دنیای قلم-رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در جدیدترین گفتوگویش اعلام کرده: «در تماسهایی که با اورژانس اجتماعی گرفته می شود، بیشترین تماسها در حوزه کودکآزاری و سپس همسرآزاری است و بستگی به مناطق و شهرهای کشور دارد. اگر کودکآزاری را تقسیم بندی کنیم، کودک آزاری روحی و روانی، جسمی و جنسی داریم و بیشترین فراوانی هم مربوط به کودک آزاری روحی و روانی است»(منبع: باشگاه خبرنگاران جوان) به بهانه اعلام این آمار برآن شدیم تا توضیحی در باره کودکآزاری روحی و روانی بیان کنیم زیرا در این زمینه، معمولا والدین غفلت میکنند و اطلاع کافی ندارند و حتی گاهی اوقات نمیدانند که رفتارهای آنها با کودکشان شامل آزار روانی است و آسیبزا خواهد بود.
کودکآزاری روحی و روانی عبارت است از: ایجاد وحشت، تهدید، انتقاد مداوم، پرخاشگری، مسخره کردن و ... که عملکرد روان شناختی کودک را در بزرگ سالی تحت تاثیر قرار می دهد. کودک در پاسخ به آزار روانی، از خود رفتارهایی را نشان میدهد که والدین با وجود مراجعه به پزشک نمیتوانند دلایل قابل قبولی برای آن پیدا کنند یا کودک رفتاری از خود نشان میدهد که مناسب سن او نیست یا نشانه رشد ناکافی اوست مثل بیش از حد چسبیدن به دیگران، شب ادراری، تکان دادن بدن به جلو و عقب، کابوسهای مکرر، اضطراب و غم، پرهیز از ارتباط با دیگران، پرخاشگری، گریه و خشم و ... .
برای آشنایی والدین با انواع کودکآزاری، تعدادی از آنها را با مثالهایی از نوع رفتار والدین بیان میکنیم.
زمانی که والدین فقط به رفتارهای نامناسب کودک توجه میکنند و با خشونت به آن پاسخ میدهند، او را تحقیر می کنند و جلوی دیگران مورد تمسخر قرار می دهند، موجب آزار روانی کودک شدهاند.
امروزه پدر و مادرها زمان زیادی را در محل کار میگذرانند و حواسشان به غیبت زیاد در منزل نیست و حتی اگر در خانه هستند، دایم درگیر گوشی و فضایمجازی یا تلویزیون هستند و متوجه نیستند که این خود نوعی آزار روانی کودک است. نداشتن خواهر و برادر یا همبازی هم امروزه به مشکلات اضافه شده است.
بعضی اوقات پدر و مادر در برخورد با کودک با یکدیگر هماهنگ نیستند و گاهی خود والدین، رفتار متناقضی نسبت به هم نشان میدهند. به طور مثال یک بار به دلیل دادن اسباببازی به دوستش او را تشویق و بار دیگر او را تنبیه میکنند. همچنین ممکن است والدین دچار افسردگی یا سایر اختلالات روانی باشند و صبح، خوشخلق باشند و عصر کودک را طرد کنند.
یکی از عواقب عصر ارتباطات این است که خیلی از والدین حتی زمانی که در خانه هستند هم برای کودک وقت نمیگذارند و دایم درگیر کارهای شخصیشان هستند. بعضی از این والدین تصور میکنند محبت از طریق خریدن اسباببازی یا گوشی تامین میشود ،غافل از اینکه کودک به محبت کلامی و غیر کلامی، در آغوش کشیدن و رابطه صمیمانه نیاز دارد.
گاهی علاوه بر مشکلات مطرح شده، مسائل جدیتری از قبیل خشونتخانگی، اعتیاد والدین، طلاق و ... هم باعث آزار روحی و روانی کودک میشود. همچنین بعضی والدین با توقع از کودک برای کارهایی که توان انجام آن را ندارد و مناسب سن او نیست مانند این که از او میخواهند پیامهای آنها را به یکدیگر برساند و زمانی که با یکدیگر مشکل دارند ، او را زیر فشار قرار میدهند تا از یکی از والدین طرفداری کند، باعث آزار روانی او میشوند.
اگر قرار است پدر و مادری به صورت آگاهانه مانع آزار روحی و روانی فرزندشان شوند، لازم است از نیازهای طبیعی او آگاه شوند. طبق دیدگاه جفری یانگ و پژوهشهایی که درباره رشد کودک انجام شده، کودکان پنج نیاز اساسی دارند. واضح است که اگر این پنج نیاز اساسی کودکان برآورده شود، آنها روان سالمتری خواهند داشت: 1- دلبستگی ایمن| شامل داشتن امنیت، حمایت و پذیرش که همگی باعث ایجاد احساس تعلق در کودک میشود. 2- خود مختاری و احساس هویت| به این معنا که کودک اجازه داشته باشد فعالیتها و تکالیف مناسب سن خودش را انجام دهد و بازخورد صحیح از والدین دریافت کند. 3- آزادی| کودک باید بتواند احساسات و نیازهای خود را به راحتی به پدر و مادرش بگوید و نگرانی از این بابت نداشته باشد. 4- خودانگیختگی و بازی| او باید بتواند خودش را در زندگی ابراز کند و از زندگی لذت ببرد. بازی کردن با کودک، یکی از عوامل پیشنیاز برای تربیت کودکی با روانسالم است. 5- محدودیتهای واقعبینانه| متناسب با سن، والدین باید برای کودکشان باید و نبایدهایی را درنظر بگیرند که منطقی باشند و کودک هم باید محدودیتهای خود را یاد بگیرد و به آن ها عمل کند. نکته جالب درباره موارد ذکر شده، این است که ارضای کم یا برآورده کردن بیش از حد آنها، هر دو مشکلساز است و منجر به مشکلاتی در زندگی حال و آینده کودک خواهد شد.
نویسنده : دکتر نجمه عابدیشرق| روانشناس و مدرسدانشگاه منبع: روزنامه خراسان