دنیای قلم -شکایت یک مدیرمسوول علیه مدیرمسوولی دیگر یکی از پروندههای مطبوعاتی در دهه 70 را تشکیل داد. در این پرونده که در سال ۱۳۷۴ در شعبه ۳۴ دادگاه عمومی تهران و توسط قاضی « محمدسعید » و در حضور هیات منصفه رسیدگی شد، مهدی نصیری مدیرمسوول هفته نامه «صبح» ، نیروهای حزب الله و بسیج دانشجویی ثارالله علیه مجله «گردون» و مدیرمسوول آن «عباس معروفی» شکایت کرد.
به استناد کتاب اسناد و پروندههای مطبوعاتی ایران دهه هفتاد در جلسه دادگاه فیروز اصلانی به نمایندگی از ستاد بسیج ثارلله و ستاد انصارحزب الله؛ عباس معروفی را متهم به نشر مطالب مستهجن و مصاحبه با ضدانقلاب کرد. وی گفت: پس از زمینگیر شدن گروهک های ضدانقلاب و آشکار شدن ماهیت تروریستی آنها، این گروهک ها با تغییر تاکتیک خود در عرصه فرهنگی علیه نظام جمهوری اسلامی، جبهه جدیدی گشوده اند و هدف آنها القای اندیشه های مغایر با تفکر دینی در مطبوعات است که این در راستا شبیخون فرهنگی دشمن معنا و مفهوم می یابد.
اصلانی ادامه داد: گردون روابط آزادانه بین دختر و پسر را تشویق می کند در حالی که قانون مطبوعات انتشار مطالب خلاف عفت عمومی را ممنوع کرده است. مندرجات این نشریه نشان می دهد که با گروهک های ضدانقلاب مانند فدایی خلق و حزب توده مرتبط است و سعی در تبرئه آنها دارد.
او تصریح کرد: نشریه آقای معروفی با افرادی مانند باقر پرهام که به مقام ولایت اهانت و آن را با شاه مقایسه کرده است مصاحبه کرده است. آیا آزادی به این معناست که به ارزش های ملت توهین، فحشا و منکرات اشاعه و به مقام ولایت فقیه اهانت شود؟!
نماینده انصارحزب الله و ثارالله افزود: گردون با صراحت بسیجیان را مورد اهانت قرار داده و از دفاع جانانه رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، چهره ای سیاه تصویر کرده است. این آزادی است یا سوءاستفاده از آزادی؟ پرهام همان کسی است که سال ۱۳۶۹ در اطلاعیه ای خطاب به پارلمان اروپا با توهین به نظام جمهوری اسلامی ایران، آن را رژیمی تروریستی و قرون وسطایی معرفی کرده است.
سپس مهدی نصیری مدیرمسوول هفته نامه صبح پشت تریبون قرار گرفت و گفت: گردون فرهنگ الحاد و ابتذال را ترویج و به مقام ولایت فقیه، نظام جمهوری اسلامی و فرهنگ ایران اهانت کرده و پل ارتباطی بین عناصر قلم به دست داخلی و ضدانقلاب و فراری تبدیل شده است. بنده خواستار برخورد قاطع با گردون و نشریاتی هستم که به مقدسات دین و مردم اهانت می کنند و فرهنگ ابتذال را ترویج می کنند.
عباس معروفی هم در مقام دفاع از خود گفت: در سال های اخیر از یک سو قانون مطبوعات ما را غرق امید کرده و از طرف دیگر افرادی که خود را منزه می دانند مدعی العموم می شوند و به سرکوبی ادبیات معاصر می پردازند! این افراد با ایجاد فضای زور و تحمیل عقاید خود به مسوولان با جوسازی های دروغین، موضوعی را مطرح می کنند تا عده ای را لگدمال کنند.
پس از دفاعیات معروفی، قاضی محمدسعید رییس دادگاه از معروفی پرسید: شما به گونه ای صحبت کردید که گویی مدافع شعارهای انقلاب اسلامی هستید آیا نمونه هایی برای اثبات گفته های خود دارید؟
معروفی پاسخ مثبت داد و گفت: بله. گردون اولین مجله ای بود که از نظر ادبی و فرهنگی با کتاب مبتذل «بدون دخترم هرگز» مبارزه و اعلام کرد که «بتی محمودی» به مذهب و فرهنگ ما توهین کرده است.
قاضی پرسید: هدف شما از درج مطالب مربوط به مسائل جنسی و کلمات غیراخلاقی در گردون چه بود؟
معروفی گفت: اگر با این ذهنیت پیش روید نباید اجازه انتشار هیچ رمانی داده شود! مواردی که به عنوان خلاف عفت عمومی از سوی شکات مطرح شده است اگر از متن رمان حذف شود، دیگر رمانی باقی نمی ماند. در داستان ها معمولا کلماتی مانند«بوسیدن» وجود دارد و اگر چهارکلمه و این طور چیزها نباشد اصلا داستان به وجود نمی آید!
قاضی پرسید: شما در خصوص اتهامات ترویج الحاد و ابتذال، تحقیر رزمندگان و اهانت به ولایت فقیه از خود دفاع نکردید؟
معروفی جواب داد: احترام به ولایت فقیه برای من یک امر واجب است و به آن احترام می گذارم اما روند زمان تعیین کننده مطالب نشریه است.
در آخرین دادگاه رسیدگی به این پرونده، قاضی دادگاه از متهم خواست درباره نحوه ارتباط خود با آقایان پرهام، صادق چوبک و هوشنگ گلشیری توضیح دهد. معروفی گفت: آن ها دوستان من هستند و صاحب کتاب. من هم مطالب آنها را چاپ می کنم چرا که لیست افراد ممنوع القلم را هنوز اعلام نکرده اند.
سپس حمید مصدق وکیل معروفی پشت تریبون قرار گرفت و به دفاع از متهم پرداخت: مطالبی که در دادگاه مطرح شد مطالبی است که قبلا مورد بررسی قرار گرفته و خوشبختانه موکل من از موارد اتهامی تبرئه شده است. در این دادگاه یک شکایت بیشتر نمانده است و آن هم مقاله ای است که در آن واژه ولی فقیه کنار واژه شاه آمده است... حتی در قرآن هم نام انبیا با پادشاهان در کنار هم آمده است. بنابراین این اتهام واهی است. ماده ۲۶ و ۲۷ قانون مطبوعات دقیقا مشخص کرده که می توان علیه هر کس که به دین مبین اسلام و مقدسات توهین کند یا علیه هر نشریه ای که به رهبر و مراجع مسلک تقلید اهانت کند اعلام جرم کرد؛ اما آیا ذکر واژه ولایت فقیه در کنار واژه شاه جرم حساب می شود؟ اگر جرم است شاکیان به چه استنادی آن را ذکر کرده اند؟
مصدق گفت: شاکی تحت عنوان جمعی از شهروندان علیه موکل من شکایت کرده است در حالی که بیشتر از یازده نفر پای شکایت نامه را امضا نکرده اند، آیا می توان این یازده نفر را نماینده میلیون ها ایرانی دانست؟
سپس رییس دادگاه خطاب به معروفی گفت: منظور شاکیان قرار دادن اسم ولی فقیه با شاه کنار هم نبوده بلکه مقایسه این دو با هم بوده است.
پس از خاتمه جلسه هیات منصفه سیدعباس معروفی متهم را مجرم تشخیص داد و مستحق تخفیف ندانست. طبق حکم قاضی سعید، معروفی به جرم اهانت به ۲۰ ضربه شلاق، نشر اکاذیب ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد. متهم همچنان به دو سال محرومیت از هر گونه فعالیت مطبوعاتی محکوم و نشریه گردون هم لغو امتیاز شد. همچنین متهم از اتهام اشاعه فحشا و منکرات تبرئه شد.
حمید مصدق و شیرین عبادی وکلای متهم به این حکم اعتراض کردند و خواستار تجدید نظر شدند.
پرونده گردون به شعبه ۲۲ دادگاه تجدیدنظر ارسال شد. اما دادگاه اعلام کرد چون درخواست اعتراض در مهلت قانونی تقدیم دادگاه نشده است رای شعبه ۳۲ قطعی و غیر قابل تجدید نظر خواهی است.