کد خبر : 11247 تاریخ : ۱۳۹۹ چهارشنبه ۶ اسفند - 08:06
چالش اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 اصلاح طلبان با توجه به عملکرد دولت روحانی در سال 1400 چه کاندیداهایی برای ریاست جمهوری دارند؟ اینجا را بخوانید

 دنیای قلم - هرچه به انتخابات ریاست‌جمهوری نزدیک می‌شویم، نام نامزدهایی که می‌توانند از سوی جبهه اصلاحات مطرح باشند، بیشتر به گوش می‌رسد و تا حدی وضعیت آنها هم بیش از پیش روشن می‌شود؛ چنان‌که روز گذشته اسماعیل گرامی‌مقدم، سخنگوی حزب اعتماد ملی، اعلام کرد نامزد این حزب محمدعلی افشانی است. او در گفت‌وگو با «مهر» گفت: «محمدعلی افشانی از سوی برخی از اعضای شورای مرکزی برای نامزدشدن در انتخابات ۱۴۰۰ مطرح شده است... افشانی سوابق درخشانی دارد و از نیروهای پاکدست کارگزاران نظام است که در سمت‌های معاونت وزیر، استانداری و شهرداری تهران مشغول به خدمت بوده است. بنابراین افشانی هم به‌عنوان یکی از نامزدهای حزب اعتماد ملی مطرح است». او همچنین درباره وضعیت انتخاباتی الیاس حضرتی در میان نامزدهای انتخابات گفت: «الیاس حضرتی رسما اعلام کرده است که این برای ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ کاندیدا نخواهد شد».

 

شرق نوشت: گرامی‌مقدم در پایان بیان کرد: «شورای مرکزی حزب اعتماد ملی حضور افشانی را با اجماع‌ساز مطرح کرده است. محمدعلی افشانی هم فعالیت خود را آغاز کرده است؛ اما نتیجه نهایی بعد از اعلام نامزدهای احزاب دیگر و سایر شخصیت‌های اصلاحات مشخص خواهد شد. نهاد اجماع‌ساز قطعا بعد از ثبت‌نام و مشخص‌شدن اینکه چند نفر از اصلاحات توسط شورای نگهبان تأیید شده، فعالیت خود را آغاز خواهد کرد». محمدرضا عارف، یکی از دیگر شخصیت‌هایی که نامش در میان نامزدهای اصلاح‌طلب به چشم می‌خورد نیز در آخرین اظهارنظر خود درباره وضعیت انتخاباتی‌اش و همچنین علت عدم حضورش در نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان گفته است: «شورای اجماع‌ساز ۱۵نفر عضو حقیقی دارد که با مکانیسم خاصی از احزاب مختلف انتخاب شده‌اند، من در هیچ حزبی نیستم که بخواهم به نمایندگی از حزب در جلسات شرکت کنم و بنابراین جزء آن ۱۵ نفر هم نیستم... از زمانی که سال ۸۶ بنیاد امید ایرانیان را راه‌اندازی کردیم، این بنیاد به‌عنوان یک نهاد تشکیلات راهبردی مشغول به کار است که البته فعالیت حزبی ندارد. شورای مشورتی همواره فعالیت داشته و این بنیاد در همه انتخابات‌ها در موضوعات راهبردی و تشویق مردم به مشارکت فعال بوده است... من به همه جریان‌ها، به‌ویژه اصلاح‌طلبان توصیه جدی بر حضور فعال در انتخابات را دارم. شورای شهر دستاورد جریان اصلاحات است و دموکراسی از شوراها شروع می‌شود. اهمیت انتخابات شوراها کمتر از ریاست‌جمهوری نیست. همچنین در مورد انتخابات ریاست‌جمهوری هم مثل همه جریان‌ها تمام توان خود را می‌گذاریم تا یک انتخابات پرشور با مشارکت حداکثری برگزار شود... . در حال بررسی هستیم و در کمیته راهبردی کار می‌کنیم.

انتخاب 1400

من هیچ‌وقت شانه از زیر بار مسئولیت خالی نکرده‌ام، هیچ‌وقت هم برای پذیرش مسئولیت پیش‌قدم نشده‌ام. روند پیش‌رو شرایط حضور من در انتخابات را مشخص خواهد کرد». با این سخنان به نظر می‌رسد محمدرضا عارف را نیز می‌توانیم در زمره نامزدهای انتخاباتی بدانیم اما نکته‌ای که درباره روند فعالیت انتخاباتی او وجود دارد، این است که اگر عارف مورد اجماع نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان قرار نگیرد، به صورت مستقل وارد انتخابات می‌شود یا مانند سال 92 کنار می‌کشد؟ آنچه تا اینجا از سوی برخی از اعضای نهاد اجماع‌ساز بیان شده، این است که اگر کسی به صورت مستقل و فارغ از نظر جمعی وارد انتخابات شود، مورد حمایت قرار نمی‌گیرد؛ بنابراین گویا عارف باید انتخاب کند که نامزدی‌اش در انتخابات را با سازوکار رسمی اصلاح‌طلبان پیش ببرد یا آنکه کار خود را به صورت مستقل در پیش بگیرد. شاید نکته‌ای که عارف مبنی ‌بر بررسی‌کردن اوضاع گفته است، بر این موضوع نیز صدق کند. فرد دیگری که در روزهای اخیر نامش به دفعات به‌عنوان یکی از نامزدهای اصلاحات به گوش می‌رسد، محمدجواد ظریف است. چند روز پیش بود که حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی، در گفت‌وگویی با «خبرآنلاین» گفت: «به نظر من انتخاب اول جبهه اصلاح‌طلبان آقای ظریف خواهد بود». او درباره تفاوت روحانی با ظریف هم گفته است: «[ظریف] روحانی نیست اما با روحانی متفاوت است، روحانی آخوند بود». او همچنین گفته که «نظر جبهه اصلاحات درباره ظریف قاطع است». مرعشی در بخش دیگری از مصاحبه‌اش ظریف را یک شخصیت اصلاح‌طلب دانست و گفت: «به هر حال برداشت اصلاح‌طلبان این است که آقای ظریف یک دیپلمات اصلاح‌طلب است».

 


این سخن یعنی اصلاح‌طلب‌بودن ظریف محل بحث شد و برخی اصلاح‌طلبان گفتند که ظریف از نظر تشکیلاتی اصلاح‌طلب محسوب نمی‌شود؛ برای مثال محمود صادقی به‌تازگی گفته است: «بیشتر اسامی که مطرح می‌شوند گمانه‌زنی رسانه‌ای هستند، البته احزاب اصلاح‌طلب هم رایزنی‌های داخلی خود برای معرفی گزینه ریاست‌جمهوری را آغاز و بعضی اسامی را مطرح کرده‌اند، اما این اسامی که احزاب معرفی می‌کنند باید به جبهه اصلاح‌طلبان ارائه شده تا آنجا بررسی و گزینه نهایی انتخاب شود؛ بنابراین ظریف هم ممکن است یک گزینه بین همه گزینه‌های اصلاح‌طلبان باشد نه اینکه او گزینه نهایی باشد... . دکتر ظریف، فعال سیاسی شناخته‌شده اصلاح‌طلب نیست و سابقه فعالیت تشکیلاتی اصلاح‌طلبی ندارد و خود او هم چنین ادعایی نکرده است. او یک دیپلمات برجسته است که دیدگاه‌هایش در خصوص تعامل با دنیا و به‌کارگیری دیپلماسی، همسو با اصلاح‌طلبان است، اما من از سایر دیدگاه‌های او در زمینه‌های سیاست داخلی، اقتصاد یا مسائل اجتماعی و فرهنگی اطلاعی ندارم و خود ظریف هم در این زمینه اظهارنظری نکرده است... باید صبر کنیم ببینیم که در نهایت گزینه‌های انتخابات چه کسانی خواهند بود تا جبهه اصلاح‌طلبان بر اساس شاخص‌هایی همچون سابقه اصلاح‌طلبی روشن، سلامت، پاکدستی، کارآمدی و توان مدیریتی گزینه نهایی را انتخاب کند. جبهه اصلاح‌طلبان هنوز به این مرحله ورود نکرده است و برخی احزاب از جمله حزب ندای ایرانیان نام ظریف را مطرح کرده‌اند.

 

تا حدی که من می‌دانم، ظریف هم یک گزینه میان گزینه‌های موجود است و شاید چون احتمال تأیید صلاحیت او بیشتر از کاند‌یداهای شاخص اصلاح‌طلبان باشد، نام وی بیشتر مطرح شده است. از سویی احساس می‌شود که ظریف پایگاه رأی مناسبی دارد، البته برجام هنوز در کماست، ولی علائمی مبنی‌ بر احیای برجام وجود دارد و اگر این اتفاق بیفتد، محبوبیت ظریف هم بیشتر می‌شود و شانس او را برای پیروزی در انتخابات بیشتر می‌کند، البته همان‌طورکه پیش‌تر اشاره کردم خود ظریف اعلام کرده است که آمادگی حضور در انتخابات را ندارد». علی صوفی نیز در گفت‌وگو با «مثلث‌آنلاین» گفته است: «آقای ظریف هیچ‌گاه از نظر تشکیلاتی اصلاح‌طلب نبوده و نیست. اساسا کسانی که در وزارت خارجه کار می‌کنند از نظر قانونی از حضور در احزاب منع دارند و طبیعی است که آقای ظریف هم که سال‌ها در وزارت خارجه کار کرده، در جبهه سیاسی خاصی کار نکرده است. بله رویکرد آقای ظریف در حوزه سیاست خارجی همسو با نظر اصلاح‌طلبان است، اما او اصلاح‌طلب نیست و اگر قرار باشد آقای ظریف در انتخابات نامزد شود، باید رسما اعلام کند که وابسته به جبهه اصلاحات است و اگر خود را اصلاح‌طلب نداند و مثلا بگوید من جزء هیچ جناحی نیستم، حتما اصلاح‌طلبان از او حمایت نمی‌کنند؛ زیرا اساسا حمایت از نامزد غیراصلاح‌طلب مغایر با بند یک نهاد اجماع‌ساز است». برخی از اصولگرایان هم موضعی خاص در قبال مطرح‌شدن نام ظریف دارند؛ مثلا امیررضا واعظ‌آشتیانی گفته است: «اصلاح‌طلبان ظریف را پوشش قرار داده‌اند تا در وقت مقتضی نامزد نهایی خود را معرفی کنند». یا آنکه محمدصادق کوشکی پا را فراتر نهاده و حتی گزینه نهایی اصلاح‌طلبان را هم معرفی کرده و گفته است: «اصلاح‌طلبان می‌خواهند ظریف را برای نامزد اصلی‌شان قربانی کنند. قصدشان این است که ظریف بدنه اجتماعی اصلاحات را تحریک به شرکت در انتخابات کند و در پایان او قربانی نامزد اصلی شود و نامزد اصلی اصلاح‌طلبان هم علی لاریجانی است».

 


معلوم نیست این سخنان با چه تحلیل و بر اساس چه نشانه‌هایی مطرح می‌شود و به نظر می‌رسد که به میان آمدن نام ظریف، نوعی احساس خطر را در میان اصولگرایان ایجاد کرده و می‌کوشند با طرح موضوعاتی که هنوز هیچ گزاره‌ رسمی‌ای بر آنها وجود ندارد، در مناسبات انتخاباتی اصلاح‌طلبان خلل ایجاد کنند.