ما خوبیم شما بد!
نظر عباس عبدی درباره فرزند انسیه خزعلی
دنیای قلم -ضربالمثل معروفی است كه میگوید ظلم بالسویه عدل است. ظلمی كه به همگان یكسان اعمال و انجام شود، عدالت است. روشن است كه هیچ ظلمی عدل نیست و هر ظلمی به هر اندازه كه باشد به همان میزان از عدالت دور است ولی این ضربالمثل نوعی تعریض به تبعیض است و میخواهد بگوید كه تبعیض از ظلم هم بدتر است. اگر مالیات ظالمانهای تعیین و گرفته شود ظلم است، ولی اگر از همه یكسان گرفته شود، جای شكری میگذارد كه در ظلم تبعیض روا نمیدارند. ماجرا از افشاگری علیه فرزند خانم معاون رییسجمهور آغاز شد.
این موضوع كه فرزند ایشان در كانادا مشغول تجارت و كار است. تا اینجا مشكلی نیست. مشكل از آنجا آغاز شد كه یكی از مقامات تبلیغاتی دولت اعلام كرد كه اخیرا فرزند یك معاون وزیر برای ادامه تحصیل در یك كشور خارجی ویزا گرفته بود و قصد خروج داشت كه به محض اطلاع رییسجمهور، دستور صادر شد؛ «اگر فرزند رفت، پدر هم برود!» گذشت آن دوران كه افتخار مقامات عالی دولت، اقامت فرزندانشان در خارج از كشور باشد. مسوولان مراقب گشت ارشاد باشند. انتظار میرفت كه با چنین رویكردی بلافاصله معاون ریاستجمهوری نیز مشمول این حكم شود، ولی نشد و اظهارات متناقضی را در توجیه این وضع گفتند و با فرار به جلو خواستند مساله را حل كنند ولی افشاگریهای بعدی نشان داد كه ماجرا خیلی بدتر از آن است كه ابتدا گفته میشد، معلوم شد كه ادعاهای اولیه خانم معاون برای فرزندشان درست نبوده، لذا پدر این جوان وارد شد تا ماجرا را حل كند كه گفتههایش در تعارض با مواضع مادر درآمد و خلاصه خیلی خراب شد. از آن طرف فعالان نواصولگرا اقدام به مالهكشی كردند، به جای پذیرش مشكل و حل آن سخنانی را گفتند كه معلوم شد با سخنان خودشان درباره موارد مشابه در دولت قبل در تعارض است، حتی یكی از آنان به صراحت گفت كه فرزندان مسوولان متفاوت و در پی خدمت به كشور هستند، دیگری گفت حساب فرزند را از والدین جدا باید كرد.
خلاصه خواستند مساله را با یك تبعیض آشكار و زجرآور حل كنند كه نشد و بدتر هم شد. اتفاق دیگر وضعیت زنان در پایانههای مرزی عراق برای سفر به مراسم اربعین بود كه كاملا مختلط با مردان در وضعیتهای بسیار متراكم جمعیت قرار داشتند و حتی در فضای عمومی و نیمهعمومی هم خوابیده بودند و این پرسش مطرح شد كه چرا نسبت به شركت زنان در حضور مردان در اماكن عمومی ازجمله ورزشگاهها تا این حد حساسیت است ولی در این موارد هیچ اعتراضی نمیشود. البته جای اعتراض هم نیست، چون اصولا چیز عجیبی نیست، حتی در مراسم حج هم این نوع حضور جمعی دیده میشود، ولی نگاه تبعیضآمیز، مشكل مهمی است كه هر مخاطبی را منزجر میكند.
مورد دیگر مربوط به واگذاری كتابخانههای كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان است كه علت آن را زیانده بودن گفتند در حالی كه صدا و سیما و خودروسازی دهها هزار برابر زیانده هستند ولی همچنان كمك میگیرند!! نمونه بسیار بد دیگر استقبال از حضور زنان با پوششهای به اصطلاح نامناسب در انتخابات یا مناسك دینی و تظاهرات رسمی است و در عین حال برخورد با زنانی با همان پوشش در اماكن عمومی و انتقال آنان به بازداشتگاه وزراست. این رفتارهای تبعیضی محصول این تفكر است كه ما خوب هستیم و دیگران بد. برخلاف جمله مشهور امام علی(ع) كه فرد را با حق میشناسند و نه حق را با فرد؛ این تفكر حق را با فرد كه خودشان باشد میسنجد. اصولا در این نگرش حق یعنی خودشان. هیچ اصل ثابتی ندارند. به قول شاعر: «هر چه آن خسرو كند، شیرین بود» این نگرش صددرصد ضداخلاقی و ضددینی و ضداسلامی است. از همه مهمتر ضدقانون است. اخلاق و قانون یعنی اینكه ما بتوانیم معیارهایی فراتر از افراد را در بیرون تعریف كنیم تا اعمال و رفتار مردم را با آن سنجید. یكی از عوامل فسادزا در جامعه همین تفكر خطرناك است. تفكری كه بنیان هنجارهای اخلاقی و قانونی را در ایران سست كرده است در عین حال میخواهند با استناد به این دو هنجار، دیگران را داوری كنند.
عباس عبدی