به بهانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی
انقلاب روی دیوارها
تحولات نقاشی دیواری پس از انقلاب در ایران. در این باره بیشتر بخوانید.
دنیای قلم_ دکتر بهنام زنگی: با بررسی روند تحولات هنر دیوارنگاری در ایران، شاهد تغییرات فزایندهای در این هنر در دوره انقلاب و پس از آن هستیم. روند تحولات هنر دیوارنگاری همواره تابع شاخصهایی نظیر ساختار سیاسی و ثبات آن، رونق اقتصادی و در نتیجه آن؛ ساختوساز و رشد معماری و نیز تحولات هنری و رویکرد حکومتها به هنر بوده است. بر همین اساس با دگرگونی ساختار سیاسی در طی انقلاب اسلامی 1357 و شکلگیری رویکردهای اجتماعی، فرهنگی و مذهبی برگرفته از آن، هنرهای مردمی نیز دچار دگرگونیهای بنیادین شدند. در این میان هنر دیوارنگاری به صورت چشمگیری مورد توجه و استفاده انقلابیون، جریانهای سیاسی و حکومت قرار گرفت. خصوصیت مردمنگارانه و اعتراضی برآمده از انقلاب، پس از تثبیت حاکمیت جمهوری اسلامی بهمرور جای خود را به هنری رسمی داد که در پی تبیین مواضع انقلاب و تبلیغ آن بود.

با پیروزی انقلاب اسلامی، نقاشی دیواری در خدمت معرفی، تبلیغ و ترویج اهداف انقلاب قرار گرفت و در سالهای اولیه انقلاب، نقاشان دیواری بیش از هرچیز درصدد پرداختن به مضامینی بودند که به حفظ ارزشهای انقلاب بینجامد. ماههای نخستین پیروزی انقلاب، مصادف است با گونهای افراطگرایی در استفاده از دیوارنگاری و دیوارنویسی؛ بهگونهای که دیوارهای شهر به عرصهای برای رویارویی سیاسی و تبلیغات تبدیل میشود. بیسامانی آثار ارایهشده روی دیوارها آرامآرام و با تثبیت موقعیت انقلاب کاهش مییابد و نقاشان جوانی که در نهادی به نام حوزه هنری گرد هم آمده بودند، ابتکار عمل را به دست میگیرند و با وجود عدم برخورداری از پشتوانههای تجربی قابل توجه، مضامین مذهبی و انقلابی را در آثار نقاشی دیواری به هم پیوند میزنند.
تداوم فعالیت نقاشان فوق، بهپیدایش و شکلگیری نقاشی دوره انقلاب در ایران منجر میشود که آثار و تبعات آن به حوزه نقاشی دیواری نیز تسری پیدا میکند. در حد فاصل پیروزی انقلاب تا وقوع جنگ، نقاشیهای دیواری انقلابی در سراسر تهران بهطرزی آشفته و غیرقابل پیشبینی، همگام با تعصب و شور انقلابی گسترش یافته و وقایع اولین سال پس از سقوط سلطنت پهلوی را توصیف میکرد.
در این دوره دولت دخالتی در تعیین محل نقاشیهای دیواری نداشت و خود انقلابیون در قالب جریانهای سیاسی مختلف، با الهام از شرایط و شور انقلابی، به خلق اینگونه آثار مبادرت میورزیدند. هیچ مرجع رسمی برای نظارت بر نقاشیهای دیواری وجود نداشت. سازمانهای سیاسی نزدیک به دولت، از جمله بنیاد مستضعفان و بنیاد شهید و امور جانباز، پرکارترین مراجع نقاشیهای دیواری در طول این دوره بودند. هدف اصلی از نقاشی دیواری، یادآوری، ایجاد و احیای انقلاب اسلامی و تجلیل بنیانگذار جمهوری اسلامی و چهرههای موثر بر انقلاب بود.

در این میان مبارزات استعماری و اهداف انقلابی، وجه مشترک آثار همه نقاشانی است که از جریانها و ایدههای سیاسی و ایدئولوژیک گوناگون تبعیت میکردند. تمام این نقاشیها مضامین انقلابی داشتند و آندسته از نقاشیها که توسط گروههای اسلامی انجام میشد، در کنار انقلابیبودن، رنگ و بوی مذهبی نیز داشت. عموم این نقاشیهای دیواری همچنان الگوبرداریهای ناقص و شتابزدهای از نقاشیدیواریهای مکزیکی و از لحاظ ساختاری دچار ناهنجاریهای آشکاری بودند. از جمله هنرمندانی که در این سالها به نقاشی روی دیوار پرداخت، هانیبال الخاص است. او به همراه جمعی از شاگردانش نقاشیهایی را بر دیوارهای شهر تهران نقش کردند که از آن جمله میتوان به نقاشی بر دیوار سفارت آمریکا که در سال 1359 توسط هانیبال الخاص و ادهم ضرغام تصویر شد و نیز نقاشی بر دیوار ترمینال خزانه در جنوب تهران اشاره کرد.
همزمان با انقلاب اسلامی، تولید و اجرای دیوارنگاری در سطح شهر تهران رشد و گسترش چشمگیری پیدا کرد و آثار دیواری این دوره توسط مردم و هنرمندان بهصورت خودجوش روی دیوارها اجرا میشد تا مُبلغ انقلاب باشد. پس از انقلاب تا دوره پایانی جنگ تحمیلی با عراق(نیمه اول دهه 70) دیوارنگاری با موضوعات و مضامین سیاسی و اجتماعیِ روز و کماکان بهصورت خودجوش هدایت میشد. صرفنظر از کیفیت آثار این دوره، حضور اجتماعی نقاشی دیواری و اقبال عمومی به آن، با جنبش نقاشی دیواری انقلابی مکزیک از 1920تا 1930 قابل مقایسه است.

شرایط سیاسی، مذهبی و فرهنگی، اجتماعیای که در سالهای اول انقلاب اسلامی ایران ایجاد شد، شور و شوقی را در بین نقاشان برای طراحی نقاشی دیواری در اماکن عمومی و بهویژه معابر عمومی پرازدحام شهری با موضوعهای روز انقلاب بهوجود آورد. موج شتابزده سیاسیـ مذهبی جامعه هنری به شکلگیری اصولی این حرکت کمک کرد. کلیه این عوامل باعث تاثیرپذیریهای سطحی از مکتب نقاشی دیواری انقلابی مکزیک و الگوبرداری از جنبههای صرفا صوری آثار آنان شد.
نقاشی دیواری این نسل از لحاظ روش، به سبک رئالیسم شوروی و هنر انقلابی مکزیک نزدیک است که در اثر تلفیق با دیدگاههای مذهبی، مولفههای جدیدی را در نقاشی ایران بنیاد نهاد. ضعف عمده آثار دیوارنگارههای اوایل انقلاب را باید در عدم شناخت و دستیابی به اهمیت زبان نو در نقاشی معاصر و کاربرد آن در مضامین و محتوای آثارشان دانست. بیتجربگی عمومی هنرمندان تازهکاری که به این عرصه وارد میشدند، از دیگر نقاط ضعف این آثار بود که طی دورههای بعدی و از طریق سازماندهی نهادهای مربوطه تا حدود زیادی مرتفع شد.
در ساختار اجتماعی شکلگرفته بعد از انقلاب در ایران، نقاشیهای دیواری بهندرت حالتی خنثی یا منفعل دارند و معمولا درصدد تبلیغ و دفاع از رفتار سیاسی و جهانبینی انقلاباند. بسیاری از پیامها در تجلیل و تکریم از ارزشهای جمهوری اسلامی بودهاند. آیات قرآن و احادیث حضرت محمد(ص) و امامان شیعه، همراه با اشعار کلاسیک فارسی، شهر را در برگرفتهاند. نقاشیهای دیواری با این نوع از محتوا را میتوان به موازات گسترش اقتدار دولت بهعنوان سرپرست فضای عمومی دانست. نقاشیهای دیواری پس از انقلاب در تهران و سایر شهرها، برای رساندن پیامهای روشن به منظور تاثیرگذاری بر احساسات مردم و هدایت افکار عمومی مورد استفاده قرار میگیرند. این آثار همچنین میتوانند برای آموزش و اطلاعرسانی و نیز بهعنوان سلاح بسیار موثر تبلیغاتی، در خدمت جامعه باشند.
با آغاز جنگ تحمیلی در شهریورماه 1359 نقاشیدیواری نیز همچون سایر هنرها در اختیار جنگ قرار گرفت، نقاشی روی دیوارها در طول جنگ بهصورت خودجوش یا با حمایت سازمان تبلیغات اسلامی، بسیجهای محلی، بخش فرهنگی کمیته انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران صورت میگرفت. در دانشکدههای هنر نیز موضوعات کارگاههای نقاشی دیواری متناسب با موضوعات جنگ انتخاب میشد. بازتاب و ثبت حماسهها و جنگاوری در هنر ایران در طی ادوار مختلف، به شکلهای مختلف تجربه شده بود و این مضمون در دورههای مختلف تاریخی با رویکردهای اقتدارگرایانه، مذهبی، ملی و قومیتی آمیخته میشد.
در دوران جنگ ایران و عراق، نقاشیهای دیواری بهعنوان عامل موثری برای انتقال پیام به خدمت گرفته شدند. دولت به هنرمندان اجازه داد که همراستا با کسانی که قهرمانانه در خطوط مقدم میدانهای جنگ بودند، برای دفاع از ارزشهای انقلاب به تبلیغ بپردازند. شهدا از طریق تصاویرشان که در سرتاسر شهر نقش میبست، جاودانه میشدند و مورد تجلیل قرار میگرفتند، ستودن و تکریمِ نفس، فداکاری و تعالی از جمله اهدافی بود که هنرمندان از طریق نقاشیهای دیواری به آن میپرداختند.

مضامین وابسته به جنگ، گروهها و اقشار مختلف اجتماعی را در برمیگیرد و رابطه هرکدام از این گروهها و اقشار اجتماعی با پدیده جنگ را به تصویر میکشد. بهعنوان مثال، در هنر پس از انقلاب، جریان رسمی هنر، جایگاه زن را در ارتباط با نقش او در انقلاب و جنگ تبیین میکند و حضور زن در آثار هنری این دوره مصادف با طرح کارکردها و قابلیتهای زنان در موضوعات انقلابی و دفاعی است. با توجه به حضور موثر زنان جامعه در دوره جنگ هشتساله، حضور گسترده و پیوسته آنان در آثار هنری نیز رقم میخورد.
یکی از ویژگیهای مهم نقاشی دوره جنگ، همهگیری و فراگیری آن است. هرچند نقاشی دیواری پس از انقلاب رواج شایان توجهی پیدا کرده و بهعنوان یک هنر مردمی پا به عرصههای اجتماعی گذاشته بود، اما دامنه حضور آن محدود به شهرهای بزرگ و بهویژه پایتخت میشد. نقاشی دیواری در دوره جنگ و برحسب ضرورتهای کارکردیاش به شهرهای دیگر و حتی روستاها پایگشود. در تهران، آثار نقاشی دیواری جنگی در عرصههای اصلی و خیابانهای مهم، دربرگیرنده آثاری بود که توسط سازمانهای متولی و مرتبط با امور جنگ به نقاشان سفارش داده میشد. این آثار به تناسب توانایی هنرمندانشان در حد فاصل رئالیسم و واقعپردازی از یک سو و رمانتیسیسم و انگارهپردازی از سوی دیگر، متغیر بودند.
.
تحولات صورتگرفته از زمان انقلاب به مرور تثبیت شده و هنر دیوارنگاری ضمن حفظ مضامین اصولی نظیر جنگ و شهدا، رویکردهای جدید به موضوعات فرهنگی، هنری و اجتماعی را نیز تجربه کرد. این روند تا دوران معاصر تداوم یافته است و به نظر میرسد مدیریت شهری بهعنوان متولی هنر نقاشی دیواری، بیش از هر چیز نیازمند دستاوردهای علمی، آموزشی و پژوهشی است تا در راستای ایجاد الگوهای هنری و ارزشمند فرهنگی حرکت کند.