دنیای قلم -قدرت گرفتن طالبان در افغانستان که به دنبال تصرف کابل پایتخت این کشور رخ داد، اکنون جمهوری اسلامی ایران را در مواجهه با همسایه شرقیاش مواجه با برخی تناقضها کرده است. از یک سو قدرت گرفتن طالبان که بعضا گفته میشود افراطگراییشان نسبت به گذشته کاهش یافته یا کنترل شده است، در پی تصمیم آمریکا برای خروج نیروهایش از افغانستان رخ داده است. لذا برخی اینگونه تحلیل میکنند که شاید خروج نیروهای آمریکایی از همسایه شرقی ایران فرصتی برای کشور ایجاد کند که بتواند نفوذش را در منطقه گسترش دهد. اما برخی نیز بر این باور هستند که ممکن است حضور طالبان در مرزهای شرقی ایران، کشور ما را نیز به سمت ناامنی سوق دهد؛ البته این ناامنی را در صورتی شاهد خواهیم بود که در افغانستان جنگ داخلی درگیرد. هرچند این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که به هر حال طالبان، گروهی ایدئولوژیک است که از این منظر بهشدت تحت تاثیر پاکستان و عربستان قرار دارد. به این ترتیب ممکن است اگر روابط تهران-ریاض به سمت بهبود پیش نرود، سعودیها از ابزار طالبان برای تحت فشار قرار دادن ایران بهره بگیرند.
حال این پرسشها مطرح است که خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان چقدر در راستای منافع ایران است؟ پرسش دیگر اینکه اگر طالبان بخواهد قدرت را قبضه کند یعنی کل قدرت را در اختیار داشته باشد در این صورت آیا منافع ایران در خطر خواهد افتاد و بهطور کلی سیاست خارجی ایران در چنین شرایطی باید چگونه باشد؟
پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل شبهقاره نیز در پاسخ به این پرسش «دنیای اقتصاد» که قدرت گرفتن طالبان چه تاثیری بر منافع ملی جمهوری اسلامی دارد با بیان اینکه در کوتاهمدت شاید شرایط افغانستان به نفع چین، روسیه، پاکستان و ایران باشد، گفت: «این به آن مفهوم است که وقتی ساختار قدرت تعیین شود، ممکن است شرایط تغییر کند. یعنی اگر طالبان بخواهند به تنهایی قدرت را در اختیار بگیرند با یک وضعیت مواجه هستیم و اگر بخواهند دیگر قدرتها را نیز شراکت دهند شرایط متفاوت خواهد بود.» ملازهی تاکید کرد: «اگر طالبان شراکت در قدرت را بپذیرند امکان برقراری ثبات سیاسی و اجتماعی در افغانستان وجود دارد اما اگر شراکت را نپذیرند و بخواهند کل قدرت را در اختیار داشته باشند، خیزشهایی در جامعه شکل خواهد گرفت. همچنان که در حال حاضر نیز احمد مسعود و امرالله صالح در حال جمعآوری نیروها در ولایت پنجشیر هستند و میخواهند مقاومتی را از این منطقه علیه طالبان سازماندهی کنند.»
وی ادامه داد: «اما در بلندمدت احتمالا چنین شرایطی به نفع این کشورها نخواهد بود. مگر آنکه چهار کشور مذکور بتوانند سیاست روشنی را در پیش بگیرند و موضع یکسانی داشته باشند.» ملازهی تاکید کرد هرچند با توجه به تضاد منافع این کشورها بعید است آنها بتوانند به یک جمعبندی واحد برسند و یک سیاست هماهنگ را در افغانستان در پیش بگیرند.
این کارشناس با بیان این موضوع که برای کشورهای همسایه افغانستان بسیار تعیینکننده و مهم است که این کشور به کدام سمت حرکت کند، توضیح داد: «اگر وضعیت به سمت جنگ برود طالبان نیز خشونت بهکار خواهند برد و احتمال دارد که هر کدام از کشورهای همسایه افغانستان به حمایت از یکی از طرفین حرکت کنند که در این صورت به نظر میرسد پاکستان کاملا در جهت حمایت از طالبان برخیزد ولی احتمال آن میرود که چین، روسیه و حتی ایران به حمایت از نیروهای مخالف طالبان تمایل پیدا کنند.»
ملازهی ادامه داد:« در صورت تداوم این وضعیت و دخالتهای بیشتر یک جنگ نیابتی درخواهد گرفت که احتمالا به سود ایران نخواهد بود.»
این کارشناس مسائل شبه قاره درباره خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و تاثیر آن بر موقعیت منطقهای ایران نیز گفت: «خروج آمریکا از افغانستان به آن معنایی که تصور میشد نخواهد بود. چرا که اگر واشنگتن کاملا افغانستان را به حال خود رها کند، این کشور را به روسیه، چین و ایران واگذار کرده است. بنابراین آمریکاییها در افغانستان هستند فقط تغییر استراتژی و تغییر وضعیت دادهاند. یعنی از حالت حضور مستقیم نظامی که برایشان هزینهبر است به نفوذ از راه دور و با استفاده از تکنولوژی روی خواهند آورد.»
محمدرضا عسگریمورودی، کارشناس مسائل افغانستان در پاسخ به این پرسش که با تسلط کامل طالبان بر حوزه جغرافیایی افغانستان و خروج نیروهای آمریکایی، شرایط موجود در این کشور تا چه حد با منافع ملی ایران در سازگاری است، توضیح داد: «خروج آمریکا از افغانستان با توجه به تنشهای ایدئولوژیکی که از بدو پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 بین تهران و واشنگتن وجود داشته، از نگاه دولتمردان و حاکمیت در ایران در راستای کاسته شدن از یک تهدید بالقوه در کنار مرزهای کشور تلقی میشود و به همین منظور خروج آمریکا از افغانستان میتواند برای ایران تاحدودی قابل توجه باشد.» این کارشناس در پاسخ به این پرسش که با توجه به سقوط دولت کابل و روی کار آمدن جریان بنیادگرای طالبان نحوه تعامل جمهوری اسلامی ایران با این گروه به چه صورت خواهد بود، گفت: «در سالهای اخیر چندین دور گفتوگوهای مقامات ایرانی با طالبان را در تهران شاهد بودیم و به نظر میرسد با توجه به مواضع سخنگوی طالبان در نخستین نشست خبریاش مبنی بر اینکه توسعه روابط با همسایگان در دستور کار آنها است، ایران میتواند با اتکا به برخی ملاحظاتی که در حوزه منافع ملی و امنیت ملی دارد با دولت آینده افغانستان (طالبان) همکاری کند.»
عسگری با اشاره به زمینههای همکاری دولت ایران با دولت افغانستان که در اختیار طالبان خواهد بود گفت: «شاید این فضای همکاری حتی بهتر از قبل باشد. چرا که در دوره اشرف غنی به دلیل فشارهای آمریکا، مناسبات تهران-کابل در یک فضای نسبتا محدودی دنبال میشد.»
وی ضمن آنکه تاکید کرد همچنان تردیدهایی درباره تحقق وعدههای طالبان در دولت آینده افغانستان وجود دارد، ادامه داد: « اما رفتارهایی که اکنون از طالبان مشاهده میکنیم مبنی بر عدم خونریزی و جنگ و عدم برخوردهای افراطی با مردم افغانستان و برگزاری آیینهای مذهبی شیعیان در روزهای تاسوعا و عاشورا در کابل و در یک فضای امن بیانگر آن است که این طالبان با طالبان یک دهه پیش فاصله گرفته است.» این کارشناس مسائل افغانستان با اشاره به صحبتهای سخنگوی طالبان افزود: «آنها با یک تجربه جدید و با یک نگرش جدید وارد عرصه حکومتداری شدهاند. هرچند به نظر میرسد راستیآزمایی وعدههای طالبان که در صحبتهای سخنگوی طالبان در نخستین نشست خبری به آن اشاره شد نیازمند سپری شدن زمان است و جمهوری اسلامی ایران باید قائل به یک دوره صبر و انتظار باشد. زیرا در یک بازه زمانی 6 ماهه تا یک سال بهتر میتوان ارزیابی کرد که طالبانی که در سال 2021 قدرت را در افغانستان به دست گرفته نسبت به دوره حکومت خود در اواخر دهه 2000 میلادی چه تفاوتهایی کرده است و براساس تغییراتی که طالبان در دوره جدید حکومتداری در افغانستان دارد، جمهوری اسلامی ایران بهتر میتواند مناسبات سیاسی خود را در آینده سیاسی افغانستان با دولت این کشور تنظیم کند.»
دکتر احمد موثقی، استاد دانشگاه تهران در پاسخ به «دنیای اقتصاد» گفت: «اگر طالبان بر افغانستان تسلط یابد، با توجه به بافت ایدئولوژیک این جریان و نزدیکی آن به کشورهای خلیج فارس ممکن است شاهد شکلگیری صفبندیهای جدید در منطقه باشیم.» موثقی ادامه داد: «مسلط شدن طالبان بر افغانستان، ایران را به روسیه و چین نزدیک خواهد کرد و این کشورها در یک جبهه ضدآمریکایی قرار خواهند گرفت.» به گفته استاد دانشگاه تهران، دولت دموکرات آمریکا قصد دارد ضمن گرفتن تضمینهایی از طالبان، به تهران، پکن و مسکو فشارهایی وارد آورد. وی افزود: «در چنین شرایطی این سناریو دور از انتظار نیست که آمریکا بخواهد از طالبان به عنوان اهرم فشاری علیه ایران در مرزهای طولانی کشورمان با افغانستان استفاده کند.» این کارشناس درباره خط مشی طالبان امروزی گفت: «این جریان در حال حاضر تصمیم گرفته که بسیار عملگرایانه وارد عرصه شود و شاید در داخل مشکلاتی داشته باشند اما با کشورهای منطقهای و فرامنطقهای در حال تنظیم روابطشان هستند.» موثقی در نهایت در پاسخ به اینکه جمهوری اسلامی ایران باید چه مواردی را در سیاست خارجی خود لحاظ کند تا در این شرایط منافع ملیاش حفظ شود، توضیح داد:« ایران در وهله نخست باید به توافق هستهای سروسامان بدهد و سپس روابطش را با آمریکا و اروپا در برابر روسیه و چین متوازن کند.» به گفته این کارشناس، پیرو این سیاست خارجی، ایران باید درباره طالبان نیز با مراجع بینالمللی همراه باشد و به نگرانیهای جهانی و نگرانیهای مردم افغانستان توجه کند.
منبع:دنیای اقتصاد