دنیای قلم - این روزها در سطوح مختلف علمی و فضای عمومی كشور، گزارشهایی از رشد خشونت كلامی و فیزیكی در انحا و اشكال مختلف دیده و شنیده میشود. در این زمینه میتوان به آمارهایی كه مشاوران، روانشناسان، روانپزشكان و جامعهشناسان ارایه میدهند، مراجعه كرد. قطعا خشونت و رشد آن علل و دلایل مختلفی دارد كه ابعاد و زوایای آن در حوزههای فردی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی مورد بررسی صاحبنظران قرار گرفته و همچنان نیز میگیرد. اما یكی از دلایل مهم خشونت و رشد آن، خودشیفتگی فرهنگی و خودحقپنداری افراد یا گروههای اجتماعی و حتی نظامات سیاسی و حاكمیتی در بستر تاریخ بوده است.
به عنوان مثال، اكنون كه در ماه مبارك رمضان قرار داریم و به سالگرد شهادت امیرالمومنین علی(ع) نزدیك میشویم به مفاهیمی عینی در تاریخ اسلام مانند خوارج بر میخوریم كه از بارزترین نمادهای جریاناتِ دینی خود شیفته است كه جنایات بیشماری را در تاریخ اسلام رقم زده است. مهمترین این جنایات به شهادت رساندن مرد خدا و نمود عینی عدالت بر بلندای تاریخ، علی(ع) است كه زمین و زمان را برای همیشه سوگوار ساخت. متاسفانه تفكرات برآمده از خوارج در تاریخ به پایان نرسید و امروز نیز انواع و اقسام گروههای تكفیری را میتوان در تداوم خوارج در جهان امروز ردیابی كرد. افراد، گروهها یا جامعه خود شیفته كسانی هستند كه تصور میكنند خود و آرای آنها بینظیر است و همه انسانها باید به مانند آنها فكر و عمل كنند و در غیر این صورت به صورت خشونتآمیزی افرادی كه در این حلقه قرار نمیگیرند باید طرد یا حذف شوند.
در جهان مدرن نیز نازیسم كه طی دو جنگ جهانی، میلیونها انسان را به ورطه نابودی كشاند از جمله این تفكرات خودشیفته و خشن است. گونههای مختلفی از این نگرش خودشیفته در ملل و اقوام دیگر نیز قابل مشاهده هستند. در میان مسلمانان نیز گروههای تكفیری، القاعده، داعش و... در لایههای مختلفی از جامعه اسلامی و در میان مسلمانان لانه كردهاند و نفرت و خشونت میآفرینند. با استناد به مقاله علمی دكتر نوربالا، روانپزشك مشهور و معتبر كشور، شیوع اختلال خودشیفتگی در ایران بین 1.6 دهم تا 2درصد از جمعیت بالینی و كمتر از 1درصد از جمعیت عمومی كشور را در بر میگیرد. افراد و جریانات خودشیفته و خود حق پندار، احساس خود بزرگبینی و حقپنداری ویژهای دارند. خود و گروههای نزدیك به خود را بسیار مهم میپندارند. فكر میكنند، شخص یا جریان منحصر به فردی هستند و تصور میكنند دیگران باید به طرز خاصی با آنان همراهی كرده و از آنان پیروی كنند. احساس استحقاق و برتری آنان كاملا چشمگیر است و تاب و تحمل انتقاد دیگران را ندارند. از انتقادات دیگران عصبانی میشوند و بعضا با خشونت با منتقدان برخورد میكنند. یا ممكن است با بیاعتنایی كامل با انتقادات مطرح شده روبهرو شوند. این دسته از افراد تنها نظر خود را قبول دارند.
روابط آنان شكننده است و این روابط به سرعت به سمت خشونت كلامی و بعضا فیزیكی میل میكند. رفتار استثمارگرایانه در روابط بین فردی آنها، امری پیش پا افتاده و رایج است. آنها نمیتوانند همدلی با دیگران را از خود نشان دهند و تنها گاهی برای دستیابی به اهداف خودخواهانه خود، تظاهر به همراهی میكنند. برجستگی گرایش به احساس خود بزرگبینی سبب میشود قدرت یا مدیریت برای فرد یا گروه خودشیفته به عنوان بزرگ انگاشته شدن، تحسین شدن و هدایتگر بودن به حساب آید. بسیاری از واقعیتها را انكار میكنند یا آن را نادیده میگیرند.
همچنین به هنگام پیروزی یا شكست، گرایشهای مخرب و خشونتآمیز از خود نشان میدهند. خودشیفتگان فرهنگی، افراد و جوامع را دو پاره میكنند و آنان را به دو جریان «كاملا خوب» یا «كاملا بد» تقسیم میكنند. نكته مهم آن است كه خودشیفتگان، به رغم آمار اندكی كه از نظر تعداد و فراوانی دارند، اما ویروس خودشیفتگی مانند ویروس كرونا، بسیار خطرناك، مُسری، قابل تكثیر و انتقال است. اكنون كه ماه رمضان و بهار قرآن است و در این ماه بیشتر از هر زمان دیگری به مسلمانان تامل و تدبر در قرآن تاكید شده است، خوب است نگاهی به مفاهیم مهم قرآنی در این زمینه داشته باشیم. قرآن در عرصه خودشیفتگی فردی و اجتماعی مباحث مهمی را مطرح و در واقع راه را نمایان میكند. به عنوان مثال در قرآن بهطور مكرر از شخصی مانند «فرعون» به عنوان فردی خودشیفته و از پیروان او نیز به عنوان گروهی خودشیفته، نام برده میشود.
«إِنّ فِرْعوْن علا فِى ٱلْأرْضِ؛ بیگمان فرعون در زمین برتری جست و تكبر ورزید» (قصص آیه 4) و در ادامه قرآن گزارش میدهد كه فرعون به دلیل همین برتریجویی، خون دیگران را به زمین میریخت. «یُذبِّحُ أبْناءهُمْ...» و دست و پای كسانی را كه با او و خواستههایش مخالفت میكردند، قطع میكرد. به تعبیر قرآن نتیجه این خودشیفتگی، تفرقه و دوگانگی، تحقیر، استخفاف و اطاعت كوركورانه است. «قوم را تحقیر كرد و سپس از آنان اطاعت خواست» قرآن عمل فرعون را فقط به او نسبت نمیدهد و در آیه 54 سوره زخرف میگوید: «إِنهُمْ كانُوا قوْماً فاسِقِین« در واقع عمل او تسری پیدا كرده و جریانی را مانند خودش ایجاد كرده است.
و قرآن با صدای رسا به فرزندان انسان میگوید كه آنان، قومی فاسق هستند. كتاب آسمانی مسلمانان در تالیف و ریشهیابی ویژگیهای فرعون و جریان خودشیفته جامعه فرعونی اینگونه نتیجهگیری میكند،: «واسْتكْبر هُو وجُنُودُهُ فِی الْأرْضِ بِغیْرِ الْحقِّ؛ و فرعون و سپاهیانش به ناحق در زمین سركشی و تكبر كردند.» (قصص، آیه 39) در واقع فرعون این كارها را به دلیل برتری جویی و خود شیفتگی انجام میداد. قرآن ویژگیهای دیگری را نیز برای افراد و گروههای خودشیفته بر میشمارد كه بسیار قابل تامل و عبرتانگیز است. به عنوان مثال در آیه 188 آلعمران میفرماید: «به آنچه انجام دادهاند، شادمان هستند.» در واقع، كارهای خودشان را بسیار خوب و در مسیر حق میپندارند.
مهمتر از آن ذكر میشود: «یُحبون ان یحمدو بِما لم یفعلو؛ دوست دارند به آنچه انجام ندادهاند، ستایش شوند.» و سپس خداوند در ادامه همین آیه، عاقبت فرد یا گروه خودشیفته را اینگونه توصیف میكند: «پس گمان مبر كه برای آنان نجاتی از عذاب باشد، برای آنان عذابی دردناك خواهد بود.» امام المتقین علی(ع) كه دهه آخر ماه مبارك رمضان با شهادت ایشان رنگ عزا به خود گرفته، در زمینه خودشیفتگی بحثهای گرانقدری را برای فرزند انسان به یادگار گذاشته است. به عنوان مثال در خطبه قاصعه به انسان هشدار میدهد كه خودشیفتگی و تكبر چه بر سر فرد و جامعه میآورد. امیر المومنان در این خطبه میفرمایند: «زنهار، شما را به خدا از سرانجام وخیم ظلم و سوءعاقبت تكبر و خودپسندی بر حذر میدارم كه كمین گاه ابلیس و مركز كید و نیرنگ اوست. نیرنگی كه (تكبر خودپسندی و خودشیفتگی) با قلبهای مردان همچون زهرهای كشنده میآمیزد و هرگز از تاثیر فرو نمیماند و كسی از هلاكتش جان به در نمیبرد. نه عالم و دانشمند به خاطر علم و دانشش و نه فقیر به خاطر لباس كهنهاش.» این موضوع را همچنان در یادداشتهای بعدی دنبال خواهیم كرد تا بعد چه پیش آید....
غلامرضا ظریفیان