دنیای قلم -مریم سرمدی از بازیگرانی است که تا به حال در سریالهای تلویزیونی، نقشهای مادر مختلفی را ایفا کرده است. او در مجموعه «احضار» که این شبها روی آنتن است نیز نقش شخصیت یک مادر زحمتکش و مستقل به نام «شیده» را بازی می کند که با دیگر تجربههایش در نقش یک مادر، متفاوت است. روزنامه خراسان با این بازیگر گفتوگویی داشته که در ادامه میخوانید. *جذابیت نقش «شیده» برای شما چه بود؟ با نقشهای مادر دیگری که بازی کرده بودم، متفاوت بود. زنی که به صورت تکوالدی بچههایش را بزرگ میکند و این تکوالدی بودن خودش یک فرهنگی را میآورد، وقتی از یک طبقه نسبتا پایینتر هم باشی، به طور طبیعی فرهنگ متفاوتی داری، این برایم جذاب بود. «شیده» زنی است که تحصیلات روان شناسی ندارد تا بچههایش را با الگوهای روان شناسی بزرگ کند بنابراین خیلی عجیب است که ایراد گرفته بودند چرا این زن با فرزندش این طور صحبت میکند! یعنی واقعا مادرانی را که چنین برخوردی با فرزندشان دارند، ندیدهاید؟! *بله، انتقاد شده بود که چرا همیشه عصبانی است. بله، عصبانی است برای این که نمیتواند نان دربیاورد و سختی کشیده. مردم اصولا دوست دارند همه آدمها در سریال ها مثبت و گلوبلبل باشند، بعد وقتی چنین شخصیتی را میبینند دوباره خودشان ایراد میگیرند که مگر میشود یک آدم از همه نظر خوب باشد؟! موضوع این است که آدم نباید به نرخ نانی که مردم میدهند، نان بخورد. اطلاعات مردم درباره شخصیتشناسی کم است، به همین دلیل هرکاری در شخصیتپردازی بکنی، همیشه از آن ایراد می گیرند. من در سریالهای دیگر، نقش مادران گلوبلبلی را بازی کردم که بینقص بودند، ببینید چقدر برای من کامنت گذاشتند که مگر مادران این طور هستند؟! مادری که بینقص و خیلی خوب است دیگر کاراکتر نیست، تیپ است.
*عده زیادی از مخاطبان هم با ترسناک بودن سریال و هشدار درجهبندی سنی شوخی کردند. درباره این هشدار، موضوع اصلا ترسناک بودن نیست. هنوز اعمال نشده اما قرار شده که حتی درخصوص مباحثی مانند خیانت و امثال آن هم درجهبندی سنی وجود داشته باشد بنابراین قرار نیست هنگام نمایش این هشدار، مخاطب حتما بترسد. روز اول هم که برای بازی در این سریال دعوت شدم، اصلا به من نگفتند سریال ترسناک است، در واقع یک درام اجتماعی است. اگر هشدار 14+ نوشته میشود خود آقای افخمی هم نمیگویند وقتی که روح «کامرانی» با «مینو» حرف میزند، صحنه ترسناکی است اما چون برای کودکان پر از سوالاتی است که در حد فهمشان نیست، گفتند در این صحنهها درجهبندی سنی وجود داشته باشد تا بچهها نبینند که بخواهند سوال کنند، چون اصلا در سنی نیستند که معنی احضار روح را بفهمند. آقای افخمی قصد ساخت سریال ترسناک را نداشتند، یعنی خودشان میگویند «او یک فرشته بود» برای من گونه وحشت بود اما تا جایی که من میدانم نگفتند میخواهند سریال ترسناک بسازند. طبق گفته خودشان، ایشان احساس کردند به حدی خرافات، مخصوصا در میان خانمها دارد رواج پیدا میکند که باید کاری کنند. این خیلی برایم ارزشمند بود و نیت درستی داشتند. *بازی در کنار چهرههای جدید و کمتجربه در «احضار» برایتان سخت نبود؟ سخت بود اما چون خودم جوانها را دوست دارم و شاگردانی در این سن دارم، برای من به اندازه دیگر افراد سخت نبود. علاوه بر این، گوش شنوا داشتند و مشورت میگرفتند. درست است که کار اولشان بود و شاید ضعفهایی وجود داشت اما تشنه یادگیری بودند. از آن جایی که معتقدم همه باید از یک جایی شروع کنند، این بچهها هم از این جا شروع کردند و معلوم نیست کارهای آیندهشان چقدر متفاوت است، شاید این برایشان سکوی پرتاب باشد. *به نظرتان «احضار» هم میتواند مانند «او یک فرشته بود» و «اغما» بهیادماندنی شود؟ انصافا فکر نمیکنم، چون زمانی که «او یک فرشته بود» و «اغما» ساخته شد، خیلی از اعمال فشارها و محدودیتها در متنها وجود نداشت. سرمایه هم خیلی موثر است. وقتی سرمایه در یک سازمان پایین میآید، روی همه قسمتهای کار تاثیر میگذارد به همین دلیل کارگردان در سینما و تلویزیون ایران خیلی مظلوم است. آقای افخمی همان کارگردانی است که «او یک فرشته بود» را ساخته و فیلم سازی را هم فراموش نکرده است.
*در سریال «زیرخاکی 2» چه نقشی را بازی کردید؟ در فیلم نامه شخصیت «پریچهر» با بازی ژاله صامتی وارد محلهای میشود، من جزو همسایههای جدید خانم صامتی و خیاط محله هستم. *فصل اول سریال را دیده بودید؟ بله، خیلی «زیرخاکی» را دوست داشتم. در موقعیتهای بسیار ساده و دمدستی خیلی خوب مخاطب را می خنداند. کاراکترها در فضای کمدی و نه رئال، خیلی قابل باور هستند. کارگردانی آقای سامان را هم خیلی دوست دارم. *تجربه همکاری با آقای سامان چطور است؟ من در «ارمغان تاریکی» هم با ایشان کار کرده بودم، ایشان حساسیتهای منحصربهفرد خودشان را دارند. حساسیتهایی دارند که به نظرم اگر دوستشان نداشته باشی و به کارهایشان علاقه مند نباشی، امکان ندارد بتوانی با ایشان همکاری کنی. *نظرتان درباره بازی آقای جمشیدی که از حوزه ورزش وارد بازیگری شدند، چیست؟ با تقسیمبندیهایی که یک نفر از حوزه ورزش یا روان شناسی وارد شده موافق نیستم، هرکسی از یک حوزهای وارد میشود. موضوع، ورودش نیست، موضوع این است که آیا آن آدم مختصات جایی که وارد شده را میداند؟ ایشان وقتی وارد شد متوجه شد استعدادی دارد اما خیلی چیزها را بلد نیست. برای ایشان از این جهت خیلی احترام قائل هستم که کلاسهای مختلف رفت، بازیگری را یاد گرفت و تا اندازهای یاد گرفت که امروز ستاره سینماست. *در سریال «ملکه گدایان»، نقش شخصیت «بتول» را بازی کردید، این کاراکتر به عنوان مادر «سارا» حضور کم رنگی در قصه دارد و هر اتفاقی برای دخترش میافتد، حضور ندارد که باورپذیر نیست. بله، اصلا منطقی نیست. اصولا از ابتدا که وارد کار میشویم، متن را به طور کامل در اختیار نداریم. درخصوص «ملکه گدایان» تصورم به هیچ وجه این نبود و اصلا فکر نمیکردم چنین حضور کمی در کار داشته باشم و برای خودم و مخاطبان هم غیرقابل باور بود. این مادر که شوهرش را از دست داده و ادعا میکند تنها زندگیاش ساراست، از قسمت سوم دیگر هیچ خبری از دخترش ندارد تا قسمت نوزدهم که این اصلا از نظر دراماتیک قابل دفاع نیست. من هم نمیتوانم هیچ دفاعی بکنم و متاسفانه این اشکال وجود داشت.