دنیای قلم -خیانت به همسر نه تنها جرمی مستقل محسوب میشود بلکه زمینهساز جرائم دیگری از جمله قتل و جنایت میشود. به همین سبب بررسی علل خیانت به منظور یافتن راههای حل این مساله اهمیت بسیاری دارد. دکتر مریم رامشت روانشناس در گفتوگو با اعتمادآنلاین به بررسی دلایل خیانت زنان پرداخته است.
مریم رامشت، روانشناس دلایلی مانند ازدواج بدون شناخت و در سن کم، گسترش شبکههای اجتماعی، نبود حمایت از زنان و سریالهای ماهوارهای را از دلایل خیانت میداند.
رامشت میگوید: همیشه وقتی موضوع خیانت در میان است تصور این است که مردان خیانتکار هستند. طبق شرایطی که در جامعه ایران است، مردان از لحاظ اینکه بخواهند به سمت زن دیگری بروند دست بازتری دارند؛ اما پدیدهای که ما در سالهای اخیر با آن بیشتر روبهرو هستیم متاسفانه خیانت زنان است. بعضی اوقات میبینیم که در زندگی مشترک اختلافی وجود دارد و زنی بهخاطر همین اختلافات به سمت شخصی دیگر میرود. این مساله سالیان زیادی است که وجود دارد و میتوان گفت قدیمیترین دلیل خیانت است؛ اما پدیدهای که تازگیها اتفاق افتاده این است که زن زندگی خوبی دارد و با همسر اختلافی هم ندارد، اما در کنار همسر، با فردی دیگر نیز دوست میشود که این موضوع دلایل متعددی دارد.
او درباره دلایل چنین روابطی توضیح میدهد: اول اینکه بحث ازدواج در جامعه ما مشکلاتی دارد. هرچه ازدواجها با شناخت کم و سن پایینتر و به صورت فامیلی و قومی باشد این پدیده بیشتر اتفاق میافتد، چون فرد مهارت و شناخت و تجربه زندگی ندارد. فرد در سن ۳۵ سالگی به بعد که به سمت میانسالی میرود تازه متوجه میشود چه چیزی از زندگی میخواهد در حالی که با ازدواجی که در کودکی و نوجوانی داشته خود را در قلابی میبیند که راهی برای رهایی از آن ندارد. بنابراین به سمت دیگران میرود. دلیل بعدی شرایط سخت جدایی است. بحث مهریه، آبرو، موضوعات فرهنگی و مشکلات بعد از طلاق که گریبان زنان را میگیرد باعث میشود زن و مرد چندان به طلاق تن ندهند؛ بنابراین گاه به سمت خیانت میروند.
دکتر رامشت میافزاید: نکته دیگر عدم حمایت از زنان است که باعث ایجاد سرخوردگی میشود و در برخی موارد دیده شده زن به دلیل داشتن خانواده نابسامان و اینکه نمیتواند نیازهای خود را مرتفع کند، برای فرار از خانه پدری ازدواج میکند. این گروه از زنان خلأهای عاطفی دارند که اگر همسر هم نتواند برطرف و نقش خود را ایفا کند، فرد را به سمت روابط غیرمعمول سوق میدهد.
دکتر رامشت دلیل دیگر خیانت را گسترش شبکههای اجتماعی میداند و میگوید: دسترسی برای ارتباط برقرار کردن بسیار وسیع شده است؛ یعنی قبلاً خیلی سخت بود زنی با کسی ارتباط برقرار کند. معمولاً خیانت در یک شرایط اضطراب به فکر فرد میرسد و میتواند افول کند یا درمان شود. نبود شبکههای اجتماعی باعث میشد فرد دسترسی آسان نداشته باشد و به خودش آسیب دوباره با خیانت کردن نزند؛ اما حالا دسترسی راحت افراد به یکدیگر از طریق اینترنت باعث این مساله شده که به صورت پنهانی رابطههایی را برقرار کنند. البته سطح این روابط متفاوت است که میتواند اینترنتی یا حضوری باشد و فرد را به سمت خیانت ببرد.
او به پدیده خیانت به عنوان یک مساله اعتراضی نیز نگاه میکند و میگوید: مساله بعدی این است که برخی خانمها به عنوان ابزار اعتراض از آن استفاده میکنند و به تلافی خیانت همسر دست به خیانت میزنند.
این روانشناس میگوید: عامل دیگر ماهواره است. صداوسیمای ما به لحاظ برنامهها گیرایی لازم را ندارد؛ اما کشورهایی مثل ترکیه بیشترین درآمد را از سریالها دارند و سریالهای آنها مورد استقبال مردم بیشتر کشورها قرار میگیرد. یکی از فاکتورهایی که این سریالها را جذاب میکند رابطههای پنهانی و خیانت است. تاثیرپذیری از این سریالها حتی گاهی خانوادهها را از درون به هم میریزد، اما چون تلویزیون ایران نتوانسته نیاز جامعه را تشخیص دهد و برنامه مطابق نیاز مردم تولید نکرده است افراد جامعه ما به سمت ماهواره و فیلمها و سریالهایی میروند که در آنها با پدیده خیانت به بدترین شکل ممکن روبهرو شده و آن را یک اتفاق معمول نشان میدهند.
رامشت در پایان توضیح میدهد: بیننده تحت تاثیر این سریالها تقلید و کمکم جسارت و شجاعت ارتکاب خیانت را پیدا میکند. کیسهایی داشتهام که فرد خود را به جای هنرپیشه در سریال یا فیلم گذاشته و سعی کرده مثل آن شخصیت زندگی کند، بدون اینکه بداند دنیای واقعیت با سریال و فیلم فرق بسیار زیادی دارد. بسیاری از سریالهای ترکیهای جسارت ارتکاب چنین کاری را به زنان میدهند و همین هم باعث بروز مشکلات بسیار زیادی شده است.