بلایی كه ابرتورم بر سر پول ملی ما آورده است

بلایی كه ابرتورم بر سر پول ملی ما آورده است

مردم تا كی باید تاوان سیاست‌های تورم‌زای دولت‌ها را پس بدهند

دنیای قلم - غلامرضا كیامهر : ابرتورم یعنی وقتی ارزش اسمی و ذاتی سكه‌های رایج مملكت به بیش از 20 برابر ارزش اعتباری درشت‌ترین اسكناس‌های رایج همان مملكت افزایش پیدا می‌كند و ادامه ضرب كوچك‌ترین سكه‌ها هم برای دولت صرفه اقتصادی ندارد، چون به دلیل ارزش ذاتی كه سكه‌های مسی؛ نیكلی و آلیاژی دارند با ذوب كردن آنها می‌توان اشیای باارزش‌تری از خود سكه درست كرد، اما اسكناس‌هایی كه ارزش اعتباری و قدرت خرید خود را از دست داده‌اند به كاغذهای رنگی تبدیل می‌شوند كه بچه‌ها می‌توانند با آنها برای خود قایق، موشك و خانه‌های كاغذی درست كنند.  درست شبیه بلایی كه در گذشته‌های نزدیك بر سر بولیوار اسكناس‌های رایج در ونزوئلا یا دلارهای زیمبابوه دوران حكومت رابرت موگابه آمده بود و اگر قطار اقتصاد با تورم دورقمی ما با همین فرمان به حركت خود ادامه دهد دیری نخواهد گذشت كه اسكناس‌های پول رایج ما هم به سرنوشت تلخ همین دو كشور مبتلا خواهد شد.  شوربختانه باید گفت كه دولت‌های ما به جای راه‌حل‌های علمی و اقتصادی برای مشكل تورم كه كاهش شدید هزینه‌های تشكیلات گسترده و تنبل و ناكارآمد دیوان‌سالاری دولتی و باز كردن درهای مملكت به روی سرمایه‌گذاری‌های خارجی و بهبود روابط با جهان خارج از محوری‌ترین آنهاست تنها به چاپ بی‌وقفه اسكناس و افزایش سرسام‌آور حجم نقدینگی كاغذی و فاقد قدرت خرید ادامه می‌دهند و كاری هم به تبعات ویرانگر سیاست‌های اقتصادی شعاری كه با اصول اولیه علم اقتصاد و كشورداری در تضاد است، ندارند.

 

حذف سكه از چرخه پول ملی ما در حالی صورت گرفته كه در اقتصادهای غیرتورمی و سالم بسیاری از كشورهای جهان كه در آنها برخلاف كشور ما كه دولت؛ نهادها و ارگان‌ها همه كاره فعالیت‌های اقتصادی تجارت و تولید هستند؛ سهم بسیار ناچیزی در تصدیگری‌های اقتصادی دارند و گردانندگان اصلی چرخ‌های اقتصاد را كارآفرینان و صنعتگران و فعالان اقتصادی بخش خصوصی واقعی؛ غیروابسته به دولت تشكیل می‌دهند و باز برخلاف كشور ما رانت‌خواری و ویژه‌خواری و انحصار در آنها هیچ محلی از اعراب ندارد و درهای‌شان به روی اقتصادهای جهان باز است یعنی كشورهای عضو اتحادیه اروپا؛ ژاپن؛ كانادا؛ كره جنوبی؛ امریكا؛ استرالیا و امثالهم هنوز به موازات چاپ اسكناس با حساب و كتاب از كوچك‌ترین تا درشت‌ترین سكه‌ها كه به عنوان پول خرد و استفاده از تلفن‌های همگانی كاربرد دارند، ضرب و به جریان انداخته می‌شوند. اما امروز پول خرد فلزی زیر ضربات كوبنده تورم دورقمی تنها به یك خاطره برای خانوارهای ایرانی تبدیل شده است.


در چنین شرایط و اوضاع و احوالی مردم عادی بی‌آنكه درس اقتصاد خوانده باشند به خوبی به سقوط ارزش اعتباری اسكناس‌های رایج دركشور كه معنای آن چیزی جز بی‌ارزش شدن این اسكناس‌ها و كاهش شدید قدرت خریدشان است، پی برده‌اند و از خود می‌پرسند تا كی باید تاوان سیاست‌های اقتصادی تورم‌زای دولت‌ها را پس بدهند.

 

‌تا كی باید بیشتر كار كنند و هر روز كمتر از مواهب اولیه زندگی بهره ببرند. تا كی باید به خاطر سیر نزولی ارزش و قدرت خرید حقوق و دستمزدی كه می‌گیرند با روش حذفی زندگی و هر روز مصرف یك ماده خوراكی را از سفره خود حذف كنند و دور بسیاری از مواهب متداول زندگی حتی سیر و سفر به شهرهای كشور؛ خرید كتاب؛ خرید وسایل ضروری زندگی و... خط بكشند و تمام دغدغه زندگی خود را تنها در پیدا كردن قوت و غذایی برای سیر كردن شكم خود و فرزندان‌شان خلاصه‌ كنند، گاه هم با چشم پوشیدن از مصرف بسیاری از اقلام خوراكی كه به دلیل قیمت‌های نجومی به خوراكی‌های لاكچری اختصاصی اقلیت سوپرثروتمند كشور تبدیل شده؟

 

در كمال تاسف زمامداران مملكت كه دایما دم ازحركت سریع قطار پیشرفت اقتصادی كشور می‌زنند آنقدر غرق در مسائل سیاسی و جناحی و گروهی خود شده‌اند كه دیگر فرصتی برای دیدن حقایق جاری درمان جامعه و شنیدن صدای شكستن استخوان‌های مردم زیر بار فشار هزینه زندگی ندارند و متوجه اثرات ویرانگری كه این فشارهای اقتصادی بر انهدام سرمایه اجتماعی یعنی اعتماد مردم به دولت و حاكمیت دارند، نمی‌شوند و گناه همه نارضایی‌های اجتماعی را به گردن دشمنان خودساخته و قدرت‌های برون‌مرزی می‌اندازند، كاری كه برای لاپوشانی ضعف‌های شدید مدیریتی و سوءتدبیرها و سیاستگذاری‌های سراسر اشتباه مبتنی بر جزم‌اندیشی از هر دولت و حكومتی در هر جای دنیا ساخته است، اما تاریخ بشر و حكومت‌داری نشان داده كه هیچ بار كجی به منزل نمی‌رسد و به قول آن مثل معروف در خانه اگر كس است یك حرف بس است و چه زیبا گفته سعدی شیرازی كه من آنچه شرط بلاغ است با تو می‌گویم؛ تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال.


 

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.