دنیای قلم -در شرایطی كه شاخصهای اقتصادی كشور در شرایط مطلوبی قرار ندارد و بر اساس اعلام كارشناسان، یكی از دلایل بروز مشكلات اقتصادی مرتبط با عدم احیای برجام ، تد اوم تحریمها است، پرسشهای فراوانی پیش روی افكار عمومی قرار دارد . یكی از این پرسشها این است كه چرا در زمان دولت گذشته كه گفتوگوها تا حد چشمگیری پیش رفته بود و دو طرف در آستانه دستیابی به یك توافق قابل قبول قرار داشتند، به دلیل مسائل جناحی و گروهی این توافق حاصل نشد؟
اساسا آیا برخورد سیاسی و جناحی با مقولاتی كه به منافع ملی كشور و معیشت مردم ارتباط مستقیم دارد، كاری عاقلانه است؟ امروز مسوولان رده بالای مدیریت كشور، ریشه مشكلات اقتصادی كشور را در تحریمها و عدم احیای برجام میدانند، در حالی كه در گذشته همین چهرهها اعلام میكردند كه ارتباطی میان برجام و مشكلات اقتصادی وجود ندارد. در گذشته و بعد از امضای برجام در سال 95 توسط دولت قبل، چهرهای مانند ترامپ با رفتارهای افراطی در صحنه سیاسی امریكا، ظهور كرد. نهایتا ترامپ در سال 97 از برجام خارج شد و دامنه وسیعی از تحریمها را نیز علیه ایران اعمال كرد كه قرار گرفتن نام سپاه در لیست گروههای تروریستی یكی از این تحریمها است. این روند تا انتخابات 2020 ایالات متحده ادامه داشت تا اینكه جو بایدن توانست ردای ریاستجمهوری امریكا را به تن كند و دوباره بحث احیای برجام را پیش بكشد.
مذاكرات در 6 دور در ماههای پایانی دولت روحانی ادامه پیدا كرد و نهایتا اعلام شد كه نتایج لازم حاصل شده و میتوان به یك توافق مطلوب دست پیدا كرد. بنا به دلایل گوناگون این امر ممكن نشد تا فرصتی برای دولت جدید فراهم شود كه این مذاكرات را به سرانجام برساند و دستاورد آن را به نام خود برداشت كند. این تاخیر اما از منظر اقتصادی برای كشور تبعات زیان باری را به دنبال داشت. بر اساس اعلام كارشناسان تنها در حوزه صادرات نفت به اروپا، ایران میتوانست روزانه بین 550 تا 600 میلیون بشكه صادرات نفتی داشته باشد.
این عدد در هر ماه درآمدی حول و حوش 1.5میلیارد دلار را برای كشور به همراه میآورد.اگر این عدد را ضرب در 9ماه تاخیر در مذاكرات كنیم به اعدادی و ارقامی حول و حوش 15میلیارد دلار میرسیم كه رقم قابل توجهی است. از سوی دیگر تاخیر در صادرات نفتی به كره جنوبی، ژاپن وسایر كشورهای شرق آسیا، صادرات نفت به هند و... بخشی دیگر از منافع اقتصادی كشور را بر باد داد. تاخیر در جذب سرمایههای خارجی، تداوم مشكلات كشور در نقل و انتقالات بانكی، معضل صادرات به كشورهای همسایه، افزایش انتظارات تورمی، كمبود و گرانی ارز و... بخشی از تبعات اقتصادی زیانباری است كه به دلیل تاخیر در مذاكرات ایجاد شده است.
دولت جدید بعد از تاخیر چندماهه، سكان مذاكرات را به دست گرفت و مطالبات خود را مطرح كرد. درست است كه كشورهایی چون چین، روسیه، فرانسه، آلمان، انگلیس و... مایل هستند كه ایران به صحنه تجارت و اقتصاد بینالمللی باز گردد و بازار ایران را برای فروش محصولات خود در اختیار داشته باشند. اما باید توجه داشت كه طرف اصلی گفتوگوهای برجامی ایران و امریكا هستند و تا زمانی كه امریكا مهر تایید بر توافق نزند، امكان دستیابی به تفاهم ممكن نیست. بعد از مدتی، دولت جدید كه پیش از این عنوان كرده بود، مطالبات خودش را در برجام مطرح كرده بود، اعلام كرد كه خواستهاش، تداوم همان برجام قبلی است.
در این میان مشخص نشد، اگر مطالبات ایران همان مطالبات قبلی است، چرا اجازه داده نشد در زمان دولت قبل، روند احیای برجام صورت گیرد. امروز اما مانع تازهای در برجام ایجاد شده است، امریكا اعلام كرده كه حاضر نیست نام سپاه پاسداران را از لیست گروههای تروریستی خارج سازد و برای این منظور (خارج ساختن نام سپاه از لیست گروههای تروریستی) ایران باید بر سر مسائل منطقهای مذاكره كند.امریكا خواستار گسترش چتر گفتوگوها با ایران بر سر مسائل منطقهای است. به هر حال ایالات متحده بعد از خروج از افغانستان نشان داد كه در حال تجمیع ظرفیتهای خود برای مقابله با چین است. ایران هم تا به امروز هزینههای فراوانی در منطقه كرده است.
باید دید آیا در میان این منافع متضاد روند احیای برجام از سر گرفته خواهد شد یا اینكه مذاكرات، بدون دستیابی به توافق تداوم خواهد داشت؟ اما مساله اصلی آن است كه مشكلات اقتصادی و معیشتی امروز فشار سنگینی را بر دوش دهكهای متوسط و محروم كشور ایجاد كرده است. قیمت اقلامی چون گوشت، برنج، مرغ، روغن و... امروز سر به فلك میزند و زمانی كه با متولیان امر درباره چرایی بروز این مشكلات صحبت میشود از تحریمها و برجام سخن میگویند. امروز حتی مشكل پلهبرقیهای شهر تهران به مساله تحریمها گره زده میشود، امری كه نشان میدهد، ارتباط مستقیمی میان مشكلات اقتصادی و عدم احیای برجام وجود دارد.
فریدون مجلسی