دنیای قلم -یک روز صبح از خواب بیدار شدم و به خودم گفتم «باید بری دنبال کار موردعلاقهات، وگرنه زمان رو ازدست میدی و حسرت میخوری.» شرایط زندگیام خوب بود، سالها در یک دفتر حقوقی کار کردهبودم ولی از وقتی خودم را میشناختم، آرزوی دریانوردی داشتم. این شد که شروع کردم به تحقیق و پرسوجو و در 38سالگی، تصمیم گرفتم رویای نوجوانیام را محقق کنم. همیشه فکر میکردم بهعنوان یک خانم نمیتوانم در ایران دریانوردی کنم ولی هیچوقت به قانونی در این زمینه برنخوردهبودم، پس در سال 96 در کلاسهای ملوانی شرکت کردم و سه سال بعد بهعنوان اولین زن دریانورد دریای خزر، کارم را روی کشتی شروع کردم. من مرضیهسادات طباطباییان هستم، 42ساله و اهل تهران. امروز میخواهم شما را با زیروبم حرفهام آشنا کنم.
قبل از هر چیز احتمالا میخواهید بدانید که من چطور و کجا آموزش دیدم. دانشگاههای دریایی ایران، در رشته مهندسی دریا یا همان ناوبری، دانشجوی خانم پذیرش نمیکنند و خانمها برای آموختن دریانوردی باید به آموزشگاههای خصوصی مراجعه کنند. آموزشگاههای دریایی زیرنظر سازمان بنادر و دریانوردی هستند و سرفصلهای درسیشان، دقیقا همسطح با آموزش آکادمیک است. ملوان OS، ملوان AB، افسردوم زیر 3هزار، افسراول و کاپیتان، مدارجی است که در این رشته طی میکنید. من الان کارآموز افسردوم زیر 3هزار هستم. کشتیها براساس وزنشان تقسیمبندی میشوند؛ زیر 500تن که شامل کشتیهای مسافربری کوچک بین جزیرههاست و کشتیهای خدماتی که به سکوهای نفتی و کشتیهای دیگر خدمات میدهند، شامل رساندن سوخت و موادغذایی. کشتیهای زیر 3هزار تن، انواع مسافربری، باربری، کانتینربر و لندینگکرافت را شامل میشود و بالای 3هزارتن، کشتیهای نامحدود و اقیانوسپیما هستند که سفرهای طولانیتری نسبت به دو نوع اول دارند. من چون سفرهای طولانی اقیانوسپیما را دوست نداشتم، زیر 3هزار را انتخاب کردم. اما شما چطور میتوانید دریانورد شوید؟ اول از همه باید آموزشگاه دریایی نزدیک به خودتان را پیدا کنید. البته همه شهرها آموزشگاه دریایی ندارند؛ من در تهران، قشم و بوشهر، آموزشگاه سراغ دارم. آموزش ناوبری، گرفتن سکان، کار کردن با نقشه، شناخت مسیرهای دریایی، اطفای حریق، رادار، مخابرات، کمکهای اولیه و آگاهی امنیتی بعضی از سرفصلهایی است که در دورههای آموزشی میگذرانید. چهارسال پیش که من آموزشم را شروع کردم، برای یک کلاس افسردومی، 5میلیون تومان هزینه کردم ولی الان روی مبالغ خیلی بیشتری باید حساب کنید. خبر دارم که الان برای دوره افسردوم نامحدود، بیشتر از 50میلیون تومان باید هزینه کنید و اگر کل مخارج این دوره را تا زمان گرفتن گواهی شایستگی جمع بزنید، حدود 100میلیون تومان خواهدشد.
همانطور که متوجه شدید دریانوردی رشته گرانی است اما این تنها مشکل آموزش در این حرفه نیست. من از سال 96 که دوره افسری و کلاسهای جانبی را گذراندم، هنوز مقداری خدمات دریایی کم دارم تا بتوانم امتحان بدهم و مدرک افسردومیام را بگیرم. دلیلش این است که شرکتها و مالکان کشتیها کار را برای خانمها سخت میکنند. من هفت ماه خدمات دریایی دارم، به کشورهای حوزه قفقاز سفر کردهام و باید پنج ماه دیگر پر کنم تا بتوانم امتحان بدهم ولی مالکان نمیپذیرند که یک خانم روی کشتیشان کار کند. هیچ منع قانونی در این زمینه نداریم، فقط اعمال نظر شخصی است. شرکتها فکر میکنند حضور یک خانم در کشتی برایشان دردسرساز میشود و توجیهشان این است که ما نمیتوانیم امنیت شما را تأمین کنیم. من ماهها توی کشتی بودهام، هیچ مشکلی پیش نیامدهاست که باعث نگرانی مالکان کشتیها بشود. شما وقتی به بانک میروید و رئیس بانک خانم است، اعتراضی نمیکنید اما در حرفه ما بهراحتی برای خانمها محدودیت ایجاد میکنند. من وقتی دوره آموزشی افسردومی را تمام کردم، باید دنبال یک کشتی میگشتم که قبول کند کارآموزیام را در آن بگذرانم اما هیچکس نمیپذیرفت. 17ماه صبر کردم تا بالاخره یک کشتی تجاری درخواست کارم را قبول کرد. مدیرعامل این شرکت، آقای هدایتی –که من واقعا مدیونش هستم- هماهنگیهای لازم را انجام داد اما ازطرف شرکت مبدأ ایراد گرفتند و گفتند خانم نمیتواند روی کشتی باربری کار کند. از آنجاییکه من با مسائل حقوقی آشنا بودم، میدانستم که این ایراد، قانونی نیست. بنابراین پافشاری کردم تا قانونی را که طبق آن ادعا میشود کار کردن من روی کشتی ممنوع است، نشان بدهند. فلان سازمان، قضیه را انداخت گردن بهمان نهاد و این یکی مدیر، توپ را در زمین آن یکی مسئول انداخت اما درنهایت هیچکس مسئولیت این ممنوعیت را قبول نکرد. خلاصه با یک پیگیری پنج، شش ساعته و با همکاری آقای عیدیمقدم، رئیس امور دریایی بندر نوشهر، موفق شدم ممنوعیتی را که به ناحق بر من تحمیل شدهبود، دور بزنم. به اینترتیب بهعنوان اولین زن دریانورد دریای خزر، کارم را روی کشتی شروع کردم. البته لازم است این نکته را اضافه کنم که مردان دانش آموخته ناوبری هم برای گذراندن دوره کارآموزی با مشکل مواجه هستند چون کارآموز، حتی بدون حقوق، برای شرکتها هزینه دارد. در سالهای اخیر، دریانوردهای زیادی در صف انتظار کارآموزی هستند چون مالکان کشتیها فقط دنبال افسردوم و سرملوان میگردند. به این دلایل مدتی است که ریزش نیرو در کار ما زیاد شدهاست.
حالا برایتان تعریف میکنم که در کشتی دقیقا چه خبر است و کار من چیست. وظایف من در کشتی بهعنوان کارآموز افسردوم، شامل این موارد است؛ نظافت کلی محیط، زنگزدایی و رنگآمیزی عرشه، حضور هنگام تخلیه و بارگیری و شمارش بار، کنترل و ثبت رفتوآمدها در «گَنگوی» -پله کشتی-، لنگراندازی و کشیدن لنگر و طناباندازی که این آخری یکی از کارهای مهم و سخت ملوانهاست. ملوان با انداختن طناب، کاری میکند که کشتی به اصطلاح به اسکله دوخته شود اما اصلا به این راحتی که گفتم، نیست. طنابها خیلی سنگیناند و چون باید از فاصله دور انداخته شوند، فشار وزنشان بیشتر میشود. وزش باد و جریان آب هم عوامل دیگری هستند که طناباندازی را سخت میکنند. مجموع این وظایف را در شیفتهای چهار یا ششساعته انجام میدهیم. من ساعت هفت صبح از خواب بیدار و تا ساعت 8 آماده میشوم. کار را از افسر شیفت قبل تحویل میگیرم و تا 12ظهر مسئولیتش با من است. ظهر، افسر دوم با همراهی یک ملوان کار را از من تحویل میگیرد و شیفت بعدی من از ساعت 8 تا 12شب شروع میشود. این روال کلی کار من است اما یک دریانورد باید همیشه هوشیار و آماده باشد، حتی در حالت استراحت. چون ممکن است موقعیتهای اورژانسی پیش بیاید. همچنین بعید نیست که زمان رسیدن به لنگرگاه مقصد، با نوبت استراحت شما مصادف شود و مجبور باشید بیوقت از خواب بیدار شوید تا به وظیفهتان رسیدگی کنید. اصولا دریانوردها خواب درستوحسابی ندارند؛ یک دلیلش بنا به موقعیتهای کاری است و دلیل دیگرش، اقتضای زندگی روی دریاست که تکانهای کشتی درنتیجه باد و موج، خواب راحت را از شما میگیرد. احتمالا تا الان دستتان آمده که یک دریانورد باید قدرت بدنی بالا و روحیه انعطافپذیری داشتهباشد. اگر دارید احتمال دریانورد شدنتان را بررسی میکنید، چندتا ویژگی دیگر هم لازم دارید؛ باید سرسخت باشید، تحمل دوریهای طولانیمدت از خانواده را داشتهباشید و بتوانید تنشهای محیط کار را مدیریت کنید.
وقتی از تنش در محیط کشتی حرف میزنیم، باید تفاوتش را با محیطهای کاری دیگر بدانید. کار روی دریا بسیار فرسایشی است و بحث و برخورد هم ناگزیر. روز اول که وارد کشتی میشوید، از اجتماع انسانی بیرون آمدهاید و همهچیز کاملا طبیعی است اما وقتی یک هفته از بودنتان در دریا میگذرد، دشواری کار و شرایط جوی، روی خلقوخوی شما تأثیر میگذارد. دریا بادهای شدید دارد، سرما دارد و توفان که باعث تکان خوردن کشتی میشود و ممکن است دریازده شوید. سردرد و حالت تهوع ناشی از دریازدگی ممکن است آنقدر شدید باشد که اصلا نتوانید کار کنید. در این شرایط، تنش بین همکاران زیاد پیش میآید. یک بخش از چالشها هم به روحیات بعضی از همکاران مرد برمیگردد که گاهی برنمیتابند یک خانم کاری ازشان بخواهد. وقتی وظیفهای را ازسمت کاپیتان به آنها ابلاغ میکنی، فکر میکنند داری به آن ها دستور میدهی. البته این را بگویم که دریانوردان آقا بهطور کلی آمادگی پذیرش همکاران خانم را دارند و زیاد پیش آمدهاست که همکاران آقا داوطلبانه و سخاوتمندانه جزئیات کار را به من آموزش بدهند و تجربیاتشان را دراختیارم بگذارند. نکته جالب آنکه این پذیرش در بافت بومی حتی شهرها و جزیرههای کوچک هم بسیار بالاست، خلاف تصور رایج که خیلیها معتقدند دید باز و روشن فقط در شهرهای بزرگ پیدا میشود. من این موضوع را در سفری که از بوشهر به خارک رفتم، شخصا درک کردم. این سفر آنقدر تجربه خوبی بود و رفتار مردم را دوست داشتم که میخواهم از اهالی خارک و بوشهر بابت فرهنگ غنیشان تشکر کنم. این همه از سختیهای دریانوردی گفتم، از جذابیتهایش هم بگویم. شغل ما گرچه سخت و سنگین است اما لحظات خوشی کم ندارد؛ ما برای همکارانمان روی کشتی جشن تولد میگیریم. عیدها مراسم جشن داریم و بساط شام دورهمی و کباب درست کردن روی منقل را هم هروقت فرصتش پیش بیاید، ازدست نمیدهیم. گذشته از اینها ما طلوعهای خیلی قشنگ و غروبهای رویایی را روی کشتی میبینیم. سقفی از ستاره بالای سرمان داریم و ماهی که سایهاش روی آب میافتد. سکوتی را در دریا تجربه میکنیم که شبیه آن هیچجا پیدا نمیشود. به این وصف رویایی، تماشای منظرههایی از موجودات دریا را هم اضافه کنید؛ مثل وقتهایی که فوکهای دریایی، خانوادگی میآیند کنار کشتی، چنین تجربههایی در جای دیگری غیر از شغل ما نصیب کسی نمیشود. با اینهمه وقتی خانمی از من درباره شغلم میپرسد، خودم را موظف میدانم که اول از سختیهایش بگویم تا فکر نکند کشتی برای ما حکم آتلیه دارد و با یونیفرم سفید و آراستهمان دایم درحال عکس گرفتن از خودمان هستیم.
حالا شما تقریبا همهچیز را درباره دریانوردی میدانید، جز یک موضوع اساسی، یعنی درآمد. در کار ما چند سالی است که دیگر از استخدام خبری نیست و تمام نیروها قراردادی هستند. قراردادها بسته به شرکت، از حداقل دوماه شروع میشوند و تا 13ماه هم میرسند. زمانی که روی کشتی هستید، طبق قراردادتان برای شما بیمه رد میشود ولی وقتی از کشتی پیاده میشوید، بیمه و حقوقتان قطع میشود و باید منتظر قرارداد بعدی بمانید. گاهی یک دریانورد بلافاصله بعد از تمام شدن قراردادش تصمیم میگیرد دوباره کار کند، در اینصورت باید زمان بیشتری در خانه بمانید تا نوبت به شما برسد. احتمالا حدس میزنید که با توجه به این موضوع، بازنشستگی در شغل ما چه معضلی است. ما ممکن است 30سال کار کنیم ولی بهاندازه 15سال برایمان بیمه رد شدهباشد. دریافت حقوق هم مثل بسیاری از شغلهای دیگر همیشه مرتب و سر ماه نیست؛ خیلی از همکاران من چهار، پنج ماه است که حقوق نگرفتهاند. برای اینکه تصویر دقیقتری از این شغل داشتهباشید، آخرین مبلغ قرارداد برای یک افسردوم زیر 30هزار را به شما میگویم که بین 16تا 20میلیون تومان بهازای هر ماه است، البته رقم قرارداد بستگی به شرکت دارد. نکته مهم دیگری که درباره وضعیت اقتصادی دریانوردان کسی به شما نمیگوید این است که باید مدام خودتان را بهروز کنید. کارت دورههای آموزشی پرهزینهای که ما میگذرانیم، هر پنج سال یکبار باطل میشود و باید برای تکتکشان با هزینه شخصی، دوره بازآموزی را بگذرانیم. با اینحال، به رغم همه سختیها اقبال به دریانوردی بیشتر شدهاست. من در فضای مجازی به دختران زیادی برمیخورم که دوست دارند کار و زندگی روی کشتی را تجربه کنند. خوشبختانه مردم هم دید خوبی درباره حضور زنان در این شغل دارند. من در این مدت، چه ازسوی خانواده و چه ازجانب آشنا و غیرآشنا بازخوردهای مثبت زیادی گرفتهام. در رأس همه، مادرم است که همیشه من را به انجام کارهای موردعلاقهام تشویق میکند و از سوی خانواده و اقوام هم همیشه حمایت شدهام.
منبع: خراسان