اگرچه با نمایش عریان اعتیاد، بیکاری، فقر و آسیبهای اجتماعی، به نظر تصویر زشتی از ایران امروز را به نمایش میگذاشت اما به هر حال با استقبال تماشاگران مواجه شد و سرآغاز سینمای پایین شهری شد. «ابد و یک روز» میان مردم و منتقدان بسیار محبوب شد.
نویسنده : مصطفی قاسمیان