کد خبر : 244871 تاریخ : ۱۴۰۰ دوشنبه ۲۳ اسفند - 09:36
مانیفست انقلاب و خطر افراط از نگاه محسن هاشمی  رفسنجانی یادداشت محسن هاشمی را درباره سیاست ایران در ابتدای انقلاب اسلامی بخوانید.

دنیای قلم -علائمی از افراط در پیش از تهاجم عراق وجود داشت، از جمله توطئه‌های حذف قراردادها و تجهیزات نظامی چون هواپیماهای بلند پرواز و موشك‌های تهاجمی و دفاعی، بحث انحلال و تضعیف تصفیه ارتش، منازعات قومی و منطقه‌ای. تشدید اختلافات ایران و امریكا بعد از تصرف سفارت امریكا و طبعا عملیات نظامی امریكا در طبس، كودتای نوژه و چند مساله دیگر را باید به آن اضافه كرد. روشن است كه تجاوز رسمی موقعی آغاز شد كه ایران آمادگی ورود به جنگ را نداشت و ارتش در حال تصفیه و بازسازی بود و رابطه‌‌اش با منابع اصلی تامین نیازهای لجستیكی قطع بود. سپاه پاسداران تازه تاسیس شده و جوان بود و حتی وارد فاز نظامی نشده بود. 
آنچه مدیریت جنگ را خدشه‌دار می‌كرد اختلافات افراطی بین جناح‌‌ها و ناسازگاری‌های بنی‌‌صدر بود. نخست‌وزیری و رییس‌جمهوری در چالش بودند. فرماندهی بنی‌صدر بر نیروهای مسلح و ناسازگاری با نیروهای مردمی و سپاه و بسیج كار جنگ را مشكل كرده بود. لذا همین مسائل باعث گردید جبهه‌های جنگ عملا تا آخر سال 1359 جهش چشمگیری نداشته باشند، ولی در مقابل درگیری‌های داخلی با افراط سیاسی در 14 اسفند 59 به اوج خود رسید. البته در همین موقعیت دفاع و فداكاری نیروهای مسلح و نیروهای مردمی جلوی پیشرفت ارتش بعث عراق را گرفت و صدام را در خاك ایران زمین‌گیر كرد. لذا میانجی‌های سیاسی پیدا شدند كه با نیت خیر هدف دیگری چون نجات صدام از دامی كه خود ساخته بود و آتش‌بس را دنبال می‌كردند. ولی مورد قبول رهبری قاطع امام قرار نگرفت، چراكه عراق در خاك ایران بود و اراضی اشغالی اهرم فشار در جهت امتیازگیری صدام و تحقیر عزت مردم انقلابی ایران محسوب می‌شد. بعد از مبارزه با افراط مشترك بنی‌‌صدر - منافقین كه باعث از دست رفتن تعداد زیادی از نیروهای مخلص انقلاب از جمله شهید بهشتی و 72 تن، شهید باهنر، شهید رجایی و... شد، با خدمت گرفتن امكانات و سلاح‌های فراوان نظامی موجود در ارتش، تهاجم برای اخراج متجاوزان آغاز و در اواخر سال 60 و اوایل سال 61 منجر به موفقیت‌های بی‌نظیری چون آزادی خرمشهر شد. 
عراق در موضع دفاعی قرار گرفت و بنگاه‌های خبری غربی با برنامه تبلیغی وسیع به دنبال جا انداختن اثبات جنگ‌طلبی ایران و صلح‌خواهی بعث عراق، و تقویت صدامیان شدند. حامیان غربی و شرقی و عرب افراط حمایت از او را به جایی رساندند كه باعث سرشكستگی و افتضاح سیاسی آنان و درنهایت تقویت روحیه تجاوزگری عراق شدند. بعدها عراق به كویت حمله كرد و جنگ دیگری را هم برافروخت. در ایران پیروزی‌‌های مهم، توقع شتاب برای تنبیه صدام و گرفتن حق ایران را بالا برد. 
شعارهای ارزشی از قبیل «جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم» و «تنبیه و كیفر متجاوز، رسیدن به كربلا با آزادی مردم عراق»، «باز شدن راه قدس از طریق عراق» یا حتی «خشكاندن ریشه‌های استكبار و استعمار در منطقه» اوج گرفت و قاطعیت امام در دفاع مقدس تا آخرین نفر و آخرین نفس ولو بیست سال هم طول می‌كشید، شرایط ویژه‌ای به وجود آورد. صحبت از احتمال توقف جهاد غیرقابل قبول تلقی می‌شد و كمتر كسی نظری خلاف آن ابراز می‌نمود. 
بعد از فتح خرمشهر، قطع جنگ و مذاكره دو طرف بعضا مطرح ‌شد ولی فشار افكار عمومی به دلیل حضور صدامیان در خاك ایران اجازه طرح جدی را نمی‌‌داد. ولی گهگاه شایعات افراطی هم مطرح می‌شد كه مثلا عرب‌‌ها حاضر به پرداخت خسارت سنگین جنگ شده‌‌اند و مسوولان بوی دلار به دماغ‌شان خورده، لذا مسوولان برای بیرون كردن صدام و حتی ورود به خاك عراق كوتاهی می‌كنند. این موارد از قول منابع نامعلوم شایعه می‌شد. ولی به صورت واقعی میانجی‌‌ها با پیشنهاد احقاق حقوق واقعی و مسلم مردم ایران نمی‌‌آمدند و اهداف ایران تامین نمی‌شد، لذا میانجیگری‌ها به نتیجه نمی‌رسید. لذا بحث بر سر چگونگی ادامه جنگ تا رفع فتنه در عراق و جهان بود و افكار عمومی طالب ورود به خاك عراق بودند. در جلسات حضوری خدمت امام خمینی نظامی‌ها و بعضی از سیاسیون هم توقف پشت مرز را صحیح نمی‌‌دانستند. امام برای ورود به خاك عراق ملاحظاتی داشتند. در نهایت این اجازه در خرداد 61 داده شد ولی ورود به شهرها و مناطقی كه مردم عراق هستند را منع كردند. 
در همین اثنا توطئه اشغال جنوب لبنان توسط اسراییل نیز شكل گرفت. در ایران موج جدیدی برای حمایت از فلسطین و مردم لبنان به وجود آمد و جالب اینكه صدام هم از این فرصت استفاده كرد و پیشنهاد متاركه جنگ و اجازه عبور ایران از خاك عراق به سوی مرزهای اسراییل را داد. برخی هم در ایران با نگاه افراطی حضور در لبنان را تایید و حتی نیروهایی هم اعزام شد. ولی نگاه تیزبین امام خمینی مانع تقسیم نیروها و حضور در جبهه شد و خوشبختانه افراط جدید خنثی گردید. حتی نیروهای اعزامی برگشت داده شد و تعدادی در حد مستشاری باقی ماندند. هر چند كه برای كمك‌های غیرنظامی تردید نبود و اقدام هم شد. شعار راه قدس از كربلا می‌گذرد مطرح شد، امام فرمودند كسی به لبنان نرود و بر تقدم جنگ با عراق تاكید كردند.


منبع: اعتماد