دنیای قلم -اسماعیل امینی که معتقد است طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی بیشتر دعوای سیطره قدرت و پول است، آن را غیرممکن میداند و میگوید با بدبینی نسبت به اقبال مردم برنامهریزی کردن کار غلطی است.
اسماعیل امینی شاعر و مدرس دانشگاه در گفتوگو با ایسنا درباره آسیبشناسی اجرایی شدن طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی برای حوزه فرهنگ و ادبیات، آن هم با توجه به اینکه در سالهای اخیر با وجود وضعیت صنعت نشر بخش قابل توجهی از آثار ادبی در فضای مجازی (شبکههای اجتماعی خارجی) منتشر میشوند، در حدود دو سال کرونایی اغلب محافل ادبی به پلتفرمهای مجازی کوچ کردهاند و این روزها بسیاری از اهالی فرهنگ و ادبیات از فضای مجازی و بهویژه پلتفرمهای مرسوم خارجی برای فعالیتهای خود استفاده میکنند، اظهار کرد: من به قطعیت اعلام میکنم که اساسا چنین کاری غیرممکن است، اینکه عدهای تصور کنند قانونی را تصویب کنند، اعتبارات یا کارمندانی را هم برای آن درنظر بگیرند که فضای مجازی را قطع، تصفیه یا کنترل کنند، غیرممکن است. چنانکه کارهای پیش از اینکه نظیر این هم بوده، شکست خورده است.
او افزود: مثلا از روزگار جنگ به یاد دارم که مقابله با ویدیو و بعد هم مقابله با ماهواره و حتی پیامک تلفن همراه هم وجود داشت. برای ارسال پیامک باید فرمهای مختلفی را پر میکردی و حتی گزینش میشدی. این کارها به نظرم کارهای خوبی نیست. حتی به شکل دیگر هم که به عدهای دیگر حقوق بدهند تا در فضای مجازی باشند، فعالیت هماهنگ انجام دهند، به جایی حمله و از جایی دیگر دفاع کنند، کار خوبی نیست. اساسا سیطره بر حوزههای فرهنگ کار خوبی نیست. مثل یارانه دادن به کاغذ کتاب است که کتاب را به این روز انداخته است. امروزه ناشران زیادی داریم که فقط بهخاطر بهرهمندی از یارانه کاغذ و کتاب است که کتاب چاپ میکنند. به نظر من اصل این کارها غیرممکن است و کار خوبی هم نیست.
امینی با اشاره به آسیبهای محدود کردن فضای مجازی برای حوزه فرهنگ و هنر بیان کرد: بخش دیگر این آسیب، آن است که در ارتباط میان بخشهای مختلف جامعه که کار فرهنگی انجام میدهند و اثرگذار هستند، کندی ایجاد میکند. الان سرعت انتشار آثار ادبی و هنری و برگزاری جلسات به نسبت روزگاری که تکیه فقط بر مطبوعات، یا برگزاری کنسرت و درآمدن نوار کاست بود، خیلی بالا است و به نظر من این به نفع فرهنگ و هنر است. اما آیا به این معنی است که فضای مجازی کاملا پیراسته است؛ یعنی هیچ عیبی ندارد؟ اتفاقا خیلی عیب دارد، یکی از عیبهای بزرگ آن این است که مجموعهای از جعلیات، آثار بیهویت و سرقتهای ادبی و هنری رواج دارد. منتها به نظر من، دوره اینها به سرعت خواهد گذشت، چنانکه در ابتدای رواج ویدیو هم به همین شکل بود، بیشتر ابزار سرگرمی بود، اما بعدها بخش سرگرمی و نازل آن به نفع انتشار راحتتر فیلم سینمایی و سریال کنار رفت.
این منتقد ادبی ادامه داد: چنانکه حالا میبینید موضوع تولید فیلم و سریال و رساندن آن به مخاطب دیگر لنگ سالن سینما یا برنامه تلویزیونی نیست؛ مولف کارش را انجام میدهد، خیلی سریع به دست مخاطب میرساند و در سراسر دنیا هم به دست مخاطب میرسد.
اسماعیل امینی سپس با بیان اینکه نباید اینگونه روبهروی این پدیده جدید (فضای مجازی) بایستیم، گفت: ما باید بتوانیم به لحاظ محتوایی حرفمان را با کیفیتی تولید کنیم که برای دیده شدن رغبت ایجاد کند. ما حالا امکانی عظیم مثل صداوسیما را به روزی انداختهایم که کسی رغبت نمیکند برنامههایش را نگاه کند. به محض اینکه یک برنامه باکیفیت و خوب پا میگیرد، وحشت میکنند و زود میخواهند آن را جمع کنند. تصور میکنند هر برنامه پرطرفداری ممکن است حرفی بزند که حرف دلخواه آنها نباشد و این تصور و با بدبینی نسبت به اقبال مردم برنامهریزی کردن کار غلطی است.
او همچنین در پاسخ به سوالی درخصوص وضعیت مزیتهای رقابتی پیامرسانهای داخلی برای فعالیتهای مجازی فعلی حوزه فرهنگ و ادب اظهار کرد: در اینجا اصلا نه بحث فنی است، نه حتی بحث محتوایی. به نظر من بیشتر دعوای سیطره قدرت است و پول. هزینههای عجیب و غریبی برای اینجور چیزها میشود که متاسفانه بینتیجه هم میماند. بهعنوان اینکه میخواهیم در حوزه پیامرسان تولید داخلی داشته باشیم، هزینههای هنگفتی میکنند و نتیجه هم نمیگیرند. این مثل واردات خودرو نیست که بگوییم جلو واردات خودرو خارجی را میگیریم، بعد خودرو داخلی را به ۱۰ برابر قیمت به مردم تحمیل میکنیم و حتی برای آن صف میکشند و قرعهکشی میکنیم. چون تکنولوژی فضای مجازی حتما جلو میزند و ما را جا میگذارد. زمانی درباره ویدیو تصمیم گرفتیم که دیگر در دنیا از رده خارج و چیزهای جدید جایگزین میشد.
این طنزپرداز در ادامه بیان کرد: به خوبی به یاد دارم که در ابتدای روزگاری که سیدی رایج شده بود، حتی سیدی خالی ممنوع بود. با این بستن و ممنون کردن ما همیشه از قافله تحولات تکنولوژی عقب میمانیم و این کار خوبی نیست، به نظر من کسانی که این کار را انجام میدهند دغدغه محتوایی ندارند، دعوای قدرت و پول را دارند. در شرایط رقابت آزاد بسیاری از افرادی که به عنوان استاد، هیئت علمی، پژوهشگر و متخصص هستند نمیتوانند در این جایگاه باشند و باید کارهایی را که در حد توانایی و سوادشان است انجام دهند. وقتی شرایط را میبندند بهخاطر این است که آن امتیازات خاص برقرار باشد. در همه حوزهها همینطور است چون در شرایط طبیعی و آزاد اینها باید سر جای خودشان بنشینند، اصل دعوا بر سر این است، نه نگرانی محتوایی است و نه تکنولوژی.
امینی در پایان به ضرورت کنترل سیاستمداران توسط اهل قلم اشاره کرد و گفت: ما با این قابلیتهایی که به لحاظ فرهنگی و هنری، گسترهای که در حوزه زبانهای مختلف و جاذبههایی که به لحاظ محتوایی داریم، آنقدر میتوانیم محتواهای متنوع داشته باشیم که این صورتی که حالا از فرهنگ، هنر و ادبیات و زبان خودمان به جهان عرضه میکنیم واقعا جفاست. یک نفر اگر بخواهد از پنجره تلویزیون ما ایران را بشناسد، واقعا در حق ایران جفا است، موسیقی و شعری که تلویزیون پخش میکند، موسیقی و شعری نیست که ایران دارد. به نظر میآید آقایان سیاستمدار در هر جناحی که هستند باید یادشان باشد که آمدهاند به حوزه فرهنگ، محتوا و دین خدمت کنند، نه اینکه سیطره داشته باشند و کنترل کنند. اتفاقا باید برعکس باشد و کسانی اهل فرهنگ، قلم و اندیشه هستند باید سیاتمداران را کنترل کنند، چون معمولا خطاها از حوزه سیاسی بوده تا حوزه فرهنگ و اندیشه.