دنیای قلم -
جامعۀ ایرانی تاب افزایش قیمتها را از دست داده است. این نکتهای است که این روزها بخشی از اصولگرایان بیش از دیگران نسبت به آن هشدار میدهند.
گرانی هم به نظر من امری محتوم است! اگر تیزبینترین و کارآمدترین اقتصاددانان تاریخ نیز یکجا جمع شوند و نسخهای برای اقتصاد ایران بپیچند، با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کشور، کاربست نسخۀ تجویزی آنها در بهترین وضعیت فقط میتواند روند افزایش قیمتها را آهستهتر کند نه اینکه آن را متوقف سازد.
مردم اما کاهش روند افزایشی قیمتها را نه حس میکنند و نه برایشان اهمیت دارد. آنها کاهش و یا ثباتِ اصل قیمتها را خواستارند و این با هیچ ابزاری ممکن نیست.
این را در همان پیشنهاد نخستام به آقای رئیسی با پررنگترین واژهها گوشزد کردم و از او خواستم که برای افزایش سطح تابآوری اجتماعی در مقابل تورم و افزایش قیمتها، تماس مستقیم با آمریکا و احیای برجام را در سریعترین زمانِ ممکن به پیش ببرد تا همزمان با فشار گرانیها، روزنهای رو به افقِ بهبود اقتصادی نیز گشوده شود و مردم را کمی آرام کند.
دولت رئیسی اما در این زمینه به طرز ناباورانهای تعلل پیشه کرده و فرصت طلایی زمان محدود را به مخاطره انداخته است. اینکه عامل این تعلل از درون دولت است یا خارج از آن، به درستی نمیدانم؛ اما هر که هست، کمر به شکست زودهنگام دولت بسته است.
به آقای رئیسی در آن نامه تأکید مؤکد کردم که هر که میگوید بدون احیای برجام، اقتصاد ایران قابل کنترل است، یا قصد فریب دارد و یا نقشهای برای شکست دولت کشیده است. پس از آنها برحذر باش!
دولت آقای رئیسی اما گویی در دام همان افراد افتاده و با تعللی بیثمر، جامعه را درمعرض خطری قرار می دهد که از قضا کم اهمیتترین وجه آن، همانا شکست دولت اوست و وجوه دیگر این خطر برای جامعۀ ایرانی بسیار ویرانگرتر است.
احمد زیدآبادی