ردپای احمدینژاد در ناترازی گاز
گاز ارزان و یارانه پنهان و راهكارهایی كه مقطعی است
دنیای قلم -دارنده دومین ذخایر گازی و سومین تولیدكننده بزرگ گاز جهان با مشكل كمبود گاز روبهرو است. درباره ایران صحبت میكنیم. زمستان امسال، مشكل كمبود گاز خود را نشان داده است. آمارهایی داده شده كه امسال 200 میلیون متر مكعب بین تولید و مصرف فاصله یا همان «ناترازی» وجود دارد، اما این نوك كوه یخ است.
روزنامه اعتماد نوشت : تداوم روند فعلی مصرف و تولید گاز به این معنی است كه میزان ناترازی بین این دو در سال 1404 به بیش از 250 میلیون متر مكعب و در سال 1410 به 350 میلیون متر مكعب میرسد، بنابراین در نگاه اول باید گفت اوضاع برای صنعت گاز ایران اصلا خوب پیش نمیرود. طبق برآوردها، صنعت انرژی ایران اگر قرار است در دهه آینده «سر پا» بماند؛ باید 250 میلیارد دلار سرمایهگذاری در آن انجام شود. 80 میلیارد دلار از این رقم، باید در صنعت گاز ایران صورت بگیرد. تركیب این 80 میلیارد دلار سرمایه موردنیاز هم این است: ۲۳،۶ میلیارد دلار باید در بخش فشار افزایی و تثبیت تولید میادین گازی در حال تولید سرمایهگذاری شود. ۳۶،۴ میلیارد دلار در بخش توسعه میادین جدید باید برود. هشت میلیارد دلار برای توسعه و بهسازی پالایشگاههای گازی نیاز است. ۱،۲ میلیارد دلار برای جمعآوری گازهای مشعل باید هزینه شود. سه میلیارد دلار توسعه ذخیرهسازی گاز در میادین نیاز دارد. ۶ میلیارد دلار خطوط لوله و ایستگاهها و ۲ میلیارد دلار برای بهینهسازی انرژی در ساختمانها نیاز است. خب این پول قرار است از كجا تامین شود؟ بخش انرژی ایران نزدیك به یك دهه است كه با شدیدترین تحریمها روبهرو است. شركتهای بزرگ و صاحبان تكنولوژی از ایران رفتهاند.
خبری از سرمایهگذار خارجی نیست. برخی از شركتهای چینی و روسی آمدهاند و امضاهایی پای «تفاهمنامه»های رنگارنگ زدهاند و رفتهاند. fatf به عنوان یك ابزار كلیدی برای نقل و انتقال پول میان ایران و شركتهای انرژی همچنان بلاتكلیف است. ایران و چین قراردادی 25ساله امضا كردهاند و نه تنها خبری از انتشار مفاد آن نشده، بلكه خبری از حضور پول چینیها در پروژههای نفت و گاز ایران هم نیست، بنابراین چشماندازی فعلا برای به دست آوردن این پول دیده نمیشود. اما بیایید نگاه كنیم كه چه اتفاقی برای مصرف گاز در ایران افتاده و مشكلات از كجا شروع شده است؟
گازرسانی به روستاها
در بیان دلیل ناترازی گاز، عنوان میشود كه تولید افزایش پیدا نكرده اما مصرف بیشتر شده است. خب چطور این اتفاق افتاده است؟
تا سال 1384، به گفته آقای جواد اوجی (وزیر فعلی نفت و رییس وقت شركت ملی گاز در دولت احمدینژاد) 600 شهر از گاز طبیعی استفاده میكردند. در 8 سال دولت احمدینژاد 400 شهر دیگر به این تعداد اضافه شد. آقای اوجی در تیرماه 1392 و همزمان با پایان گرفتن دولت دوم احمدینژاد با افتخار از این گفته بود كه «تا شهریورماه سال ۱۳۸۴، بیش از ۲ هزار و ۸۰ روستا از نعمت گاز برخوردار بودند، اما در دولتهای نهم و دهم ۱۲ هزار و ۲۲۰ روستای دیگر به شبكه سراسری گاز طبیعی متصل شدهاند.» در واقع طی دولت آقای احمدینژاد، درصد برخورداری روستاها و شهرها از گاز طبیعی به یكباره از 60 درصد به 83 درصد رشد پیدا كرد. در همین مدت زمان، (1384 تا 1392) تعداد واحدهای صنعتی برخوردار از گاز طبیعی از 9.5 هزار واحد به 58 هزار واحد افزایش پیدا كرد، یعنی در مدت 12 سال 6 برابر شد. به عبارتی 84 درصد از واحدهای صنعتی، برخوردار از گاز طبیعی شدند. خیلی هم خوب. چه كسی است كه مخالف گازرسانی به واحدهای صنعتی یا روستاها و شهرها باشد؟ به هر حال در كشوری كه دارنده دومین ذخایر گازی است، مردم حق دارند از نعمت گاز طبیعی برخوردار باشند. همین امروز، تصاویری كه از نقاط محروم سیستانوبلوچستان منتشر میشود و مردم را در صف كپسولهای گاز نشان میدهد بسیاری را آزرده میسازد. خیلیها میگویند این ثروت ملی باید به همه برسد. بنابراین با این موضوع كسی مخالفت ندارد. اما سوال این است كه چنین سیاستی چه اثراتی در میزان مصرف و تولید گذاشته است؟
اقتصاد كولر گازی
برای اینكه بدانیم گازرسانی گسترده به روستاها و شهرها چه اثراتی در مصرف امروز دارد باید برگردیم به اواسط دهه 80 و زمانی كه درآمدهای نفتی در بالاترین سطح خود بود و به مدد دلارهایی كه به راحتی وارد كشور میشد؛ واردات كولر گازی هم شدت گرفته بود. تا 20 سال پیش محفظههای فلزی كه در بوشهر و كیش و بندرعباس از دیوار منازل و ساختمانهای اداری به شكلی بدقوارهای بیرون زده مهمترین نمادشهرهای جنوبی با سایر نقاط كشور بود. ساكنان حاشیه خلیجفارس كه به علت دمای بالای 40 درجه و رطوبت بالای ۸۰ درصد امكان استفاده از كولر آبی را نداشتند به ناچار در سه فصل سال از این وسیله پرمصرف استفاده میكردند. علاوه بر دشواری نصب و در امان نگه داشتن این كالای گرانقیمت كه معمولا با طراحی قفسی آهنی جبران میشد، هزینه بالای مصرف سرسامآور برق كولر گازی از مصایب همیشگی اهالی بوشهر و هرمزگان و خوزستان و بلوچستان بود. اما در میانه دهه 80، به یكباره با سیل واردات این كالا روبهرو شدیم. چرا؟
دلیل آن روشن است. یارانه حاملهای انرژی به دلایلی تودهگرایانه پرداخت میشد و هنوز هم در دوران تنگدستی مالی دولت پرداخت میشود. در میانه دهه 80 سیاستگذاران هیچگاه نفهمیدند كه دوران كثرت درآمدهای نفتی دیری نمیگذرد و بهزودی تمام میشود. كسی پیشبینی نمیكرد كه تحریمها چنان بنیه اقتصادی ایران را درهم بكوبد كه امروز بالای 100 میلیارد دلار یارانه انرژی كه در قالب انرژی ارزان به مردم داده میشود؛ كمر درآمدهای دولت بزرگ را بشكند. در ایران برای هر شهروند حدود ۲۵ میلیون تومان یارانه پنهان پرداخت میشود و جالب اینكه تنها ۷۰۰ هزار تومان از این مبلغ به ازای هر نفر به پایینترین دهك درآمدی میرسد و بخش عمده آن توسط اقشار ثروتمند مصرف میشود.
راهكارهای مقطعی
آنچه امروز در بخش گاز دیده میشود؛ نتیجه سیاستهایی است كه 15 سال پیش دنبال میشد؛ نهضت گازرسانی به روستاها و شهرها و واحدهای صنعتی. گاز ارزان به دست مصرفكننده برسد و در نبود ساز و كاری برای تعرفهگذاری درست؛ حیف و میل شود. مقایسه انرژی مصرفی سالانه در بخش خانگی به ازای هر مترمربع ساختمان در مقایسه با استاندارد ملی برچسب انرژی ساختمان بیانگر این است كه اغلب ساختمانهای موجود در ایران گازخوار هستند تا جایی كه استانهای مازندران، كردستان، گیلان، تهران، همدان، آذربایجان شرقی، البرز، قزوین، اردبیل، مركزی و زنجان به ترتیب بیشترین میزان گاز را در هر مترمربع ساختمان مصرف میكنند. بخاریها، موتورخانهها و تجهیزات گرمایشی عملا با مصرف بالای انرژی تولید میشوند و هدررفت گاز را تشدید میكنند. این در حالی است كه به دلیل قیمت بالای وسایل گرمایشی دارای رتبه بهتر از حیث بازدهی انرژی، بیشتر خانوارهای ایرانی از وسایل گرمایشی فاقد برچسب انرژی رتبه a استفاده میكنند.
وزارت نفت، امسال هم مانند سالهای گذشته، دست به راهكارهای كوتاهمدت و مقطعی زده و یك عده را جریمه میكند و گاز صنایع سیمان یا فولاد و پتروشیمی را قطع میكند یا حتی یك استان مانند گیلان را به دلیل سرمای هوا تعطیل میكند. اما اینها هیچیك راهكار اصلی نیست. حالا كه گاز به صورت مویرگی به تمام روستاها و شهرها رفته و كار از كار گذشته است، فكری به حال یارانه شدید پنهان در بخش انرژی كنید تا بلكه سرمایه موردنیاز برای پیشبرد طرحهای توسعهای گاز تامین شود.