دنیای قلم -اگر از من بپرسید سختترین وقت روز، چه موقعی است، بهتان میگویم لحظه بیدار شدن؛ یعنی درست زمانی که از جهان رؤیا به واقعیت پرتاب میشویم؛ لحظه هجوم تمام فکرهایی که خواب مجالی داده بود برای فراموش کردنشان، گرچه گاهی افکار هولناک در خواب هم آدم را رها نمیکند، مثل «راسکولنیکف» قاتل نگونبخت «جنایت و مکافات» که اندیشه قتل پیرزن رباخوار و خواهرش، او را در لحظات سکون نیز رها نمیکرد.
این روزها بیداری برای خیلیها مکافات است؛ رنج فکرکردن به آنچه از آن میترسیم. اخبار تلخ توی سرمان رژه میروند. تصاویر بیمارستان و قبرستان دم به دم جلوی چشممان میآید. دلمان دائم شور میزند و نمیدانیم چه کار باید بکنیم پس به خواب پناه میبریم؛ خواب مصنوعی با آرامبخشهایی که اگر نباشند، بیداری روحمان را فرسودهتر میکند و جسممان را رنجورتر. البته که برای همه اینطور نیست اما تعداد کسانی که به هر وسیله به دامن خواب پناهنده میشوند، این روزها بیشتر شده است.
«خیلی سال پیش، از کارم که اخراج شدم، میرفتم سینما. دوتا فیلم پشت سر هم میدیدم. آن موقع سالن سینما شده بود پناهگاه من. از دنیای بیرون جدایم میکرد. حالا چند وقتی است که خواب برای من پناهگاه شده. مخصوصاً وقتهایی که ملحفه یا پتو را میکشم روی سرم و احساس راحتی و آرامش میکنم. فکر میکنم تمام اتفاقهایی که بیرون میافتد به من مربوط نیست.» امیر که اینها را میگوید خودش روزنامهنگار است و طبیعی است که فشار اخبار ناگوار او را بیشتر تحت تأثیر قرار داده باشد.
او میگوید حالا شب و صبح و ظهر و غروب برایش فرقی نمیکند و به قول مادرش دکمهای دارد که فشارش میدهد و به خواب میرود؛ به سرزمین رؤیایی و دوری از واقعیت تلخ.
«آدم مستأصل میشود. نمیتواند به کسی کمک کند و حتی برای خودش هم کاری از دستش ساخته نیست. روح و روانمان آسیب دیده و راهکاری برایش نداریم.» اینها را دختری میگوید که به قول خودش آدم شاد و سرزندهای بوده و حالا بی حال و حوصله است؛ پناهندهای به دنیای خواب.
او ادامه میدهد: «من قبلاً آدم پرخوابی نبودم اما حالا با زور قرص میخوابم. قرصهای خوابآورم اگر تمام شود استرس میگیرم. خوابیدن را دوست دارم چون مثل مردن است. اتصال آدم را با دنیا قطع میکند. شب زود قرص میخورم که هرچه زودتر بخوابم و صبح دیرترین زمانی که بتوانم بیدار میشوم. روزهای تعطیل که تقریباً ظهر بیدار میشوم و بعدازظهر هم میخوابم. این کار را میکنم که فکر و خیال نکنم. بیهوش میشوم و حداقل چند ساعتی در این دنیا نیستم. فشار اخبار بد آدم را از پا میاندازد. البته اگر خوابیدن با کابوس همراه نباشد خیلی خوب است وگرنه آن هم یک عذاب دیگر میشود. من خیلی شبها خواب میبینم عزیزانم را از دست دادهام و در خواب ضجه میزنم. بیدار که میشوم خدا را شکر میکنم.»
مصرف قرصهای آرامبخش و خوابآور این روزها بالا رفته است. این را یک دکتر داروساز میگوید. او البته فروش این داروها را بدون نسخه مجاز نمیداند اما به هرحال کسی که طالب چیزی باشد بالاخره آن را یک جوری به دست میآورد و این داروخانهدار هم به گفته خودش در حال حاضر زیاد در مورد فروش آرامبخشهای ضعیف حساسیت نشان نمیدهد چون میداند مردم حال خوشی ندارند.
اما آیا مصرف دارو برای خوابیدن و دور شدن از فضای پرتنش، کمککننده و راه حل قطعی است؟ دکتر سید احسان طوسی، روانپزشک پاسخ این پرسش را میدهد: «مشکل خواب از گذشته هم وجود داشته اما در حال حاضر با توجه به استرس بیشتری که برای مردم ایجاد شده فراوانی بیشتری پیدا کرده است. از ابتدای همهگیری کرونا آموزشهایی وجود داشت که بخشی از آن ترجمه آموزشهای بهداشت جهانی بود و بخش دیگر را همکاران خودمان کار کرده بودند و روی مدیریت اضطراب تأکید داشت. در این آموزشها تأکید شده بود که برای تسکین سراغ داروهای آرامبخش نروید. اما چرا حالا گرایش به قرصهای آرامبخش و خوابآور بیشتر شده؟ چون در لحظه اثر میکند. فرد قرص را میخورد و مشکلات خوابش حل میشود اما به کیفیت خواب توجه نمیکند. در واقع بهصورت لحظهای جواب میگیرد و راحت میشود. اما درمانهای اصولی معمولاً به این سرعت اثر نمیکنند و آنقدر راحت هم در دسترس نیستند و باید کارهای بیشتری انجام شود. فرد باید سبک زندگیاش را تغییر دهد و اگر لازم باشد پیش پزشک برود که این کارها همهاش انرژی و زمان میخواهد و تازه از همان شب اول هم که اثر خارقالعادهای از خودش نشان نمیدهد. این قرصها اما از یک طرف به راحتی در دسترسند و از طرف دیگر مثل مواد مخدر تابو نیستند و مردم احساس بدی نسبت به آنها ندارند.»
با این احوال پس چرا مردم نباید سراغ این خوابآورها بروند؟ دکتر طوسی میگوید: «اولاً اینکه اثر این قرصها موقت است و ممکن است هفته اول اثر خوبی از خود نشان دهد اما طی هفتههای بعد، بتدریج اثر آن از بین میرود و باید دوز دارو را مرتب اضافه کنند که به این شکل مشکل دوتا میشود، یعنی اضطراب اولیه سر جایش هست و وابستگی به قرصها هم به آن اضافه میشود. بهخاطر همین به ندرت پیش میآید که روانپزشک از این قرصها بهعنوان درمان استفاده کند و اگر هم تجویز کند بهصورت موقت است تا درمان اصلی شروع شود. پس حالا برای رفع اضطراب ما چه کار باید بکنیم؟ اول این را باید بگویم که یک فرد سالم در شرایط پرتنش به هرحال اضطراب را تجربه میکند. زندگی بالا و پایین دارد و تا حدی میتوان با اضطراب کنار آمد اما برای کاهش اضطراب راهکارهایی هم وجود دارد که این اضطراب خصوصاً در زمان همهگیری کرونا کمتر شود. از جمله اینکه افراد سلامت بدنی و جسمی خودشان را حفظ کنند، تغذیهشان را مناسب نگه دارند و ارتباطاتشان را بهصورت حرفزدن با دوستان و آشنایان حفظ کنند. همچنین از سرکشی به سایتها و کانالهای خبری که اخبار ناگوار را منتشر میکنند تا حد امکان دوری کنند. نکته دیگر این است که بهداشت خواب را مراعات کنند. بهداشت خواب یعنی کارهایی که باید انجام بدهیم یا نباید انجام بدهیم تا کیفیت خواب بهتر شود و اینها برای کسانی که مشکل خواب دارند بهتر است. از جمله اینکه مکان خواب تا حد امکان ساکت و تاریک باشد چون نور تلویزیون، لپتاپ و گوشی مانع خواب میشود. همچنین اتاق خنک و حداکثر با دمای ۲۴ درجه باشد خصوصاً در فصول سرد نباید اتاق را خیلی گرم کنیم. گرسنگی و پربودن زیاد شکم هم برای خواب مشکل ایجاد میکند. خواب روزانه هم روی خواب شب غالباً اثر منفی دارد پس اگر اختلال خواب دارید حتی روزهای تعطیل هم صبح زود بیدار شوید و بعدازظهر نخوابید. نکته مهم دیگر این است که دقت کنید وقتی چشمهایتان سنگین شد به رختخواب بروید. مواردی که گفته شد پایه درمان بیشتر اختلالات خواب هستند و مقدم بر درمان دارویی اما باید حوصله کنید.»
با این احوال به زور خوابیدن معادل است با تلاش برای دورشدن از اضطراب به هر قیمتی حتی اگر مصرف بیشتر و بیشتر قرصهای خوابآور باشد. پناهبردن به خواب شاید موقتاً دردهایمان را تسکین دهد اما راهکار نیست؛ به هرحال باید با واقعیت روبهرو شد.