دنیای قلم -متخصصان حوزه سلامت روان و جامعه در بررسی از مراجعهکنندگان و ساکنان خانه سالمندان متوجه شدهاند از ابتدای شیوع کرونا، سالمندان دچار تغییرات خلقی شدهاند، میزان افسردگی و بیحوصلگی در آنها بالا رفته و همین مساله بیماریهای زمینهای آنها را تشدید کرده است.
«از ابتدای شیوع کرونا، سالمندان به عنوان آسیبپذیرترین گروه معرفی شدند. بر اساس اعلام وزارت بهداشت تا پیش از آغاز واکسیناسیون در کشور ۷۳ درصد از فوتیهای کرونا مربوط به افراد بالای ۶۰ سال بود. حالا اما با واکسیناسیون جمعیت قابل توجهی از ۶۰ سال به بالا، میزان مرگ و ابتلا در میان آنها کاهش پیدا کرده؛ هر چند که سویههای جدید همچنان در کمیناند. آمارها نشان میدهد ۱۰.۵ درصد جمعیت کشور را افراد بالای ۶۰ سال تشکیل میدهند و در دوره کرونا بخشی از آنها جانشان را از دست دادند. کرونا اما تنها جان تعداد قابل توجهی از سالمندان را نگرفت. متخصصان حوزه روان میگویند، شیوع همهگیری کرونا تاثیرات قابل مشاهدهای بر روان سالمندان گذاشت. محدودیت ملاقات با خانواده، دوستان و همسالان برای جلوگیری از شیوع بیماری، بستهشدن درهای مراکز نگهداری از سالمندان، تاخیر در انجام مراجعهها و چکآپهای پزشکی و ... سالمندان را به انزوا کشانده است. آنها در ۱۸ ماه گذشته با اختلال در روابط اجتماعی مواجهاند و بر اساس پژوهشهای انجامشده میزان اضطراب، افسردگی و آشفتگی هم در آنها بالا رفته است. گفته میشود برخی از سالمندان پس از ابتلا به کرونا دچار التهابات مغزی شدهاند که روی حافظه آنها تاثیر گذاشته است.
کاظم ملکوتی، روانپزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران است و بر تشدید اختلالات روان در میان سالمندان در پی شیوع کرونا تأکید میکند. او در توضیح بیشتر درباره این موضوع میگوید: «تاکنون تحقیقات خاصی درباره این موضوع در ایران انجام نشده است اما همین اطلاعات اندک موجود، حاکی از آن است که تغییر سبک زندگی در دوران کرونا تمام بخشها را تحت تأثیر قرار داده؛ به طوری که حتی میتوان علم پزشکی را هم به قبل و بعد از کرونا تقسیمبندی کرد. در این میان سالمندان هم مانند تمام گروههای سنی تحت تأثیر کرونا قرار گرفتهاند. نکته اما اینجاست که همگنی گروههای سنی سالمندان با یکدیگر بسیار متفاوت است. یعنی سالمند در گروه سنی ۶۰ سال به بالا با سالمند ۸۰ سال به بالا کاملا با هم وضعیت متفاوتی را تجربه میکنند.»
او میگوید: «این موضوع در گروههای سنی دیگر دیده نمیشود. مثلا افراد در دهه سوم زندگی یا کسانی که در دهه چهارم قرار دارند، تفاوت زیادی از نظر نیازها ندارند. به همین دلیل، تغییر و تحولات کرونا هم برای آن گروه سالمند بسیار بیشتر از گروههای سنی جوانتر است.»
بر اساس اعلام این روانپزشک، آشفتگی روحی و گسست خانوادگی نکته دیگری است که سالمندان به طور کلی با آن مواجهند که در دوران کرونا شدت گرفته است. ارتباط خانوادهها در این دوران بسیار کم شده، به دلیل ماندن اعضای خانواده در خانه ممکن است تنشهای بیشتری میان آنها و سالمندان ایجاد شود که اضطراب و استرس ناشی از ابتلا به بیماری هم شرایط نامطلوبی درون برخی از خانوادهها برقرار کرده است؛ هر چند که با انجام واکسیناسیون کمی از این اضطرابها کاسته شده اما هنوز هم برای ارتباطگیری، خانوادهها نگران ابتلای افراد سالخورده خانوادهاند و این موضوع بر روان آنها آسیب وارد کرده است.
نمونه تنشهای سالمندان و اعضای خانواده به صورت سالمندآزاری نمایان شده است. با این که گزارش رسمی و آماری از این موضوع وجود ندارد اما نایبرئیس انجمن علمی کاردرمانی شهریور سال گذشته در وبینار معیشت سالمندان در دوران کرونا اعلام کرد که در دوران کرونا، سالمندآزاری شدت پیدا کرده است. به گفته محمدرضا اسدی تنهاگذاشتن سالمندان بزرگترین مصداق سالمندآزاری است که مدت زمان آن با شیوع کرونا بیشتر شده. همچنین دسترسی به خدمات درمانی و بهداشتی سالمندان، خرید مایحتاج و دارو و همچنین دیدار با خانواده با شیوع کرونا بسیار کمتر شده که تمام اینها در گروه سالمندآزاری قرار میگیرد.
ملکوتی به یکی دیگر از دغدغههای سالمندان در پاندمی کرونا اشاره میکند. به گفته او ترس از ابتلا به کرونا برای سالمندان فشار روانی مضاعفی دارد؛ چرا که این افراد به دلیل احساس تنهایی، مشکلات مراقبت از خود، تهیه دارو و دسترسی به پزشک دارند. به همین دلیل اضطراب و استرس بیشتری از ابتلا به کرونا را متحمل میشوند. از سوی دیگر ترس از ابتلا و آلودهشدن این افراد، منجر شده تا اعضای خانواده با این افراد کمتر ارتباط داشته باشند.
این روانپزشک به نتایج تحقیقی که درباره قربانیشدن سالمندان به دلیل ابتلا به کرونا انجام شده است، اشاره میکند: «اوایل شیوع کرونا پژوهشی درباره موضوع مراقبت از سالمندان در منزل و خانههای سالمندان انجام شد و مشخص شد قبل از تزریق واکسن، حدود ۳۱ درصد از سالمندان بر اثر ابتلا به کرونا جانشان را از دست میدهند. همزمان آمار مشابهی از تعداد فوتیها در خانههای سالمندان انگلستان منتشر شد که نشان میداد، حدود ۳۳ درصد سالمندان این مراکز به دلیل ابتلا به این بیماری فوت کردهاند.»
به گفته این روانپزشک بر اساس نتایج تحقیق دیگری که در بیمارستان بهارلو انجام شد، میزان مرگومیر بر اثر ابتلا به کرونا در سالمندانی که بیش از دو بیماری زمینهای داشتهاند، دو برابر بیشتر از دیگر سالمندان اعلام شد. همچنین میزان بستری هم در بخش آیسییو حدود ۲.۵ برابر بیشتر از دیگر بیماران گزارش شد. همین موضوع سبب شد تا سازمان بهزیستی، بخشنامه و دستورالعملهایی برای مراقبت بیشتر از سالمندان را تدوین و ابلاغ کند. به گفته ملکوتی منع ملاقاتها از یک طرف باعث کمشدن انتقال و ابتلا به بیماری در میان سالمندان شد و از طرف دیگر منجر به آشفتگی روحی و روانی بیشتری در میان آنها شد. کاهش رفتوآمد کارمندان یکی از راهکارهای سازمان بهزیستی برای کاهش خطر انتقال بود. همین موضوع اما سبب شد تا فشار بیشتری به سایر مراقبان وارد شود و این مسئله بر مراقبت از سالمندان هم تأثیرگذار بود. در کنار همه اینها سازمان بهزیستی در پذیرش افراد جدید، محدودیت داشت؛ چرا که در بخشنامهها تأکید شده بود در حد امکان سالمند جدیدی پذیرش نشود تا از انتقال بیماری به سایر افراد جلوگیری شود.
تشدید افسردگی، حملات اضطرابی و بیخوابی
به گفته این روانپزشک بررسیها نشان میدهد در دوران کرونا افسردگی، حملات اضطرابی، تشدید اختلال خواب و کابوسهای شبانه، از شایعترین اختلالات روان در میان سالمندان است. در بعضی سالمندان هم که به کرونا مبتلا شدهاند التهابات مغزی مشاهده شده است. ملکوتی با ادامهداربودن شیوع کرونا میگوید: «توجه به تغذیه سالم، خواب کافی، پیادهروی و انجام حرکات ورزشی و فعالیت بدنی برای سالمندان میتواند آنها را در ابتلا به اختلالات روان این دوره محافظت کند. همچنین دیدار دوستان و آشنایان در فضاهای باز موضوع بسیار مهم دیگری است که میتواند به آرامش روان این افراد کمک کند. برخی بررسیها نشان داده که سالمندان در دوران کرونا برای دورشدن از مشکلات ناشی از وضعیت پیشآمده به سمت مصرف مواد مخدر و سیگار یا مشروبات الکلی روی آوردهاند که مهمترین پیامد آن شدتگرفتن افسردگی در میان این افراد است.»
ملکوتی میگوید یکی از مهمترین راهکارها برای سالمندان در دوران کرونا پرداختن به فعالیتهای جانبی در خانه است که میتواند به زندگی آنها معنا بدهد. تحقیقات نشان داده گلکاری، مراقبت از حیوان خانگی، مطالعه، خیاطی، انجام کارهای هنری و سایر فعالیتها در خانه میتواند تأثیر بسیار خوبی در روحیه سالمندان بگذارد.
این روانپزشک تأکید میکند که در کنار تمام این موضوعات نباید فراموش کرد که اختلالات روان در دوران بعد از پاندمی کرونا خیلی بیشتر از دوران کروناست؛ چرا که شرایط پس از بحران همواره وخیمتر از خود بحران است.
آبان سال گذشته بود که سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کرد ۸۸درصد مرگومیر بیماران مبتلا به کرونا مربوط به سالمندان و افراد آسیبپذیر است. با آغاز واکسیناسیون برای گروه سنی سالمند از ابتدای امسال آن طور که از مراکز درمانی خبر میرسد، کاهش تعداد فوتیها و مبتلایان به کرونا در این گروه سنی است. هر چند که هنوز آمار رسمی از سوی وزارت بهداشت اعلام نشده است. مراکز نگهداری از سالمندان اما همچنان شرایط قرنطینه را تجربه میکنند. آنها اغلب مبتلا به بیماریهای زمینهای هستند و رفتوآمدها، خطرناک است. با این حال همین وضعیت سالمندان را در شرایط روحی خاصی قرار داده است.
رضا شهسواری، معاون سلامت و توانبخشی آسایشگاه خیریه کهریزک استان البرز، این موضوع را تأیید میکند: «از ابتدای شیوع پاندمی کرونا، یعنی اواخر بهمن ۹۸، این آسایشگاه وارد قرنطینه شد. به همین دلیل هر نوع ملاقاتی با ساکنان این مرکز ممنوع شد. با این حال در برخی از ماهها که میزان شیوع کمتر بود یا رنگبندی شهرها تغییر کرد، در ساعتهای کمخطر وقتی برای ملاقات با سالمندان از سوی خانوادههایشان در نظر گرفته میشد.»
شهسواری میگوید: «حدود شش ماه پس از شیوع کرونا در میان سالمندان این مرکز شاهد تغییراتی در خلقوخو شدیم. آنها دچار بیحوصلگی و کلافگی شدند. به هر حال بسیاری از ملاقاتها لغو شده بود و افرادی که حتی سطح هوشیاری بالایی نداشتند، متوجه وضعیت شده بودند.»
همین موضوع سبب شد تا تیمی از روانشناسان و مددکاران حتی کارشناسان هنری و ورزشی برای کمک به سالمندان به مرکز بیایند تا آسیبهای جدایی این افراد از خانوادههایشان را بررسی کرده و به حداقل برسانند. به گفته شهسواری با همه اینها هیچکدام از این راهکارها نتوانست خلأ دیدار سالمندان با خانوادههایشان را پر کند. معاون سلامت و توانبخشی آسایشگاه خیریه کهریزک استان البرز به تأثیر آسیبهای روان سالمندان بر سلامت جسمشان اشاره میکند: «آسیب روانی سالمندان در دوران کرونا سلامت جسمانی آنها را هم تحتالشعاع قرار داده و آنها در این مدت با مشکلات جسمانی بیشتری مواجه شدهاند. البته سالمندانی که سطح هوشیاری بیشتری دارند میتوانند با کمک مددکاران و روانشناسان مرکز در فضای مجازی با خانوادههایشان در ارتباط باشند و همین موضوع میتواند کمک مؤثری برای آنها باشد.»
اردشیر زرشکی، مدیر امور روانشناسی این آسایشگاه هم بر تأثیر شیوع کرونا بر سلامت روان سالمندان اشاره میکند: «به طور کلی در حوزه پاندمی کرونا افراد دو نوع واکنش داشتند. بعضیها دچار افراط و فاجعهانگاری شدند. به همین دلیل ترس و اختلالات اضطرابی، وسواس و هیجانات غیر قابل کنترلی را تجربه کردند. عدهای هم دچار سهلانگاری و بیتوجهی به بیماری و رعایت پروتکلهای بهداشتی شدند که این موضوع در میان سالمندان زیاد دیده شد.»
به گفته زرشکی بسیاری از سالمندان درخواست دیدار با خانوادههایشان حتی در اوج شیوع کرونا را داشتند. آنها به این دلیل که سالهای پایانی زندگیشان را میگذرانند، به پیامدهای ابتلا و حتی از دست دادن جانشان فکر نمیکنند. بنابراین یکی از چالشهای مراکز نگهداری از سالمندان، بیتوجهی به رعایت پروتکلها و بیاهمیتبودن زندگی برای آنهاست.
مدیر امور روانشناسی آسایشگاه خیریه کهریزک استان البرز درباره شیوع افسردگی در مراکز نگهداری از سالمندان، میگوید که در دوران شیوع کرونا تلاش میشود تا کمبودهای ارتباطی این افراد جبران شود. مثل انجام فعالیتهای فیزیکی، گروهدرمانی، گشتهای کوتاه در هوای آزاد و ... :«با این همه انجام این فعالیتها هم نمیتواند به طور کامل جلوی پایینآمدن خلق سالمندان در دوران کرونا را از بین ببرد. به طور کلی یکی از مهمترین چالشها برای سالمندان این مراکز جداشدن آنها از خانواده است که تأثیر منفی بر روانشان میگذارد. با شیوع کرونا هم این ارتباط خیلی کمتر شد و مشکلات روان آنها را دامن زد.»
به گفته او در کنار قطع ارتباط سالمندان با خانوادههایشان، مشکل دیگر دوران شیوع کرونا، مسئله برگزارنشدن جشنها و مراسم برای این افراد است: «دیگر نمیتوان مانند قبل جشنهای گروهی برگزار کرد. بنابراین نباید انتظار داشت این افراد احساس خوبی از بودن در کنار هم داشته باشند. این مشکل برای افرادی که برونگرایی بیشتری دارند، بیشتر مشهود است. اختلالات روان آنها اغلب شدت بیماریهای جسمانیشان را افزایش میدهد و حتی بر حافظه و میزان فراموشی آنها هم تأثیرگذار است. البته مداخله روانشناسان در مراکز میتواند تا حدودی به بهبود اوضاع کمک کند.»
حالا آغاز واکسیناسیون برای سالمندان کمی به آرامش روانی آنها کمک کرده؛ به طوری که در همین مرکز تاکنون ۸۰درصد از کارکنان و ساکنان واکسینه شدهاند.
به حداقل رسیدن ارتباطات خانوادگی
اردشیر گراوند، جامعهشناس، هم به مشکلات سلامت روان سالمندان اشاره میکند: «مشکل زندگی سالمندان در ایران به صورتی است که اغلب در میان خانوادهها هستند و درصد بسیار کمی از آنها در مکانهایی به غیر از خانه مثل آسایشگاهها یا خانههای سالمندان نگهداری میشوند. سالمندان به خانوادههایشان وابستهاند و از سوی فرزندان بزرگتر نگهداری میشوند. زمانی که خانواده از فرد دور باشد، احساس تنهایی هم او را نگران و آشفته میکند.»
به گفته این جامعهشناس، سالمندان به طور کلی دو نیاز اصلی دارند؛ نیازهای جسمی یعنی تغذیه، خواب کافی و استراحت. در کنار اینها سالمندان به دلیل ابتلا به بیماریهای زمینهای به دارو، درمان، چکاپهای دورهای و ... نیاز دارند. بخش دیگر نیازهایشان هم مربوط به نیازهای روانی، عاطفی و اجتماعی است که رفتوآمدها، دید و بازدیدهای مختلف و مراسم گوناگون را شامل میشود. همچنین تمام روابطی که به قوام و دوام این احساسات کمک میکند.
به گفته گراوند در دوران شیوع کرونا هر دو بخش این نیازها مختل شده است. یعنی بخشی از نیازهای جسمی حداقل در یک سال اول به طور جدی آسیب دید؛ بهویژه در شش ماه اول سال ۹۹. یعنی قبل از واکسیناسیون. به طوری که مراجعات به پزشک و معاینات دورهای این افراد هم با تأخیر انجام شد؛ اتفاقی که به گفته مسئولان نظام سلامت، وضعیت سلامت جسم آنها را مختل کرد. از سوی دیگر آسیبهای روانی زیادی هم به آنها وارد شد. بخش مهمی از سلامت روان این گروه در گروی ارتباط با فرزندان، خانواده و به طور کلی روابط اجتماعی آنهاست. دید و بازدیدها و رفتوآمدها خلأ موجود این سنین را پر میکند؛ در حالی که در دوران کرونا چنین امکانی فراهم نشد یا به حداقل رسید. گراوند میگوید با توجه به این که هماکنون این ارتباطات به حداقل رسیده و سالمندان نمیتوانند مانند قبل در طول روز به هوای خریدکردن یا پیادهروی با دیگران و همسنوسالان خود ارتباط برقرار کنند و با آنها تعامل داشته باشند، به سلامت روان آنها آسیب جدی وارد شده است.
این جامعهشناس با اشاره به انجام واکسیناسیون برای این گروه سنی و ایجاد آرامش نسبی در میان آنها و خانوادههایشان میگوید که هنوز بسیاری از دیدارها محدود است: «قطع یا کمرنگشدن چنین روابطی برای جامعه ایرانی که ارتباطات زیادی با یکدیگر دارند و افراد اغلب کارهای مهم خود را با مشورت بزرگان خانواده انجام میدهند، آسیبزاست. بررسیها نشان میدهد در دوران کرونا، سالمندان دچار خلأ عاطفی شدهاند. همه اینها در شرایطی است که روند پیری و سالخوردگی بهتنهایی برای افراد احساس ناامنی ایجاد میکند. زمانی که شیوع یک بیماری مثل کرونا هم پیش میآید، به یکباره آن افراد هم با وجود شیوع گسترده بیماری و تأکید بر رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی، بیشتر احساس تنهایی و ناامنی میکنند.»
بیش از ۱۸ماه از شیوع کرونا میگذرد و هنوز برخی محدودیتها برای کنترل پاندمی پابرجاست. از سوی دیگر با شیوع شدیدتر کرونا با سویه دلتا و همچنین واکسینهنشدن تعداد زیادی از جمعیت کشور هنوز نگرانی از انتقال بیماری حتی به سالمندان واکسینهشده وجود دارد. گراوند به همین نکته اشاره میکند و میگوید که محدودیتهای تردد، سالمندان را خسته کرده است. بسیاری از این افراد در شهرهای دور از فرزندانشان زندگی میکنند و هر تعطیلی یا آخر هفتهها، فرزندان به دیدار خانوادههایشان میرفتند اما حالا با اعلام رنگبندی شهرها، رفتوآمدها کم شده و این احساس تنهایی آنها را به سمت افسردگی یا تشدید آن میکشاند. به گفته این جامعهشناس، نظام اجتماعی کشور به دلیل شیوع کرونا، دستخوش تغییرات و آسیبهای زیادی شده است؛ آسیبی که فراتر از آمار مرگ و ابتلاهای روزانه است. این مشکلات تا چندین نسل، کشور و جامعه را درگیر خواهد کرد: «شاید بتوان گفت مرگ در اثر ابتلا به کرونا، سادهترین عارضه اجتماعی کروناست؛ چرا که این موضوع قابل مشاهده و نگرانکننده است و مردم را به طور واضح درگیر کرده. اما در کنار آن موضوع مهمتری که به طور پنهانی در حال پیشروی است، همین آسیبهای روانی و اجتماعی ناشی از شیوع کروناست که در آینده معضلات زیادی ایجاد خواهد کرد.»
گراوند میگوید از آنجا که سالمندان نمیدانند تا چه زمانی فرصت زندگیکردن دارند، شیوع کرونا را مانع بزرگی برای لذتبردن از زندگی و بودن در کنار عزیزانشان میدانند. او تأکید میکند که پاندمی کرونا منجر به قطع ارتباط میان دو نسل میشود که مشکلات آن در آینده مشخص میشود.
وضعیت سلامت روان نامطلوب در سهچهارم سالمندان
پیش از این گروهی از پژوهشگران در شهر کرمان، آثار روانشناختی دنبالکردن رسانهها را بر سلامت روان سالمندان بررسی کردند. یافتههای این مطالعه به صورت مقاله علمی با عنوان «سلامت روان سالمندان در پاندمی کووید-۱۹: نقش مواجهه با رسانهها» بهار ۱۴۰۰ در فصلنامه طب سالمند زیر نظر مرکز تحقیقات سالمندی منتشر شده است. در این مطالعه ۲۰۰ تن از زنان و مردان ۶۰ سال و بالاتر ساکن شهر کرمان، از بین سالمندان تحت پوشش دو مرکز آموزشی توانبخشی روزانه بهزیستی و دو کانون بازنشستگی انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز این تحقیق از اواسط خرداد ۱۳۹۹ تا اواخر مرداد همان سال از طریق پرسشنامه و مصاحبه تلفنی جمعآوری شد. این اطلاعات شامل سن، جنسیت، تحصیلات، شغل، وضعیت تاهل و درآمد بود. همچنین در مورد سلامت روان، میزان استفاده از رسانهها، نوع رسانه، پیگیری رسانه با هدف پیگیری اخبار و اطلاعات مرتبط با کووید و ... سوالاتی پرسیده شد. میانگین سنی افراد مورد مطالعه ۶۶.۶ سال بود و ۴۰ درصد افراد مورد مطالعه مرد و ۶۰ درصد زن بودند. ۶۶.۷ درصد از افراد متاهل و بقیه مجرد یا همسر فوت شده بودند. ۴۶.۷ درصد دارای تحصیلات دیپلم بودند. ۴۳.۳ درصد بازنشسته و بقیه افراد شاغل یا خانهدار بودند. ۶۳.۳ درصد از سالمندان وضعیت درآمد خود را متوسط گزارش کردند. بررسیهای این مطالعه نشان داد که بیش از سهچهارم سالمندان وضعیت سلامت روان مطلوبی نداشتند. مطالعه حاضر در دوران کووید-۱۹ و خانهنشینی اجباری سالمندان صورت گرفته که احتمالا دلیل شیوع بالای سلامت روان نامطلوب در بین سالمندان مورد مطالعه هم همین موضوع باشد؛ چرا که قرنطینه و جداسازی افراد میتواند زمینهساز تنهایی و سایر مشکلات سلامتی سالمندان باشد و سلامت روان آنها را تهدید کند. همچنین به دلیل این که حدود نیمی از جمعیت مورد مطالعه، تحت پوشش مراکز روزانه سالمندان بودند و تا قبل از زمان شیوع کووید-۱۹ از خدمات برنامههای حضوری و جمعی این مراکز استفاده میکردند، ممکن است به دلیل تغییر شرایط ایجادشده، سلامت روان سالمندان نیز دچار چالش شده باشد.
نیره، مادر سالمندش را که مبتلا به آلزایمر است، در خانه نگهداری میکند. او میگوید تا قبل از کرونا مادرش شرایط بهتری از نظر روحی داشت. میتوانست با پرستارش بیرون برود، در پارک، بازی بچهها را تماشا کند و با همسن و سالانش ملاقات داشته باشد. پس از کرونا اما به دلیل خطر انتقال بیماری و بیماری زمینهای که دارد، خانهنشین شد و حتی پرستاری که از او مراقبت میکرد هم مرخص شد. همین موضوع سبب شد تا مراقبت از مادرش سخت شود. نیره میگوید که برای مراقبت از مادرش، خواهر و برادرهایش مشارکت کردند، هر کدام اما به روش خود: «پزشک معالجش گفته که بیماری او در این مدت پیشرفت زیادی کرده که در خانه ماندن و دیدارنکردن با سایر افراد، این روند را تسریع کرده است. او بیماری قلبی دارد و در همین مدت، بیماری هم تشدید شده. در دوران شدتگرفتن کرونا امکان مراجعه به پزشک وجود نداشت.»
نیره مهمترین عامل وخیمشدن حال مادرش را شیوع کرونا میداند: «تنش میان خواهر و برادرها بر سر نگهداری از مادرمان هم بالا رفته و منجر به سردی روابط میان ما شده است.»
او میگوید که رفتارهای مادرش تغییرات زیادی کرده و حالتهای افسردگی و بیتابی او هم زیاد شده است.
مادر مریم هم در کنار مشکل قلبی و ناتوانی در راهرفتن مبتلا به دمانس است. او در اولین مرحله ابتلا به آلزایمر قرار دارد. مریم میگوید: «قبل از کرونا سطح هوشیاری و حافظه مادرم خیلی بهتر بود. با آدمهای زیادی رفت و آمد داشتیم و مدام به او سر میزدند اما در دوران کرونا، خلق و خویش تغییر کرد.»
مادر مریم پیش از شیوع کرونا برای انجام معالجات به طور مرتب به فیزیوتراپی میرفت اما با شیوع کرونا این معالجه در خانه انجام میشود. همین اتفاق منجر به انتقال بیماری به خودش و مادرش شد: «بعد از ابتلا، مادرم علاوه بر مشکل جسمی، دچار اختلال روان هم شد. پزشک معالج تشخیص داد که این اتفاق به دلیل التهاباتی است که کرونا در مغز ایجاد کرده است. همین وضعیت سبب شده تا درمان فیزیوتراپی با حداقل جلسات انجام شود و توانایی مادرم برای حرکت هم کمتر شده است.»
مریم حالا در این وضعیت ناچار است ساعتهای کمتری به محل کارش برود و در تامین هزینههای زندگی دچار مشکل شده است.»