دنیای قلم -حکم قصاص مرد جوانی که متهم بود ۱۳ سال قبل در جریان درگیری مرتکب قتل شده نقض و ادعا شد قاتل فرد دیگری است.
به گزارش اعتمادآنلاین، ۱۳ سال قبل خبر درگیری بین چند مرد جوان به پلیس تهران گزارش شد. وقتی ماموران در محل حادثه حاضر شدند پی بردند درگیری بین سه برادر و مرد جوانی به نام کامران اتفاق افتاده و در این نزاع کامران جانش را از دست داده است.
در همان ابتدا مشخص شد سه برادر فرار کرده‌اند. پنج ماه از جنایت گذشته بود که پلیس رد سه برادر را در کوه‌های آوج یافت و آنها را بازداشت کرد. آنها به درگیری قبلی با کامران و قتل او اعتراف کردند.
سه برادر به اتهام مشارکت در قتل در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند. در آن جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس سه برادر به حمله خونین به قربانی اعتراف کردند و به تشریح ماجرا پرداختند.
به این ترتیب قضات دادگاه، سه برادر را به قصاص محکوم کردند. مدتی از صدور حکم قصاص نگذشته بود که مادر کامران اعلام کرد فرزندش با برادر بزرگ‌تر به نام مجید درگیر بوده و عامل اصلی جنایت مجید است. زن سالخورده از دو برادر کوچک‌تر گذشت کرد. به این ترتیب دو برادر دیگر به نام‌های معین و مبین پس از گذراندن دوره محکومیت‌شان از زندان آزاد شدند و حکم قصاص مجید در دیوان عالی کشور تایید خورد و قطعی شد.
در حالی که نزدیک به ۱۳ سال از جنایت گذاشته و مجید در یک قدمی چوبه دار بود برادر کوچکش مبین به پلیس آگاهی رفت و قتل را گردن گرفت. او مدعی شد قاتل اصلی او بوده و در این سال‌ها از ترس به قتل اعتراف نکرده اما حالا که از مادر مقتول رضایت گرفته است می‌خواهد واقعیت را بگوید.
با این ادعای تازه، مجید درخواست اعاده دادرسی کرد و گفت برادر کوچکش به نام مبین که حالا از مادر قربانی رضایت گرفته و از زندان آزاد شده، قاتل اصلی است. او همچنین به گواهی پزشکی قانونی نیز اعتراض کرد و گفت: کارشناسان پزشکی قانونی در معاینه جسد اعلام کرده بودند یک ضربه به سر قربانی عامل تامه مرگ بوده و ضربه‌های دیگر کشنده نبوده است. پس ممکن نیست ما سه برادر هر کدام یک ضربه به سر قربانی زده باشیم.
با این ادعا حکم قصاص مجید در دیوان عالی کشور شکسته شد و قضات دادگاه درخواست اعاده دادرسی او را پذیرفتند. مجید این بار در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
در ابتدای جلسه مادر قربانی در جایگاه ایستاد و در حالی که اشک می‌ریخت درخواست قصاص کرد و گفت می‌داند چه اتفاقی افتاده است و برادران متهم دروغ گفته‌اند. این زن گفت: برادران متهم حالا که من نسبت به آنها اعلام رضایت کرده‌ام، می‌خواهند برادرشان را نجات دهند و دروغ می‌گویند.
او گفت: من به قصاص نشدن دو برادر کوچک رضایت داده‌ام اما می‌دانم مجید پسر مرا کشته و حالا بعد از ۱۳ سال به دروغ قتل را گردن برادرش می‌اندازد. به همین خاطر برای او قصاص می‌خواهم.
وقتی مجید در جایگاه متهم ایستاد گفت: باور کنید من ضربه کاری را به سر کامران نزدم. برادر کوچکم او را زد اما من چون برادر بزرگ بودم قتل را گردن گرفتم.
سپس مبین که با قرار وثیقه آزاد بود روبه‌روی قضات ایستاد و گفت: من آن زمان کم‌سن‌وسال بودم. به همین خاطر اشتباه کردم و با قمه ضربه کاری را به سر کامران زدم؛ اما برادرهایم اجازه ندادند به قتل اعتراف کنم و مجید خودش قتل را گردن گرفت. من در این سال‌ها عذاب وجدان داشتم. به همین خاطر تصمیم گرفتم حقیقت را بگویم. حالا هم می‌گویم من قاتل کامران هستم. برادرم بی‌گناه در زندان است، اما چون بزرگ‌تر بود و نسبت به من احساس مسئولیت می‌کرد و درگیری هم به خاطر او اتفاق افتاده بود به قتل اعتراف کرد.
سپس وکیل متهم در جایگاه حاضر شد و دفاعیات خود را مطرح کرد.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.