دنیای قلم - بیستوپنجم سپتامبر برابر با سوم مهر در برخی کشورها به عنوان روز رواندرمانی انتخاب شده است. هدف از این مناسبت صحبت در باره رواندرمانی و اهداف آن و آشناتر کردن مردم با این خدمت است.
نشانه این روز یک صندلی فیروزهای خالی در پسزمینه مشکی است. استفاده از رنگ فیروزهای در لباس برای جلب نظر افراد و ایجاد فرصت گفتوگو در باره رواندرمانی از دیگر کارهایی است که در این روز انجام میشود. به مناسبت روز رواندرمانی در این مطلب سعی کردیم شما را با برخی اطلاعات ضروری در زمینه رواندرمانی آشنا کنیم.
در تعریف رواندرمانی گفته شده: «رواندرمانی فعالیتی برای کمک به افراد دارای اختلالات روانشناختی و دشواریهای احساسی و هیجانی است. هدف از رواندرمانی از بین بردن یا کنترل علایم آزاردهنده به شکلی است که فرد بتواند عملکرد بهتری داشته باشد و در عین بهبود ، زندگی بهتری را تجربه کند.» با توجه به این تعریف لازم نیست افراد حتما درگیر بیماری باشند تا بتوانند از این خدمات بهره ببرند، بلکه حتی زمانی که درگیر مشکلی احساسی هستند، برای کنار آمدن با مسائل روزمره با مشکل روبه رو هستند یا واقعه تلخی برایشان روی داده و آرامش را از آن ها گرفته است، رواندرمانی میتواند به آنها کمک کند.
نکته دوم ؛ با توجه به این که افراد میتوانند بدون درگیری با بیماری یا اختلال روانی ، به رواندرمانگر مراجعه کنند، صحبتی هم از «خوب شدن» نیست. بلکه هدف عملکرد بهتر است؛ این که شما به عنوان مراجع بتوانید در زندگی از توانمندیهای خود حداکثر بهره را ببرید و عملکرد بهتری در تعامل با محیط داشته باشید.
یکی از علل مهم مقاومت در برابر مراجعه برای رواندرمانی، نگرانی از برچسب خوردن است؛ این که اگر مراجعه کنم یعنی بیمارم، یعنی بیعرضهام، یعنی دیوانهام. برای غلبه بر چنین تصورات غلطی مهمترین نکته کسب آگاهی است. همانطور که اشاره هم شد رواندرمانی قرار است به افراد کمک کند تا عملکرد بهتری در زندگی داشته باشند و چه چیزی مهمتر از این. از طرفی توجه داشته باشید که مطالعات متعدد نشان دادهاند که رابطه بین سلامت روانی و سلامت جسمی، رابطهای دو سویه است. اگر سلامت روان شما در معرض خطر باشد و وضعیت مناسبی در این زمینه نداشته باشید، سلامت جسمی شما هم تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. با توجه به این نکته مطمئن باشید که مراجعه برای رواندرمانی در طولانی مدت میتواند به سلامت جسمی هم کمک کند.
این روزها رواندرمانی در اشکال متنوع و روشهای مختلفی ارائه میشود. در باره اشکال متنوع، گاهی رواندرمانی به صورت فردی انجام میشود، گاهی به صورت زوج درمانی و برای حل مسائل بین همسران. گاهی هم خدمات رواندرمانی در گروه ارائه میشود. اما منظور از روشهای مختلف چیست؟ در ادامه به چند روش رایجتر رواندرمانی اشاره میکنیم.
رواندرمانی رفتاری-شناختی| شاید این روش را بتوانیم رایجترین روش رواندرمانی در نظر بگیریم. در این روش هم راهکارهایی برای کنترل رفتار به مراجع آموزش داده میشود و هم همزمان به فرد کمک میشود با افکار خود و نحوه تاثیر گذاری آن آشنا شود و سپس روشهای تغییر در افکار با مراجع تمرین میشود. این روش برای برخی اختلالات روانشناختی مانند افسردگی، اختلالات اضطرابی و اختلالات خوردن کارایی خوبی دارد. جدای از آن آشنایی با افکار و نحوه تاثیرگذاری آنها برای هر کسی که میخواهد شناخت بهتری از خود داشته باشد، بسیار جذاب است.
رواندرمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش یا اکت (ACT)| این روش که چند سالی است وارد حوزه رواندرمانی شده، به واسطه توجه بیشتر به هیجانات و احساسات، مورد استقبال خوبی قرار گرفته است. در این روش تلاش آن است که به مراجع کمک شود افکار و احساسات خود را بشناسد و آنها را بپذیرد. در عین حال که مراجع تعهد به ارزشها و عمل بر اساس آنها را هم تمرین میکند.
این روش میتواند هم به افرادی که درگیر مسائلی چون اضطراب و افسردگی هستند، کمک کند و هم به صورت ویژه به افرادی که در زمان مواجهه با مسائل زندگی بیش از حد به هم میریزند، کمک میکند تا سازگاری بهتری پیدا کنند.
رواندرمانی میانفردی| همان طور که از اسم این روش پیداست، تمرکز آن بر موضوع روابط افراد است. مخاطبان این روش میتوانند افراد متاهل که با همسرشان مشکل دارند یا افرادی که در محیط کاری یا زندگی در زمان ارتباط با دیگران، فشار زیادی را متحمل میشوند، باشند. و چند روش دیگر| غیر از این سه روش، روشهای دیگری هم وجود دارد مانند رواندرمانی پویشی که زمان بیشتری را به تاریخچه زندگی شخصی فرد اختصاص میدهد یا بازی درمانی که برای کودکان کاربرد دارد.
جدای از تمایل شخصی افراد برای مراجعه، برخی نشانهها هستند که میتوانند به شما هشدار دهند که بهتر است زودتر برای پیگیری موضوع به رواندرمانگر مراجعه کنید. 1- تغییر محسوس در میزان خواب، اشتها و میل جنسی. 2- خستگی مزمن و کاهش انرژی. 3- کیفیت پایین خواب، کابوس و مشکل در به خواب رفتن. 4- احساس ناامیدی و تنهایی زیاد برای چند هفته. 5- بیمیلی زیاد به روابط با دوستان. 6- کنارهگیری از اعضای خانواده و تمایل نداشتن برای همصحبتی با آنها. 7- دشواری در پیدا کردن دوست یا حفظ رابطه با دیگران. 8- از کوره در رفتن سریع و پرخاشگری. 9- کاهش تمرکز در سر کار یا زمان مطالعه و افت عملکرد در این حوزهها. 10- تجربه ترس و افکار مزاحم مرتبط با حوادثی چون تصادف برای چند هفته. 11- احساس غم شدید بعد از درگذشت عزیزان که بیش از یک ماه طول کشیده است. 12- دریافت بازخوردهای منفی مکرر از اطرافیان مبنی بر این که ارتباط با شما دشوار است. 13- شنیدن صداها یا دیدن تصاویر با منشأ نامشخص. 14- احساس خطر شدید از این که دیگران میخواهند به شما آسیب بزنند. 15- داشتن افکار مرتبط با آسیب به خود یا خودکشی؛ در این باره توصیه میشود سریعتر اقدام کنید. شماره تلفن 123 در هر ساعتی از شبانهروز برای صحبت درباره این موضوع در خدمت شماست.