دنیای قلم - خانواده سالم، خانوادهای است که بین اعضای آن ارتباط سالم و سازنده برقرار باشد. یکی از مشکلات رایج نوجوانان با والدینشان، ایرادهای پیاپی از سمت آنهاست. چند روز قبل دختر ۱۶ سالهای به پلیس مراجعه کرده و از سرقت ۵۰۰ میلیون تومان طلا توسط مردی رمال خبر داده و گفته است: «... مدتی بود که مادرم مدام غر میزد و میگفت چرا این قدر با گوشی تلفنهمراهت در حال چت کردن هستی و تمام وقتت را با گوشی تلف میکنی. گلایههای مادرم تمامی نداشت و من که از رفتارهای مادرم خسته شده بودم، به پیشنهاد دوستم از یک رمال کمک گرفتم تا طلسمی بدهد که زبان مادرم را ببندم و دیگر او به من گیر ندهد و با رفتارهایش اذیتم نکند...»(منبع : ایران). این یک نمونه از خطرهای گلایههای مداوم والدین است. در ادامه، چند توصیه به والدین درباره جایگزینهای غرزدنهای بیفایده و پردردسر خواهیم داشت.
این دختر نوجوان در ادامه گفته است: «مرد رمال پیشنهاد داد به یکی از روستاهای اطراف تهران بروم و در کنار قبر شماره 17 گورستانی که اسمش را هم به من گفته بود، طلاهایم را دفن کنم و حدود 24 ساعت بعد، به گورستان برگردم و طلاها را بردارم تا مشکلم حل شود اما روز بعد وقتی برای برداشتن طلاها رفتم، از آنها خبری نبود». در این بین ما باید خانه و خانواده را مهمترین کانون تامینکننده نیازهای روانی یک نوجوان بدانیم؛ چرا؟ چونکه در این سن به دلیل این که مستقل میشوند، خیلی راحت یا تحت تاثیر محیطاند یا دوست دارند با هم سنوسالهایشان باشند و زمان بیشتری را در بیرون از خانه بگذرانند. پس باید اصل ما این باشد که فضای خانه و خانواده سرشار از امنیت، آرامش و جذابیت باشد تا اگر نوجوانمان مشکلی هم دارد، قبل از گرفتن تصمیمهای عجیب و غریب مانند پول دادن به رمال، با ما حرف بزند. بنابراین من به عنوان یک پدر یا مادر باید با نوجوانم حرف مشترکی داشته باشم، شوخی کنم، از او نظرخواهی کنم و ... .
اساس یک رابطه سالم و درست میان شما و فرزندتان محبت کردن و دوست داشتن بیقید و شرط است. این همان چیزی است که به نظرم این دختر 16 ساله از آن محروم بوده است. مهمترین مسئله این است که فرزند نوجوان شما بداند شما او را همانطوری که هست، پذیرفتهاید. خیلی وقتها فکر میکنند پذیرش شما نسبت به آنها کم شده و این هم به دلیل مستقل شدن آنها و رسیدن به سن بلوغ است. در این شرایط ما باید به آنها حس محترمانه بودن بدهیم و بگوییم که قابل احترام اند و ما هم سن و سال شما بودیم و این شرایط را درک میکنیم.
وقتی با نوجوانتان روبهرو میشوید، حتی اگر از او به خاطر یک رفتار یا تصمیم عصبانی هستید، با حرکات بدنتان و زبانتان نباید با او مواجه شوید یعنی او نباید احساس کند که شما میخواهید به او حمله یا او را تنبیه یا قضاوت کنید. به جای غر زدن و ایرادگرفتنهای روی اعصاب که بی فایده هم خواهد بود، از عبارات و کلماتی استفاده کنید که همه مثبت و تشویقی برای تغییر باشد؛ ابتدا باذکر یک نکته مثبت از نوجوانتان شروع کنید، سپس مطلب اصلی را که مدنظرتان است، بگویید و درباره آن مسئله صحبت کنید و مجدد یک نکته مثبت از او بگویید. مثلا به او بگویید: «از این که من بچهای مثل تو دارم خوشحالم»؛ و به او یادآوری کنید زمان استفاده از تبلت را مدیریت کند زیرا شما را نگران کرده است.
در هر فرصتی که پیش میآید، با فرزندان نوجوانتان صحبت کنید و در یک فضای گرم و صمیمانه، ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کنید. مثلا وقتی میبینید نوجوانتان ۲ ساعت در اتاقش با گوشی نشسته، از این فرصت استفاده کنید، یک استکان چای با کشمش به اتاقش ببرید و بگویید دوست دارم امروز با هم چای بخوریم. نکته آخر هم این که برای اعمال مقررات سعی کنید در مرحله اول خودتان به آنها پایبند باشید. پدری که خودش سیگار میکشد، نمیتواند به نوجوانش بگوید سیگار بد است و نکش یا مادری که خودش مدام با گوشیهمراه بازی میکند نباید به دختر نوجوانش بگوید این کار را نکن. نویسنده : دکتر الناز علوی| متخصص روانشناسی