کد خبر : 266071 تاریخ : ۱۴۰۱ چهارشنبه ۱۲ مرداد - 10:38
طلاق در خانواده های ثروتمند طلاق به وقت پولداری شکل و شمایل دیگری دارد اینجا را بخوانید

دنیای قلم -«در این شکی نیست که یکی از دلایل طلاق و افزایش آن، مشکلات‌ اقتصادی است و به‌ طور کلی، شرایط مالی زوج ها بر کیفیت زندگی‌مشترک تاثیر می‌گذارد اما دلیل آمار بالای طلاق در زندگی‌هایی که زوج‌ها نگرانی بابت پول ندارند، چیست؟ به تازگی معاون اجتماعی وزیر کشور ضمن ارائه گزارشی از روند فعالیت‌های معاونت امور اجتماعی وزارت کشور با بیان اینکه آسیب‌های اجتماعی در حال رشد است، گفته: «۶۵ درصد معتادان غیر متجاهر از شاغلان بوده و بیشترین طلاق‌ها در میان قشر ثروتمند است.» (منبع خبر: فرارو) همچنین سال ۹۷ بود که سازمان ثبت‌ احوال کشور با بررسی جغرافیای‌ شهری در میزان طلاق‌ها، منطقه شمیرانات (از مناطق بالاشهر تهران) را رتبه یک بیشترین آمار طلاق و گذر از خط‌ قرمز اعلام کرد که متأسفانه به ازای هر ۱۰۰ ازدواج، ۶۷ طلاق به‌ وقوع می‌پیوسته است. در ادامه به دلایل طلاق در ازدواج‌هایی که مشکل مالی هیچ نقش و جایگاهی در مسیر جدایی ندارد، اشاره می‌شود.

 

زوج هایی که با «نه» شنیدن بیگانه‌اند

 

در تعریف ازدواج داریم که «من و تو می‌شویم ما» و این یعنی هر کدام از ما باید از برخی خواسته‌ها بگذریم تا زندگی‌مشترک‌مان پیش برود اما فرزندان خانواده‌های پولدار به دلیل اینکه نازپرورده هستند و کمتر نه شنیده‌اند، گذشت برای‌شان سخت است.

 

مغروربودن به‌ خاطر ثروت

 

زوج‌های پولدار از آستانه تحمل بسیار کمتری برخوردارند و تصور می‌کنند چون پولدار هستند، همسرشان باید آها را همانطور که هستند، بپذیرد. تلاش نکردن برای بهتر شدن و حذف رفتارهای بد از شخصیت خود و مغرور بودن به ثروت، از مسائلی است که کوچک‌ترین مشکل در چنین زندگی‌هایی را به بحران تبدیل می‌کند.

 

وابستگی بیش از حد به خانواده‌ها

 

زوج‌های پولدار که معمولا به دلیل ثروت پدر و مادرهای‌شان در این شرایط مالی قرار می‌گیرند، این مجال و اجازه را به خانواده‌های خود می‌دهند که از همان روزهای اول ازدواج، در همه مسائل زندگی‌شان مداخله کنند. علت این دخالت، به وابستگی فرد به خانواده‌اش باز می‌گردد. دختر و پسر وقتی درصدد تشکیل زندگی‌مشترک هستند. باید این حس را به والدین شان بدهند که ما می‌توانیم.

 

ناآشنایی با مهارت‌های مالی

 

بله، پول هرچقدر هم که زیاد باشد به مدیریت نیاز دارد. نداشتن مدیریت مالی در بیشتر فرزندان خانواده‌های پولدار دیده می‌شود زیرا والدین از کودکی، آنها را در رفاه مالی بزرگ کرده‌اند و چگونه خرج کردن را به آنها یاد نداده‌اند. آنها گاهی همسر خود را به عنوان عابربانک همیشه پر پول می‌بینند و سبک مطرح کردن این خواسته‌شان را یاد ندارند. همین مسئله باعث مشکلات زیادی در زندگی‌های مشترک می‌شود.

 

قبح‌هایی که ریخته شده است

 

امروزه مهم‌ترین عامل طلاق شاید ناهمخوانی فرهنگ و شیوه ازدواج و رواج فرهنگ طلاق باشد. امروز خیلی راحت‌تر از گذشته طلاق انجام می‌شود و قبح آن ریخته است. همچنین خانواده و جامعه حتی برای پولدارترها هیچ نوع تعلیم و آموزشی درباره به‌طور مثال درک همسر، تامین نیازهای عاطفی همسر و ... در اختیار نسل جدید و جوانان نمی‌گذارند. از آن طرف، الگوی روابط در این چند دهه اخیر دچار تغییرات بنیادینی شده به‌گونه‌ای که بسیاری از روابطی که زمانی ناهنجار تلقی می‌شد، متاسفانه امروزه ازنظر برخی عادی تلقی می‌شود. هم اکنون تعریف جامع و قابل قبولی از تفاوت رابطه اجتماعی و معقول زن و مرد با رابطه عاطفی و گاهی فرازناشویی بین آنها نداریم حتی بعضی از زوج‌ها، ارتباط‌های‌ مجازی با افراد دیگر را در شمول خیانت‌ زناشویی به حساب نمی‌آورند زیرا طبق تعاریف قدیمی، خیانت صرفا به رابطه‌ جنسی یکی از زوج‌ها با یک غریبه اطلاق می‌شود؛ در حالی که آثار مخرب هر دو به یک میزان است. اگر می‌خواهیم میزان طلاق کاهش پیدا کند، باید گفتمان اصولی، علمی و سراسری را  با توجه به سنت، فرهنگ و اعتقادات‌مان در این باب آغاز کنیم تا تعاریفی متناسب با شرایط روز به جامعه ارائه شود.»