کد خبر : 10746 تاریخ : ۱۳۹۹ شنبه ۱۳ دي - 12:10
چرا ترامپ حاج قاسم را ترور کرد؟ ترور حاج قاسم سلیمانی از دیدگاه یک تحلیلگر و استاد دانشگاه. در این باره بیشتر بخوانید.


دنیای قلمـ حسین علایی تحلیلگر مسائل سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: یک سال از ترور ناجوانمردانه حاج قاسم سلیمانی و‌ همراهانش به دستور ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، می‌گذرد. این ترور و شهادت حاج قاسم او را در افکار عمومی ایرانیان جاودانه کرد و نام نیک او را در جهان مطرح کرد و این فرمانده غیور را به یکی‌ از معروف‌ترین چهره‌ها در جهان تبدیل کرد. از طرفی ترامپ تبدیل به یک تروریست خطرناک قاتل شد که باکی از کشتن انسان‌ها ندارد و به‌کارگیری زور را برای اهداف خود جایز می‌شمارد.

البته خداوند نخواست تا ترامپ به سلطه خود بر جهان ادامه دهد و او را در ناکامی در مصاف با کرونا به زیر کشید؛ اما سؤال این است که چرا ترامپ دست به چنین ترور وحشتناکی زد؟ رئیس‌جمهور آمریکا از روزی که بر کرسی ریاست‌جمهوری تکیه زد، به دنبال از‌بین‌بردن اقتدار و مؤلفه‌های قدرت جمهوری اسلامی بوده است.

 

او «توان هسته‌ای»، «نفوذ منطقه‌ای»، «قدرت موشکی» و «ظرفیت‌های اقتصادی» را از اساسی‌ترین مؤلفه‌های قدرت ایران می‌دانست و به دنبال محدودسازی و مهار آنها بود. به همین دلیل بود که آمریکا اردیبهشت ۹۷ از برجام خارج شد تا بتواند کارزار فشار و تحریم‌های حداکثری را علیه ایران برقرار کند و با کمک آنها، باعث فروپاشی اقتصاد ایران شود. طبیعی است که ترامپ فکر می‌کرد با ضعیف‌شدن اقتصاد کشور، نفوذ منطقه‌ای ایران نیز خود‌به‌‌خود از بین خواهد رفت و توسعه برنامه موشکی ایران هم متوقف خواهد شد.

 

او حتی امیدوار بود این فشارهای عظیم و بی‌سابقه در تاریخ بشر، موجب فروپاشی اجتماعی و تغییر حکومت در ایران بشود و اسرائیل نفس راحتی بکشد؛ اما در عمل این‌گونه نشد. اگرچه مردم دچار رنج فراوانی شدند، ایران با وجود سنگین‌ترین فشارها به حیات خود ادامه داد و چیزی از نفوذ منطقه‌ای ایران که عمدتا اجتماعی و فرهنگی است، کاسته نشد؛ بنابراین آمریکا و اسرائیل تصمیم گرفتند علاوه بر گسترش و تشدید تحریم‌ها، دست به ترورهای هدفمند و هوشمند بزنند. با چنین هدفی بود که ترور فرمانده نیروی قدس و دانشمندان هسته‌ای و نیز ترور افراد مؤثر جبهه مقاومت در کشورهای عراق، فلسطین، لبنان و سوریه در دستور کار آمریکا و اسرائیل قرار گرفت. 

 

پس ترور قاسم سلیمانی و دکتر محسن فخری‌زاده و حملات مکرر اسرائیل به مواضع جنبش حزب‌الله و دیگر رزمندگان محور مقاومت در سوریه و نیز حمله به کشتی‌های حامل نفت ایران در آب‌های آزاد در راستای چنین اهدافی انجام شده است و شاید تا پایان عمر ریاست‌جمهوری ترامپ نیز ادامه یابد. در واقع شهید حاج قاسم سلیمانی در 10 سال آخر عمر خود تبدیل به یکی از افراد برجسته قدرت‌ساز ایران شده بود و این همان چیزی بود که آمریکا و اسرائیل از آن به‌شدت نگران بودند.

 

این سردار غیور و ابو‌مهدی المهندس در تلاش برای کاهش سلطه آمریکا در کشورهای خاورمیانه بودند و نیروی قدس به نیروهای مخالف اسرائیل در فلسطین، سوریه و لبنان کمک می‌کرد تا اسرائیل کنترل شود و آمریکا وادار به خروج از کشورهای اشغال‌شده شود. در این سال‌ها حاج قاسم تجربه زیادی در شیوه‌های چگونگی کم‌کردن نفوذ آمریکا و نیز مقابله با تاکتیک‌های جنگی اسرائیل آموخته بود و به فردی مجرب و‌ کارآزموده و مسلط بر مسائل منطقه خاورمیانه تبدیل شده بود.

 

او نه‌تنها به حزب‌الله و حماس و حشد الشعبی و انصارالله قدرت بخشیده بود؛ بلکه در تعامل با دولت‌های عراق و ایران به دنبال یک نوع هماهنگی منطقه‌ای در برابر اقدامات خصمانه آمریکا و اسرائیل بود. حالا یک سال از آن روز شوم ترور گذشته، ولی حاج قاسم به اوج عزت رسیده است و ترامپ در اوج ذلت قدرت را از دست داده است. پس باور کنیم که: «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون».