کد خبر : 11600 تاریخ : ۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۱ فروردين - 09:42
نقدی بر سریال های نمایش خانگی؛ صحنه‌های خشونت‌آمیز شبکه نمایش خانگی روزبه‌روز فعالیتش در حال افزایش است تا جایی که با سرمایه‌گذاری یکی از پلتفرم‌های توزیع نمایش خانگی، قرار است ۳۰  سریال برای سال ۱۴۰۰ ساخته شود.

دنیای قلم- در حالی تولیدات نمایش خانگی روزبه‌روز بیشتر می‌شود که در برخی از این آثار، با چنان صحنه‌های خشونت‌آمیزی مواجه می‌شویم که تعجب بسیاری را به همراه داشته که چگونه این تصاویر، براحتی در مقابل دید قشرهای مختلف جامعه قرار می‌گیرد و به پیامدهای بسیار زیان‌آور آن بر مخاطبانش توجهی نمی‌شود.

شبکه نمایش خانگی که در سال‌های اندک فعالیتش، قدرت خود را به رخ تلویزیون کشیده و دیگر حتی نمی‌توان آن را با جعبه جادویی قیاس کرد، روزبه‌روز فعالیتش در حال افزایش بوده تا جایی که با سرمایه‌گذاری یکی از پلتفرم‌های توزیع نمایش خانگی، قرار است ۳۰  سریال برای سال ۱۴۰۰ ساخته شود.

هر چند عمده این آثار بیشتر ملودرام و عاشقانه هستند، اما سریال‌هایی هم در میان آنها دیده می‌شود که به موضوع‌های متفاوتی پرداخته‌اند که مخاطبان به ندرت با آنها مواجه شده‌اند و برایشان تازگی دارد.
در یکی از این سریال‌ها که این روزها در شبکه نمایش خانگی توزیع می‌شود، مجموعه‌ای از بازیگران مطرح سینمایی در آن صف‌آرایی می‌کنند که سبب شده مخاطبان زیادی را به خود جذب کند؛،اما نکته قابل تامل در این اثر میزان خشونتی است که در بخش‌هایی از آن دیده می‌شود. خشونتی که در برخی از صحنه‌ها حتی برای مخاطبان بزرگسال نیز قابل دیدن نیست. البته این ویژگی در دیگر آثار در حال توزیع نیز کم و بیش دیده می‌شود.  

اما به راستی این آثار چه پیامدهایی بر قشرهای مختلف مخاطبانش دارد؟ اساسا چه کسانی باید بر این میزان خشونت در چنین آثاری نظارت کنند؟ این پرسش‌ها را با احسان ناظم‌بکایی روزنامه‌نگار و منتقد سینما و تلویزیون در میان نهادیم.

عکسی از سریال قورباغه

تعادل و میانه‌روی در هر چیزی شرط عقلانی و منطقی


ناظم‌بکایی درباره پیامدهای خشونت‌های افراطی در برخی از سریال‌های نمایش خانگی بر روان مردم، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: متاسفانه نه تنها خشونت، بلکه سیاه‌نمایی و نگاهی که منجر به افسرده شدن مخاطب می‌شود، میان قشری از فیلمسازان و سریال‌سازهای ما وجود دارد.

این فضاها را در حوزه‌های متفاوتی چون سینما، تئاتر، تلویزیون، نمایش خانگی و ... می‌بینیم. غیر از خشونت، به مسائل دیگری هم می‌پردازند که باعث می‌شود، مخاطب وقتی از صندلی سینما یا از پای تلویزیون بلند شود، احساس ‌می‌کند غمی به غم‌هایش اضافه شده است.

البته کسی منکر ساخت آثار در ژانرهای مختلف و حتی ژانر ترس و خشونت نیست. حتی امید واهی‌دادن به مردم مانند دوپینگ کردن، واهی است و نباید به آن سمت رفت،  اما تعادل و میانه‌روی در هر چیزی شرط عقلانی و منطقی است.

خشونت و تلمباری نارضایتی‌ها


این منتقد تلویزیون افزود: در حال حاضر شرایط اقتصادی و بسیاری از مسائل دیگر برای اقشار مختلف جامعه مشکلاتی را سبب شده است. بر این اساس نمایش خشونت‌ در چنین آثاری شاید مانند چاشنی عمل کند که باعث می‌شود نارضایتی‌های مردم تلمبار شود. البته نمی‌گوییم مانند سینمای هند برخورد و فقط فضای شادی را ایجاد کنیم. چون واقعیت درباره کشور هند این نیست. اما اگر فیلم‌ها و سریال‌های ما وارد شبکه‌های جهانی شود که البته در حال حاضر در دنیا همه می‌توانند سریال‌ها و فیلم‌های ما را ببینند؛ از ایران یک کشور خشن با مردمانی پُر از زد و خورد در ذهنشان متصور می‌شود، در حالی که در واقعیت چنین نیست.

پیامد چنین آثاری این است که وقتی من به عنوان مخاطب چنین تصویرهایی را ببینم، در کابوس و رویاهایم تاثیر می‌گذارد و فردا به واسطه تجربه بصری جدیدی که در این سریال به دست آورده‌ام، نگاه و رفتار خشن‌تری پیدا می‌کنم.

رده بندی سنی و رابطه آن با آثار خشونت‌آمیز


ناظم‌بکایی به یک نکته مهم درباره آثار نمایشی اشاره کرد و افزود: مساله‌ای که برای سال‌های سال در سینما و تلویزیون نقطه ضعف بوده و پیش از انقلاب نیز وجود داشته، بحث رده‌بندی سنی است که آن را در سریال‌های صداوسیما و سینما لحاظ نکرده‌اند.
گرچه توجه به این نکته در سال‌های اخیر نمود بیشتری پیدا کرده است اما همین سریال قورباغه که رده‌بندی ۱۸+ قرار داده‌اند، آیا مطمئن هستیم که واقعا بچه‌های زیر ۱۸ سال آن را نخواهند دید؟ جامعه ما برای چنین تفکیک سنی اصلا آمادگی ذهنی ندارد. ما عادت کرده‌ایم که همه آثار را با یکدیگر ببینیم.

وی درباره اهمیت رده‌بندی سنی در دیگر کشورها نیز گفت: در شبکه‌های تلویزیون جهان از یک ساعتی به بعد فیلم‌های خشن را نمایش می‌دهند. این در حالی است که به کودکانشان آموزش داده‌اند که از یک ساعت به بعد تلویزیون نبینند. در حالی که در ساختارهای ما اصلا  چنین مسائلی دیده نمی‌شود. به یاد ندارم در زمان پخش فیلمی در سینما که رده‌بندی سنی مثلا ۱۶ سال داشته، افرادی در سالن‌ها ایستاده باشند که مانع ورود نوجوانان زیر ۱۶ سال شوند. نه تنها این اتفاق نمی‌افتد، بلکه علامت‌های مثبت ۱۶ یا  ۱۸ سال باعث می‌شود که همان قشر سنی که زیر آن اعداد هستند مشتاق شوند و آثار را ببینند.

متاسفانه برای اینکه آثارشان فروش بیشتری کند این علائم هشدار به روش تبلیغاتی تبدیل شده است و در برخی از این فیلم‌ها این درجه‌بندی را به سُخره می‌گیرند. در حالی که مسخره کردن درجه سنی در سینمای جهان امکان‌پذیر نیست. این نکته در مدارس آنها و از سنین پایین آموزش داده می‌شود.  

ضرورت تعامل بین ناظر و سازنده اثر


ناظم‌بکایی در پاسخ به این پرسش که چه کسانی مسئول نظارت بر این آثار خشونت‌آمیز هستند، گفت: اول از همه اینکه خود سازنده باید به این مسائل توجه داشته باشد. تا وقتی که ناظر و سازنده در برابر یکدیگر قرار نگیرند، سازنده از طریق راه‌ها و کارهای مختلف تلاش می‌کند ناظر را به عنوان سانسورچی دور بزند. اتفاقی که برای سریال پایتخت در فصل آخر آن که در حال بازپخش است، افتاد. یعنی سازنده می‌گوید چون بدون قاعده اثرم را سانسور می‌کنید، من هم با مخاطب خود در برخی صحنه‌ها و سکانس‌هایی که به عنوان ناظر به آنها مسلط نیستید کدگذاری می‌کنم. بنابراین تا زمانی که بین سازنده و ناظر، تعاملی ایجاد نشود، چنین کشمکش‌هایی ادامه دارد. یعنی وقتی کارگردانی، تعامل و نگاه خود را با تیم ناظر همراه نکند و ناظران نیز چکشی برخورد نکنند چنین ماجرایی مانند سریال قورباغه پیش می‌آید.

واقعیت اینکه بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی یا نمایش خانگی، شاید خشونتشان به اندازه سریال قورباغه عیان نباشد اما تاثیری که از میزان خشونت در ذهن می‌گذارند بیشتر است.
این منتقد سینما و تلویزیون افزود: برای مثال شاید در نگاه اول، سریال «ملکه گدایان» اثری خشونت‌آمیز نباشد. اما می‌توانید خشونت علیه کودکان را در آن ببینید و فضای آن، حس آزردگی روحی و روانی را برای مادر یا پدری که کودک دارد، ایجاد می‌کند.
به عبارت دیگر وقتی والدین این سریال را می‌بینند از اینکه فرزندان خردسال خود را بیرون بیاورند، مدام احساس خطر می‌کنند. در هر صورت همه سریال‌های نمایشی تاثیر خود را می‌گذارد.

منبع: ایرنا