کد خبر : 255415 تاریخ : ۱۴۰۱ شنبه ۳۱ ارديبهشت - 09:00
دو پرده از نمایش تراژیك تحریم آیا یوزهای ایرانی قربانی تحریم شدند ؟ اینجا را بخوانید

دنیای قلم -  در روزهای اخیر دو پرده از نمایش آثار تحریم در جایی كه انتظارش را نداشتیم، مشاهده كردیم. پرده اول مربوط به توله یوزهایی بود كه مدتی است در فضای خبری كشور مطرح هستند. در خصوص مرگ دومین توله یوز، معاون سازمان محیط زیست مصاحبه‌ای با رسانه‌ها انجام داده است.دو گزاره حاوی دو نكته بسیار مهم در این مصاحبه نهفته است: «تمامی شیرها به دلیل مسائل تحریم‌ها، مستقیما قابل خرید نیست و همین‌ها باعث شد توله دوم را از دست دهیم.» و در گزاره‌ای دیگر گفته شده: «یوزپلنگ گونه خاصی است و دانش آن را نداریم و طبیعتا باید از دامپزشكان خارج از كشور كمك بگیریم.» دو مساله مهم در این دو گزاره كه به زبان ساده بیان شده‌اند، سال‌هاست كه در كشور ما، تبدیل به یك مجادله سیاسی رنج‌آور شده است.

 

با همه توان، در همه تریبون‌ها زمین و زمان را به هم‌ می‌بافتند تا آثار تحریم را انكار و تكذیب كنند؛ هرچه گفته می‌شد تحریم فقرگستر است و شادی را از زندگی مردم ستانده و بر رنج جامعه افزوده، گویندگان متهم به وادادگی و بی‌عرضگی!! می‌شدند. هرچه استدلال می‌شد كه برای برخی مسائل، خصوصا دارو و تكنولوژی‌های برتر روز، نیازمند تبادل دانش در سطح‌جهانی هستیم؛ جور دیگری اتهام زده می‌شد. خبر مرگ توله یوزهای ایرانی تاسف‌انگیز است و این مصاحبه با نكاتش تامل‌انگیزتر. اما پرده دوم این داستان را گزارشگر ویژه سازمان ملل در كنفرانس مطبوعاتی در معرض دید گذاشت؛ جایی كه یادآوری كرد: «تحریم‌ها ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیارد دلار از دارایی‌های ایران را مسدود كرده و موجب افزایش قیمت كالاهای وارداتی و كاهش كیفیت آنها شده است.» او گفت كه تحریم‌ها روی واردات دارو و مواد غذایی هم اثر گذاشته است.

 

او همچنین به حضور نیم میلیون كودك افغانستانی در ایران اشاره كرد در حالی كه حتی آژانس‌های سازمان ملل هم به خاطر تحریم‌ها نمی‌توانند تعهدات‌شان برای كمك به ایران را جهت رسیدگی به این مساله انجام دهند. این دو موضوع به‌ خوبی نشان از اثرگذاری غیرقابل انكار تحریم‌ها، نه تنها بر اقتصاد بلكه حتی بر سبك زندگی ایرانیان در همه شوونات اجتماعی دارد كه البته شاید برای مردم امری روشن و بدیهی باشد، اما همچنان شاهد هستیم كه برخی مسوولان و فعالان سیاسی هنوز درصدد انكار آن برمی‌آیند و در تداوم مشی سیاسی ناپسندی كه هدف از آن تخطئه دولت قبل بود، اهمیت تحریم را انكار می‌كنند. آنها می‌دانند كه اگر امروز به آثار تحریم اقرار كنند با این پرسش مواجه خواهند شد كه در این‌ صورت چرا در سال‌های گذشته كه تحریم با شدت و جدیت بیشتری به اجرا گذاشته می‌شد، سكوت پیشه كردند و گاه فراتر از سكوت در همراهی ناخواسته با تحریم‌كنندگان، دولت را تنها مقصر وضعیت اقتصادی كشور در كوران آن جنگ شوم اقتصادی و روانی می‌دانستند.

 

به یاد می‌آورم كه در آن روزها و در حالی كه دولت سخت سرگرم حق‌خواهی ملت ایران در مجامع بین‌المللی و فشار بر دولت یاغی امریكا برای رفع تحریم‌هایی بود كه جان و مال ملت را به مخاطره انداخته بودند، عده‌ای در داخل كشور به خیال آسیب رساندن به اعتبار دولت، اثر تحریم‌ها را به هیچ گرفته و به این‌ ترتیب خوراك تبلیغاتی برای كارزار فشار حداكثری فراهم كردند. در آن مقطع دشوار و زجرآور كه نمایندگان پیشرو ما در آن مجامع از آثار ویرانگر تحریم بر دارو، غذا و مایحتاج زندگی مردم سخن می‌گفتند؛ بدترین دشمنان ایران با استناد به همان كم‌اندیشان در داخل كشورمان، برچسب دروغگویی به نمایندگان و وكلای این ملت در دادگاه‌های بین‌المللی می‌زدند. هر چه بود آن روزهای سخت گذشت و تاریخ قاضی منصفی است. امروز به بهانه دو اتفاق مزبور، خواستم به منكران تحریم یادآوری كنم كه اگر ارزیابی دولت‌ها را در ویرانگری تحریم‌ها نمی‌پذیرید لااقل شاید از سرنوشت یوزهای ایرانی و روایت فرستاده ویژه سازمان ملل واقعیت‌ها را دریابید. پیش‌تر، وقتی از تاثیر مرگبار تحریم‌های ظالمانه در تهدید زندگی، معیشت، نشاط و روان جامعه و نیز از همبستگی تحریم و اف‌ای‌تی‌اف در به خطر انداختن جان انسان‌ها سخن گفته می‌شد، ‌باید ریسك انواع برچسب‌ها به جان خریده می‌شد. این روزها آنچه انكار می‌شد، اندك اندك بر زبان‌ها جاری می‌شود. امروز كاملا مشخص شده است كه هیچ كس در پی گره زدن تحریم‌ها به سفره مردم نبود . اقتصاددانان برجسته و واقع‌گرا گفتند و نوشتند كه اقتصاد این روزهای ایران سیاسی و رفتاری است.

 

آن روز برخی اقتصاد‌كم‌دانان، چه فریادها سر دادند؛ (نمی‌خواهم بگویم این گوی و این میدان، كجایید ‌ای پهلوانان سخن!) تحریم سفره مردم را قیچی كرده بود. تفكیك سفره مردم از برنامه رفع تحریم هم غیر واقع‌بینانه بود و هم نقش تحریم‌گران در كاهش سفره مردم را نادیده می‌گرفت. به نوعی اشغالگران زندگی را مبرا می‌نمود و جهت‌گیری را به غلط با امیال سیاسی داخلی به دولت وقت نسبت می‌داد. به هر حال، به نظر من باید از شفافیت گفتاری این روزها استقبال كرد. خوشبختانه امروز به مدد تلاش‌های صورت گرفته، از ایران رفع شبح امنیتی‌سازی شده و امریكا تبدیل به یك محكوم اخلاقی و تنها در عرصه بین‌المللی شده است. امروز مدبرانه‌ترین تصمیم این است كه تا زمانی كه هنوز ایران در سمت مظلوم و دولت امریكا در سمت تحریم‌گر قرار دارد و به نحوی جامعه جهانی ایران را صاحب حق قلمداد می‌كند، مدیریت تحریم‌زدایی را به پیش ببریم. تجربه تاریخی و كارشناسان برجسته‌ای كه امروز مشخص شد دلبسته‌ترین افراد به میهن بوده‌اند و نه به بیگانه؛ معتقدند در گذر زمان تغییرات جهانی و محیطی اوضاع را پیچیده‌تر می‌كند. در همین روزها شاهد بودیم كه روس‌ها با برنامه‌ریزی و بدون هیچ ملاحظه‌ای منافع خود را دنبال می‌كنند و به دنبال منافع خود بازارهای انرژی و فولاد كه از مزیت‌های صادراتی ما به شمار می‌رود را آسیب‌پذیر كرده‌اند. بازی چین، خریدار عمده نفت ما نیز مبتنی بر منافع خودشان دنبال می‌شود و این طبیعت نظام اقتصادی سیاسی است. كلام آخر اینكه هر گونه اصلاح ساختار در بخش اقتصاد بدون اصلاح ساختار در بخش سیاسی كارآمد نبوده و بسیار پیچیده خواهد بود. بدون تردید همه از تلاش‌های دولت برای احقاق حق مردم در دستیابی به منافع اقتصادی در فضای بین‌الملل و عقب راندن تحریم‌گران استقبال می‌كنند و حمایت همه گروه‌هایی كه تا دیروز متهم ماجرا بودند را نیز خواهند داشت.

علی ربیعی