دنیای قلم -با استعفای حجت عبدالملكی از دولت سیزدهم كه به نوعی یكی از نمادهای جوان انقلابی در این دولت بود، ناظران بیرونی منتظرند ببینند چه كسی قرار است، جانشین او در این وزارتخانه شود. چهرهای كه قبل از روی كار آمدن دولت سیزدهم، یكی از منتقدین سرسخت دولت یازدهم و دوازدهم بود و اظهارات او بعد از استعفایش باز هم مورد توجه قرار گرفته و مجددا در رسانهها منتشر شد. عبدالملكی گمان میكرد همه مشكلات موجود در وزارتخانهای كه قریب به مدت یك سال سكاندار آن بود به افرادی بازمیگردد كه با حذف آنها و روی كار آمدن دولت انقلابی حل و فصل میشود. با چنین تحلیل وهمآلودی بود كه ایجاد یك میلیون شغل در طول یك سال را به مردم وعده داد. اینكه جانشین عبدالملكی چه تحلیل متفاوتی از او دارد (یا ندارد)، میتواند به این استعفا معنا بخشد. هر چند اقدام او برای كنارهگیری در نوع خود كمسابقه است، اما اینكه پس از این استعفا در چه مسوولیتی به كار گرفته شود نیز معنادار بودن این استعفا را بیشتر نمایان میكند. به جز عبدالملكی وزرای دیگر دولت رییسی نیز وعدههایی وهمآلود از این نوع دادهاند. وعده ساخت یك میلیون مسكن در كنار ایجاد یك میلیون شغل، تك رقمی كردن نرخ تورم و به صفر رساندن آن و... نیز ناشی از همین تحلیلهای عوامانه و توهمآلودی بود كه پیش از روی كار آمدن این دولت و به ویژه در شعارها و تبلیغات انتخاباتی مطرح میشد. حالا یك سال پس از روی كار آمدن این دولت كه به یكدستی كامل حكمرانی در كشور ختم شده است، به خصوص حامیان و مدافعان این یكدستی هم خود در معرض این پرسش هستند و هم به پرسشگرانی از دولت مورد حمایت خود تبدیل شدهاند كه؛ «چه شد آن وعدهها و شعارها؟» عمر دولتها چهار سال است و باید بر این مبنا بتوانند آثار حضور و پیامدهای مثبت عملكرد خود را به حامیان نشان دهند و تا پایان چهار سال نمیشود مدام ناكارآمدیها و سوءمدیریتها را به بانیان وضع موجود نسبت داد.
از قبل از روی كار آمدن این دولت قابل پیشبینی بود كه با توجه به كسری بودجه، حجم بالای نقدینگی، تورم و تداوم تحریمها حتی ادامه و حفظ وضع موجود نیز ممكن نیست. چه بسا در دولت گذشته 6 ماه فرصت بود تا دستگاه دیپلماسی ما بتواند برجام را احیا كند. حتی محمدجواد ظریف سوگند خورد كه كاندیدای ریاستجمهوری نمیشود كه بتواند در فرصت پس از روی كار آمدن بایدن برجام را احیا و سایه تحریمهای ظالمانه را از سر مردم ایران بردارد، اما تحقق هدف یكدست شدن حاكمیت مانع از حضور موثر او در این بزنگاه حساس و تاریخی شد. البته احیای برجام و قرار گرفتن سیاست خارجی ما در ریل مناسب، تنها جزیی از راهحل عبور از مشكلات و بحرانهای رو به افزایش ایران است و ناگفته پیداست كه برجام نسخه شفابخش همه مشكلات پیش روی اقتصاد ایران نیست. اما مساله اصلی را باید در رویكردهای ضدتوسعهای دانست كه توجیهگر ویژهگزینیها، نظارت استصوابی و محدود شدن دایره حضور شایستگان و متخصصانی دانست كه یا خانهنشین شدهاند یا رفتن را بر ماندن در كشور خود ترجیح دادهاند. تا ویژهگزینی جایگزین شایستهگزینی است در بر همین پاشنه خواهد چرخید. با این رویكرد با استعفا و كنار رفتن یك فرد امید چندانی به اصلاح سیاستگذاریها نمیتوان داشت. تنها نسخه شفابخش برای كار آمدی حكمرانی در ایران توجه به خواست مردم، تلاش برای كاهش رنج آنها و تن دادن به الزامات حكمرانی خوب ذیل توسعه دموكراتیك، همهجانبه و پایدار است. در غیر این صورت روزبهروز بر ناكارآمدیها و بحرانها و شكاف بین حاكمیت و ملت افروده خواهد شد. بنابراین آنان كه آگاه نیستند باید بدانند، با یك استعفا بهار نمیشود.
آذر منصوری